bum

/ˈbəm//bʌm/

معنی: ادم بیکار و تنبل، ادم بیکاره و مهمل، ادم تنبل، ادم مفت خور یا ولگرد، ولگردی یا مفتخوری کردن، بحد افراط مشروب نوشیدن
معانی دیگر: قلندر، بی عار، ولگرد، خانه بدوش، ژنده پوش، گدای سرگردان، آدم بی عرضه و وظیفه نشناس، بی غیرت، تنبل و بیکاره، لاابالی، کسی که آنقدر عاشق کاری است که سایر وظایف خود را نادیده می گیرد، (به ویژه در ورزش) بد، نابلد، ناشی، (مزه یا مرغوبیت) ناباب، دروغین، قلابی، اشتباهی، باطل، بی فایده، معیوب، ناقص، قلندری کردن، ولگردی و گدایی کردن، بی عاری و میخواری کردن، بی غیرتی کردن، به این و آن متوسل شدن، ول گشتن، (خودمانی) با التماس گرفتن، (به کسی) بند شدن، بیمارگونه، شل، (انگلیس - خودمانی) ماتحت، کون، بقچه بندی، کون و کپل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a poor, homeless person or one who does not want to work; tramp.
مترادف: derelict, hobo, tramp
مشابه: beachcomber, beggar, drifter, idler, loafer, mendicant, panhandler, sponger, vagabond, vagrant, wastrel, wino

- They blamed the crime on some poor bum who'd been living under the bridge.
[ترجمه گوگل] آنها این جنایت را به گردن یک ادم بیچاره که زیر پل زندگی می کرد، انداختند
[ترجمه ترگمان] آن ها جنایت را روی یک ولگرد بیچاره که زیر پل زندگی می کردند مقصر می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bums, bumming, bummed
• : تعریف: informal) to ask for and obtain without intending to repay.
مترادف: cadge, scrounge, sponge
مشابه: beg, hitch, obtain, solicit

- I tried to bum a ride to New York.
[ترجمه گوگل] سعی کردم به نیویورک بروم
[ترجمه ترگمان] من سعی کردم بیام نیویورک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
حالات: bummer, bummest
• : تعریف: (informal) bad or misleading.
مترادف: lousy, misleading, worthless
مشابه: deceptive, fallacious, inferior, poor, spurious, useless

- She got some bum advice and lost all her money.
[ترجمه گوگل] او نصیحتی دریافت کرد و تمام پول خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان] اون یه نصیحتی بهم کرد و تمام پولش رو از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. bum cooking
آشپزی افتضاح

2. bum rap
مجازات غیر منصفانه

3. bum around (or about)
بلوک گردی کردن،تفریح کنان به اینجا و آنجا سفر کردن

4. bum someone out
(امریکا ـ خودمانی) مزاحم شدن،اذیت کردن،خسته و ملول کردن

5. a bum basketball player
بسکتبالیست ناشی

6. a bum leg
پای شل

7. a bum rap
اتهام دروغین

8. a bum steer
گاو نری که به طور ناقص اخته شده باشد

9. a ski bum
دیوانه ی اسکی

10. on a bum
(خودمانی) در حال مستی،میخوارگی و بدمستی

11. on the bum
(عامیانه) 1- مشغول ولگردی و بی غیرتی 2- خراب (ابزار و غیره)،نیازمند به تعمیر

12. he gave me some bum advice
پند بدی به من داد.

13. he sat on his big fat bum
روی ماتحت گنده و چاق خود تمرگید.

14. if he doesn't provide for his wife and kids, he is a bum
اگر به فکر روزی زن و فرزندان خود نباشد بی غیرت است.

15. Cleveland always gets a bum rap in the press.
[ترجمه گوگل]کلیولند همیشه در مطبوعات مورد رپ بد قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]کلولند \"همیشه یه مشت\" رپ \"تو مطبوعات میزنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Whoever recommended this software gave you a bum steer, I'm afraid.
[ترجمه گوگل]هر کس این نرم افزار را به شما توصیه کرده است، من می ترسم
[ترجمه ترگمان]هر کسی که این نرم افزار رو به شما پیشنهاد داده، من می ترسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Mind if I bum a cigarette?
[ترجمه گوگل]فکر می کنم اگر یک سیگار را ول کنم؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره یه سیگار بکشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. He's nothing but a no-good bum!
[ترجمه گوگل]او چیزی نیست جز یک آدم بداخلاق!
[ترجمه ترگمان]- اون هیچی نیست جز یه کون گنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Could I bum a coffee off you?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک قهوه را از شما دور کنم؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه قهوه ازت بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. He gave us a bum steer about that restaurant - it was terrible!
[ترجمه گوگل]او در مورد آن رستوران به ما یک گیج داد - وحشتناک بود!
[ترجمه ترگمان]اون به ما یه گاو وحشی در مورد اون رستوران داد - خیلی بد بود -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم بیکار و تنبل (اسم)
bum, idler

ادم بیکاره و مهمل (اسم)
hilding, bum, idler

ادم تنبل (اسم)
bum, idler, sluggard

ادم مفت خور یا ولگرد (اسم)
bum

ولگردی یا مفت خوری کردن (فعل)
bum

بحد افراط مشروب نوشیدن (فعل)
bum

انگلیسی به انگلیسی

• beggar, idler; buttocks (british slang)
loiter, hang around; mope about
worthless, inferior
a bum is a tramp; used in informal american english.
bum is used to refer to someone who is considered to be worthless or irresponsible; used in informal american english.
your bum is the part of your body which you sit on; an informal, rude use, which some people find offensive.
if you bum something from someone, you obtain it from them by asking them for it; used in informal american english.
you can use bum to refer to things that you think are false or invalid; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

مفت خور، بی عار
مفتخور ( کسی که کار نمی کنه و برای امرار معاشش آویزون به دیگرانه )
1. بیکار/مفت خور.
2. کون.
3. گدا/بی خانمان.
4. بد/بی کیفیت.
5. درخواست از کسی بدون پرداخت و جبران.
1 -
mainly UK informal
the part of the body that you sit on
عمدتاً انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی
باسن، ماتحت، کون
Synonym;
bottom ( BODY PART )
2 -
US informal
someone who has no home or job and lives by asking other people for money
...
[مشاهده متن کامل]

انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی
بی خانمان/ بیکار گدا
3 -
adjective [ before noun] slang
bad in quality or not useful/ useless or not to be trusted to perform well
صفت ( قبل از اسم ) ، زبان عامیانه
بد کیفیت یا بی فایده/ بی فایده یا غیر قابل اعتماد برای عملکرد خوب
He gave us bum directions, but we eventually found the place.
He’s got a bum knee from playing football.
Synonym;
crummy /informal
4 -
to ask someone for esp. money or food with no intention of paying for them
درخواست از کسی برای بویژه پول یا غذا بدون قصد پرداخت هزینه آنها، مفت خوری کردن
Could I bum a couple of bucks from somebody?

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bum
کارتن خواب
?Can I bum a smoke
میتونم یک نخ سیگار قرض کنم ؟
1. گدا - فقیر - کارتن خواب
2. تن پرور - الاف و بیکار
3. سِر و سَمِع و ناشی ( کسیکه توی کاری که انجام میده افتضاحه )
1. a person who has no place to live and no job and who asks people for money
...
[مشاهده متن کامل]

2. a person who is lazy or who does something badly
3. a person who spends a lot of time relaxing and doing something fun rather than working
*اینا تمام معنی های این کلمه نیستن

Verb:
to ask someone for something without
intending to pay for it
از کسی چیزی خواستن ( بدون پرداخت هزینه )
بی عُرضه
در رابطه با آتش سوزی مراتع
یعنی بصورت آزادانه و بدون مشخص بودن مسیری حرکت کردن
نشیمنگاه
گدای بی خانمان vagrant
بیعار مفت خور
VERB
تلکه کردن
▪️▪️▪️
NOUN
ییکی از معانی اصلی ش اینه:
آدم بی غیرت - بی عرضه و وظیفه نشناس - کسی که وظیفه ی اصلی که بهش محول میشه رو نادیده میگیره و بها نمیده و در عوض می چسبه به بازیگوشی و کارای شل و ولبازی خودش
...
[مشاهده متن کامل]

e. g.
. . .
A: Say, have you got some cash?
B: What for? You bum. How much?
A: Whatever you like boss.
میگم، پول - مول بهمون نمیدین آقا؟
پول میخوای چیکار بی غیرت! چقدر میخوای؟
هر چقدر عشق تونه آقا.

گدایی کردن پول یا غذا
در مورد غذا وپول، گدایی کردن معنی میدع
( اسم ) 1 - باسن ، ما تحت، bottom
( صفت ) 2 - گدا
سفر بی هدف
on the bum
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس