bodybuilder

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who engages in bodybuilding, the process of working to develop large muscles through special diet and exercise.

جمله های نمونه

1. Hence complex carbohydrates are better for bodybuilders and athletes.
[ترجمه گوگل]از این رو کربوهیدرات های پیچیده برای بدنسازان و ورزشکاران بهتر است
[ترجمه ترگمان]از این رو carbohydrates پیچیده برای ورزش کاران بدن ورزش کاران و ورزش کاران بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't find those body-builders with huge muscles attractive at all.
[ترجمه گوگل]به نظر من آن بدنسازانی که ماهیچه های بزرگ دارند، اصلا جذاب نیستند
[ترجمه ترگمان]به نظر من، سازندگان بدن با ماهیچه های بزرگ اصلا جذاب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Indeed, many top athletes and even body-builders subsist on a vegetarian diet.
[ترجمه گوگل]در واقع، بسیاری از ورزشکاران برتر و حتی بدنسازان از رژیم غذایی گیاهی تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع بسیاری از ورزش کاران برتر و حتی سازندگان بدن در رژیم غذایی گیاهی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bodybuilders use mental imaging to facilitate their physical development.
[ترجمه گوگل]بدنسازان از تصویربرداری ذهنی برای تسهیل رشد فیزیکی خود استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]bodybuilders از تصویربرداری ذهنی برای تسهیل توسعه فیزیکی خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some bodybuilders have wrists thicker than her waistline.
[ترجمه گوگل]برخی از بدنسازان مچ‌هایی ضخیم‌تر از دور کمر او دارند
[ترجمه ترگمان]بعضی از bodybuilders مچ مچ خود را ضخیم تر از دور کمر خود کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This also applies to bodybuilders who need to reduce body fat.
[ترجمه گوگل]این در مورد بدنسازانی که نیاز به کاهش چربی بدن دارند نیز صدق می کند
[ترجمه ترگمان]این امر به bodybuilders که نیاز به کاهش چربی بدن دارند نیز اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A terrified bodybuilder was held at knifepoint by three burglars as they ransacked his disabled parents' home.
[ترجمه گوگل]یک بدنساز وحشت زده در حالی که سه سارق خانه پدر و مادر معلولش را غارت می کردند، زیر چاقو قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک bodybuilder وحشت زده با سه سارق به خانه پدر و مادر معلول حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While they drank the bodybuilder swept glass.
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها نوشیدنی بدنساز شیشه ای جارو
[ترجمه ترگمان]در همان حال که گیلاس را نوشیدند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bodybuilders can obtain relief from vitamin C for the aches and pains they suffer in the shoulders and elbows.
[ترجمه گوگل]بدنسازان می توانند از ویتامین C برای دردها و دردهایی که در شانه ها و آرنج رنج می برند تسکین پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]bodybuilders می توانند از ویتامین C به خاطر درد و رنجی که در شانه ها و آرنج رنج می برند، تسکین پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Well-thumbed magazine pictures of body-builders cling to the wall.
[ترجمه گوگل]عکس‌های مجله‌ای که بدنسازان را به خوبی نشان می‌دهند به دیوار چسبیده‌اند
[ترجمه ترگمان]یه مجله قدیمی مجله که به دیوار چسبیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Insiders working in the live pig industry nicknamed these lean-meat pigs "bodybuilder pigs".
[ترجمه گوگل]خودی‌هایی که در صنعت خوک‌های زنده کار می‌کنند به این خوک‌های بدون گوشت لقب «خوک‌های بدنساز» داده‌اند
[ترجمه ترگمان]Insiders که در صنعت خوک زندگی می کنند لقب خوک lean خوک را \"خوک bodybuilder\" نامیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is an ant stronger than a bodybuilder?
[ترجمه گوگل]آیا مورچه از بدنساز قوی تر است؟
[ترجمه ترگمان]یه مورچه قوی تر از یه bodybuilder؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What's more, the "bodybuilder pigs" were also sold to the Henan Jiyuan Shuanghui company, a branch of the meat-processing enterprise Shuanghui Group.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، "خوک های بدنساز" به شرکت Henan Jiyuan Shuanghui، شاخه ای از شرکت فرآوری گوشت Shuanghui Group نیز فروخته شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، \"خوک bodybuilder\" نیز به شرکت Henan Jiyuan Shuanghui، شعبه ای از گروه meat enterprise فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Whether you seek to become a professional bodybuilder or simply improve your physique, nothing is as impressive as a big, muscular chest.
[ترجمه گوگل]چه به دنبال تبدیل شدن به یک بدنساز حرفه ای باشید و چه به دنبال بهبود فیزیک بدنی خود باشید، هیچ چیز به اندازه یک سینه بزرگ و عضلانی چشمگیر نیست
[ترجمه ترگمان]چه به دنبال شغل حرفه ای باشید و چه به سادگی هیکل خود را بهبود دهید، هیچ چیز به اندازه یک سینه عضلانی بزرگ موثر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who develops the body for competitive exhibition
person who develops the body for competitive exhibition
a body-builder is a person who does special exercises regularly in order to make his or her muscles grow bigger.

پیشنهاد کاربران

بپرس