booking office

/ˈbʊkɪŋ ɑːfɪs//ˈbʊkɪŋ ɑːfɪs/

(در تئاتر و ایستگاه راه آهن و غیره) گیشه یا دفتر پیش فروش بلیط، دفتر رزرو

جمله های نمونه

1. Tickets are on sale from the booking office.
[ترجمه گوگل]فروش بلیط از دفتر رزرو انجام می شود
[ترجمه ترگمان]بلیط ها در فروش از دفتر رزرو بلیط فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The booking office sells tickets 3 days in advance.
[ترجمه گوگل]دفتر رزرو بلیط ها را 3 روز قبل می فروشد
[ترجمه ترگمان]اداره ثبت بلیط سه روز قبل بلیط ها را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Contact your local London Underground booking office for details.
[ترجمه گوگل]برای جزئیات بیشتر با دفتر رزرو متروی لندن محلی خود تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای کسب جزئیات با دفتر کار محلی و از خطوط متروی لندن تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At the station I pointed out the booking office.
[ترجمه گوگل]در ایستگاه به دفتر رزرو اشاره کردم
[ترجمه ترگمان]در ایستگاه به اداره پست اشاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The parcel office and booking office will be available for photography aided by staff in period dress.
[ترجمه گوگل]دفتر بسته و دفتر رزرو برای عکاسی با کمک کارکنان در لباس دورهمی در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]دفتر بسته و دفتر ثبت بلیط برای عکاسی با کمک کارکنان در لباس دوره در دسترس خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would you please go to the Booking Office to reconfirm your reservation.
[ترجمه گوگل]لطفاً برای تأیید مجدد رزرو خود به دفتر رزرو مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا به دفتر دادستانی برید تا میز رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You have to go to the Booking Office to reconfirm your reservation.
[ترجمه گوگل]برای تایید مجدد رزرو خود باید به دفتر رزرو مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]باید به دفتر Booking بری تا رزرو رو رزرو کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please call the Airlines Booking Office there days before your departure date for reconfirmation.
[ترجمه گوگل]لطفاً چند روز قبل از تاریخ حرکت خود برای تأیید مجدد با دفتر رزرو خطوط هوایی تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا دفتر هتل رزرو بلیط را چند روز قبل از تاریخ عزیمت تان برای reconfirmation تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She came to the station and went to the booking office.
[ترجمه گوگل]او به ایستگاه آمد و به دفتر رزرو رفت
[ترجمه ترگمان]به ایستگاه آمد و به دفتر هتل رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under this method, candidates buy a voting slip from a booking office.
[ترجمه گوگل]بر اساس این روش، نامزدها یک برگه رای را از دفتر رزرو خریداری می کنند
[ترجمه ترگمان]براساس این روش، داوطلبان یک برگه رای از یک دفتر ثبت نام می خرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Midland Railway Centre is launching a new venture in Ripley by opening its own shop, and booking office.
[ترجمه گوگل]مرکز راه آهن میدلند با افتتاح فروشگاه و دفتر رزرو خود، سرمایه گذاری جدیدی را در ریپلی راه اندازی می کند
[ترجمه ترگمان]مرکز راه آهن Midland در حال راه اندازی یک سرمایه گذاری جدید در Ripley ها با باز کردن مغازه خود و رزرو بلیط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The driver had not seen anyone on the platform and neither had the booking office clerk.
[ترجمه گوگل]راننده کسی را روی سکو ندیده بود و کارمند دفتر رزرو هم ندیده بود
[ترجمه ترگمان]راننده کسی را روی سکو ندیده بود و نه کارمند دفتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Price £ 50 plus 50p postage and packing from the Festival Booking Office.
[ترجمه گوگل]قیمت 50 پوند به اضافه 50 تومان هزینه پست و بسته بندی از دفتر رزرو جشنواره
[ترجمه ترگمان]قیمت ۵۰ پوند به اضافه ۵۰ فرانک هزینه و بسته بندی از دفتر هتل رزرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For details of cheap excursion tickets, apply at the booking office.
[ترجمه گوگل]برای اطلاع از جزییات بلیط های تور ارزان، به دفتر رزرو مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای جزئیات بلیط های مسافرتی ارزان قیمت، در دفتر رزرو مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ticket office, place where tickets are purchased
a booking office is a room where tickets are sold and booked, especially in a theatre or a railway station.

پیشنهاد کاربران

بپرس