babel

/ˈbæbl̩//ˈbeɪbl̩/

معنی: هرج و مرج، اغتشاش، سخن پرقیل و قال، شلوغی، بنای شگرف، طرح خیالی
معانی دیگر: رجوع شود به: babur، (با b کوچک هم می توان نوشت) هنگامه، غوغا، قیل و قال، همهمه، هیاهو، ولوله، سر و صدای مردم، محل شلوغ و پر سر و صدا، (کتاب مقدس) شهر بابل (در سرزمین شینار)، هر طرح یا نقشه ی غیر عملی، کار نشدنی، شهر و برج قدیم بابل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, a tower built by the descendants of Noah, which was to reach heaven, a plan frustrated by God, who made communication among workmen impossible by creating a confusion of languages.

جمله های نمونه

1. the hall was filled with a babel of voices demanding money
تالار از صدای قیل و قال مردمی که پول می خواستند پر بود.

2. A babel of voices can be heard.
[ترجمه محسن] هیاهویی صدا ها به گوش میرسد
|
[ترجمه محسن] هیاهوییاز صداهابه گوش میرسد
|
[ترجمه گوگل]بابل از صداها به گوش می رسد
[ترجمه ترگمان]هیاهویی از هیاهوی جمعیت به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The village was a babel of accents from Ulster, London, Glasgow and Lancashire.
[ترجمه گوگل]این دهکده مجموعه ای از لهجه های اولستر، لندن، گلاسکو و لنکاوی بود
[ترجمه ترگمان]این روستا با accents از Ulster، لندن، گلاسگو و Lancashire سرو صورت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She hushed the babel of her thoughts and tried to sleep.
[ترجمه گوگل]بابل افکارش را خاموش کرد و سعی کرد بخوابد
[ترجمه ترگمان]و در میان هیاهوی اندیشه های خود سکوت کرد و سعی کرد بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Turning to the Babel story, Dark then elaborated his plan and announced his vision of things to come.
[ترجمه گوگل]با عطف به داستان بابل، دارک نقشه خود را شرح داد و چشم انداز خود را از چیزهای آینده اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]سپس به داستان بابل تبدیل شد و سپس نقشه خود را به تفصیل شرح داد و نظرش را درباره چیزها اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Tower of Babel is extremely significant to the epic of the Bible.
[ترجمه گوگل]برج بابل برای حماسه کتاب مقدس بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]برج بابل در اثر حماسی کتاب مقدس بسیار قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The great symbol of architecture, Babel, is a hive.
[ترجمه گوگل]نماد بزرگ معماری، بابل، کندو است
[ترجمه ترگمان]نماد بزرگ معماری، بابل، یک کندو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. God personally visited the Tower of Babel to see what was going on.
[ترجمه گوگل]خداوند شخصاً از برج بابل بازدید کرد تا ببیند چه خبر است
[ترجمه ترگمان]خدا شخصا به برج بابل رفت تا ببیند چه خبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Babel was a city on the plain of Shinar between the Tigris and Euphrates rivers.
[ترجمه گوگل]بابل شهری بود در دشت شینار بین رودهای دجله و فرات
[ترجمه ترگمان]بابل شهری در دشت of بین رودخانه های دجله و فرات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At this the babel of voices broke loose again.
[ترجمه گوگل]در این زمان بابل صداها دوباره شکست
[ترجمه ترگمان]در این اثنا همه سرو صدا باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A babel of voices could be heard from the street.
[ترجمه گوگل]صدای بابلی از خیابان به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]هیاهوی مردم از کوچه به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Tower of Babel of voices could be heard from the schoolroom.
[ترجمه گوگل]صدای برج بابل از اتاق مدرسه شنیده می شد
[ترجمه ترگمان]صدای برج بابل از کلاس درس شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Babel Revisited is a clever contemporary riff on Brueghel the Elder's tower, skyscrapers rising out from the ravages of industrial wasteland to form the tower in place of the single doomed structure.
[ترجمه گوگل]Babel Revisited یک ریف هوشمندانه معاصر بر روی برج Brueghel the Elder است، آسمان‌خراش‌هایی که از ویرانی زمین‌های بایر صنعتی بیرون می‌آیند تا برج را به جای یک سازه محکوم به فنا تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]برج بابل یکی از riff معاصر است که در بروگل برج پیشین به سر می برد، آسمان خراش ها از هجوم زمین های بایر صنعتی خارج می شوند تا برج را به جای یک ساختار محکوم به فنا شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A babel of voices could be heard from the schoolroom.
[ترجمه گوگل]صدایی از اتاق مدرسه به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]صدای babel از کلاس درس شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هرج و مرج (اسم)
chaos, anarchy, babel, helter-skelter

اغتشاش (اسم)
bewilderment, confusion, disarray, turbulence, rummage, anarchy, babel, commotion, sedition, turbulency, garboil, topsy-turvydom

سخن پر قیل و قال (اسم)
babel

شلوغی (اسم)
jumble, chaos, babel, crowd, bustle, blatancy, to-do

بنای شگرف (اسم)
babel

طرح خیالی (اسم)
babel

انگلیسی به انگلیسی

• clamor, discord, confusion (like a scene from the biblical story of the tower of babel)
if there is a babel of noise or of voices, you hear a lot of people talking at the same time, so that you cannot understand what they are saying.

پیشنهاد کاربران

بپرس