1. There was a baby boom in Britain and the US after World War II.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم در بریتانیا و ایالات متحده یک رونق کودک وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ جهانی دوم در بریتانیا و ایالات متحده رونق زیادی به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'm a product of the postwar baby boom.
[ترجمه گوگل]من محصول دوران پس از جنگ هستم
[ترجمه ترگمان]من محصول دوران پس از پس از جنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was born during the post-war baby boom.
[ترجمه گوگل]او در دوران پس از جنگ به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]او در دوران پس از جنگ به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The answer is a baby boom.
5. A more pressing problem is Mexico's dramatic baby boom.
[ترجمه گوگل]مشکل مهم تر، رونق چشمگیر کودک در مکزیک است
[ترجمه ترگمان]مشکل دیگری که در حال حاضر وجود دارد، رشد چشمگیر کودک در مکزیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the early years the baby boom carried almost all women before it.
[ترجمه گوگل]در سالهای اولیه، رشد کودک تقریباً همه زنان را قبل از خود به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]در سال های اولیه، رشد کودک تقریبا تمامی زنان را در برابر آن انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most recent wars have ended in a baby boom, even for the losers.
[ترجمه گوگل]بیشتر جنگهای اخیر حتی برای بازندهها به یک رشد کودک پایان یافته است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جنگ های اخیر، حتی برای بازندگان، به اوج خود رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the 1970s as the baby boom generation entered the labor force, capital-labor ratios rose more slowly or even fell.
[ترجمه گوگل]در دهه 1970 با ورود نسل پررونق به نیروی کار، نسبت سرمایه به کار کندتر افزایش یافت و یا حتی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰، هنگامی که نسل جهش کودک وارد نیروی کار شد، نسبت نیروی کار به کندی افزایش یافت و یا حتی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The baby boom generation lined up for their Sabin sugar cubes and hardly noticed that the Salk vaccine was disappearing.
[ترجمه گوگل]نسل بیبی بوم برای حبه های قند سابین خود صف کشیدند و به سختی متوجه شدند که واکسن سالک در حال ناپدید شدن است
[ترجمه ترگمان]نسل جهش کودک به خاطر حبه قند ساب ین صف کشیده بود و به سختی متوجه شد که واکسن Salk در حال ناپدید شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But as the baby boom generation retires, the fund faces the possibility of depletion by 2030.
[ترجمه گوگل]اما با بازنشستگی نسل رونق کودک، این صندوق با احتمال تخلیه تا سال 2030 مواجه است
[ترجمه ترگمان]اما با بازنشسته شدن دوران رشد کودک، این صندوق با امکان تخلیه تا سال ۲۰۳۰ رو به رو خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The US welfare state is overburdened, now the baby boom generation is retiring.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه ایالات متحده بیش از حد تحت فشار است، اکنون نسل رشد بچه ها در حال بازنشستگی است
[ترجمه ترگمان]دولت رفاه آمریکا بیش از حد تحت فشار قرار گرفته است، اکنون نسل جهش کودک بازنشسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The war baby boom in the USA was from 1945 ---- 1964 .
[ترجمه گوگل]شکوفایی بچه های جنگ در ایالات متحده از 1945 ---- 1964 بود
[ترجمه ترگمان]رشد کودک جنگ در آمریکا از ۱۹۴۵ تا - ۱۹۶۴ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In my neighborhood there is a baby boom.
14. Therefore in the 1950's and 1960's, the baby boom hit an antiquated and inadequate school system.
[ترجمه گوگل]بنابراین در دهههای 1950 و 1960، رونق کودک به یک سیستم مدرسه قدیمی و ناکافی ضربه زد
[ترجمه ترگمان]بنابراین در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، جهش کودک به سیستم مدارس قدیمی و نامناسب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید