babu

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Hindu form of address that is the equivalent of Mr. or Sir, used in eastern India as a term of respect.

جمله های نمونه

1. babu english
زبان انگلیسی بد،انگلیسی دست و پا شکسته

2. A. M. Babu is a commentator on African affairs.
[ترجمه گوگل]A M Babu یک مفسر در امور آفریقا است
[ترجمه ترگمان]پاسخ: ام Babu یک مفسر در امور آفریقا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gobinda Babu of our school was and short and fat.
[ترجمه گوگل]گوبیندا بابوی مدرسه ما کوتاه قد و چاق بود
[ترجمه ترگمان]Gobinda از مدرسه ما کوتاه و کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Braja Babu was one of the most enthusiastic of these blood-thirstless shikaris. He was the Superintendent of the Metropolitan Institution and had also been our private tutor for a time.
[ترجمه گوگل]براجا بابو یکی از مشتاق ترین این شکاری های تشنه به خون بود او سرپرست مؤسسه متروپولیتن بود و مدتی نیز معلم خصوصی ما بود
[ترجمه ترگمان]Braja Babu یکی از most این shikaris خون بود او سرپرست موسسه متروپولیتن بود و برای مدتی مربی خصوصی ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the evening Aghore Babu came for our English lessons.
[ترجمه گوگل]عصر آغور بابو برای درس انگلیسی ما آمد
[ترجمه ترگمان]عصر Aghore Babu برای درس انگلیسی ما آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In singing I was Srikantha Babu 's favorite pupil.
[ترجمه گوگل]در خوانندگی من شاگرد مورد علاقه سریکانتا بابو بودم
[ترجمه ترگمان]من در حال آواز خواندن شاگرد محبوب Srikantha بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chinese ancient furniture, bedding in the form of four, that is, the couch, Ocean's bed, bed shelf, Babu bed.
[ترجمه گوگل]مبلمان باستانی چینی، رختخواب به صورت چهار، یعنی نیمکت، تخت اوشن، قفسه تخت، تخت بابو
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاثه باستانی چینی، تخت خواب به شکل چهار، یعنی مبل، تخت خواب، تخت خواب تخت، تخت خوابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, as prices of the Indian tobacco touched records, farmers are tempted all the more to cultivate it, Babu said.
[ترجمه گوگل]بابو گفت، با این حال، از آنجایی که قیمت تنباکوی هندی رکورد زده است، کشاورزان بیشتر وسوسه می شوند تا آن را کشت کنند
[ترجمه ترگمان]Babu گفت که با این وجود، به عنوان قیمت دخانیات هند، کشاورزان به همه چیزهای بیشتری برای کشت آن وسوسه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OBJECTIVE : To optimize the extraction technique of moschus and formulate the preparation procedure for Shehuang - babu ji.
[ترجمه گوگل]هدف: بهینه سازی تکنیک استخراج موشوس و فرموله کردن روش آماده سازی Shehuang - babu ji
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بهینه سازی تکنیک استخراج of و فرموله کردن رویه آماده سازی برای Shehuang - babu جی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Object To research the effect of laurocapram upon the percutaneous absorption of Huayu Babu Sticking Plaster (HBSP) in vitro.
[ترجمه گوگل]هدف تحقیق در مورد تأثیر لوروکاپرام بر جذب پوستی گچ چسبنده Huayu Babu (HBSP) در شرایط آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق تاثیر of بر جذب percutaneous of Babu در محیط آزمایشگاه می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the time the height of my ambition was to a poet like Vihari Babu.
[ترجمه گوگل]در آن زمان اوج جاه طلبی من به شاعری چون ویهاری بابو بود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، اوج جاه طلبی من به شاعری مانند Vihari Babu بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper introduces the phonology of Badu Tuhua in Etang, Babu district, Hezhou city, Guangxi Autonomous Region, which is compares it with the MC phonology, and lists its homophony syllabary .
[ترجمه گوگل]این مقاله واج‌شناسی Badu Tuhua را در Etang، منطقه بابو، شهر Hezhou، منطقه خودمختار Guangxi معرفی می‌کند، که آن را با واج‌شناسی MC مقایسه می‌کند و هجای هم‌آوای آن را فهرست می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله the Badu Tuhua در Etang، ناحیه Babu، شهر Hezhou، Region Autonomous را معرفی می کند که آن را با آواشناسی MC مقایسه می کند و فهرست homophony syllabary را فهرست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (hindu) mister, title for a gentleman; indian person who can write in english; indian person who has some knowledge of english (offensive slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس