baby kisser
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( عامیانه )
بوسنده بچه = سیاستمدار.
( در گذشته یه تکنیک خوشایند جلب کردن نظر مردم توسط سیاستمداران و رای آوردن، بوسیدن و بغل کردن بچه ها بوده و احتمالا این اصطلاح ریشه در این داره ) .
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
You know you can't trust a baby - kisser—once they're voted into office, they don't follow through on any of their promises
بوسنده بچه = سیاستمدار.
( در گذشته یه تکنیک خوشایند جلب کردن نظر مردم توسط سیاستمداران و رای آوردن، بوسیدن و بغل کردن بچه ها بوده و احتمالا این اصطلاح ریشه در این داره ) .
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
کاندیدا یا جویای مقامی که برای جلب نظر رای دهندگان به کودکان آنها محبت می کند