babbitt

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Babbittry (n.)
(1) تعریف: the title character and protagonist of Sinclair Lewis's early twentieth-century novel, who is smug, conventional, and resolutely middle-class.

(2) تعریف: (often l.c.) a person who is similar to this character in attitude and outlook; philistine.

جمله های نمونه

1. Interior Secretary Bruce Babbitt said in a recent telephone interview.
[ترجمه گوگل]بروس بابیت وزیر کشور در یک مصاحبه تلفنی اخیر گفت
[ترجمه ترگمان]بروس به بیت، منشی داخلی، در یک مصاحبه تلفنی گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Interior Secretary Bruce Babbitt has already taken action on endangered species, land management issues and reorganizing its science programme.
[ترجمه گوگل]بروس بابیت، وزیر کشور، قبلاً در مورد گونه های در معرض خطر، مسائل مربوط به مدیریت زمین و سازماندهی مجدد برنامه علمی خود اقدام کرده است
[ترجمه ترگمان]وزیر کشور بروس به بیت هم اکنون در مورد گونه های در معرض خطر، مسائل مدیریت زمین و سازمان دهی مجدد برنامه علمی خود عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In his final year, Babbitt got a lot more aggressive about preserving the nation's wild places.
[ترجمه گوگل]در آخرین سال زندگی، بابیت در مورد حفظ مکان های وحشی کشور بسیار تهاجمی تر شد
[ترجمه ترگمان]در سال آخر، به بیت بیش از پیش نسبت به مکان های وحشی و وحشی خود aggressive بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This put Mr Babbitt in a quandary.
[ترجمه گوگل]این موضوع آقای بابیت را در یک ابهام قرار داد
[ترجمه ترگمان]این موضوع آقای به بیت را مردد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the worst possible moment a brigand named Babbitt raided the shore of Philadelphia from a commandeered ship.
[ترجمه گوگل]در بدترین لحظه ممکن، دزدی به نام بابیت از یک کشتی فرمانده به ساحل فیلادلفیا یورش برد
[ترجمه ترگمان]در بدترین لحظه ممکن، یک راهزن به نام به بیت به ساحل فیلادلفیا حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Babbitt, 5 a former Governor of Arizona, was an unsuccessful candidate for the 1988 Democratic presidential nomination.
[ترجمه گوگل]بابیت، 5 ساله، فرماندار سابق آریزونا، نامزد ناموفقی برای نامزدی دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1988 بود
[ترجمه ترگمان]به بیت، ۵ ساله فرماندار سابق آریزونا، کاندیدای ناموفق انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During a stop at a beach, Babbitt lamented the intrusion of non-native Tamarisk bushes along the river banks.
[ترجمه گوگل]در حین توقف در یک ساحل، بابیت از نفوذ بوته‌های تماریسک غیربومی در کناره‌های رودخانه ابراز تاسف کرد
[ترجمه ترگمان]به بیت در حین توقف در کنار ساحل، به خاطر این مزاحمت محلی که در ساحل رودخانه بود، گله می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Novelist Sinclair Lewis' Babbitt was the archetypal small-town booster.
[ترجمه گوگل]بابیت رمان‌نویس سینکلر لوئیس، تقویت‌کننده کهن الگوی شهر کوچک بود
[ترجمه ترگمان]رمان نویس آمریکایی به بیت، رمان نویس شهر کوچک و کوچک به بیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maine had a soothing effect upon Babbitt.
[ترجمه گوگل]مین اثر تسکین دهنده ای بر بابیت داشت
[ترجمه ترگمان]مین تاثیری آرامش بخش بر به بیت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Babbitt is the plump, smooth, efficient, up - to - the - minute and otherwise perfected modern.
[ترجمه گوگل]بابیت چاق، صاف، کارآمد، به روز و مدرن است
[ترجمه ترگمان]به بیت چاق و نرم و کارآمد و کارآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Babbitt was frightened by Ted's slackness.
[ترجمه گوگل]بابیت از سستی تد ترسیده بود
[ترجمه ترگمان]به بیت از تردید تد ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Babbitt sat on the stump, facing the dark pond, slapping mosquitoes.
[ترجمه گوگل]بابیت روی کنده نشسته بود، رو به برکه تاریک بود و به پشه ها سیلی می زد
[ترجمه ترگمان]به بیت روی تنه درخت نشسته بود و با آبگیر تاریک روبرو شده بود و به پشه ها سیلی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Babbitt promised to become a recognized orator.
[ترجمه گوگل]بابیت قول داد که یک خطیب شناخته شده شود
[ترجمه ترگمان]به بیت قول داد که سخنران مشهوری بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the coldest nights Babbitt luxuriously gave up the duty of being manly.
[ترجمه گوگل]در سردترین شبها، بابیت به طرز مجللی از وظیفه مرد بودن دست کشید
[ترجمه ترگمان]به بیت در سردترین شب ها وظیفه مردانه بودن را رها می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Babbitt did not often squabble with his employees.
[ترجمه گوگل]بابیت اغلب با کارمندانش دعوا نمی کرد
[ترجمه ترگمان]به بیت اغلب با کارکنان خود کلنجار نمی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; milton byron babbitt (born 1916), u.s. composer; classic novel by sinclair lewis that was published in 1922; george f. babbitt, principal character from the novel by sinclair lewis "babbitt"; city in minnesota (usa)
line with babbitt metal

پیشنهاد کاربران

بپرس