94 1565 100 1 blow off steam بررسی کلمه blow off steam عبارت ( phrase )• : تعریف: (informal) to express pent-up anger or frustration in speech or action. واژه blow off steam در جمله های نمونه 1. Recess is a good chance for kids to blow off steam. [ترجمه hamid] زنگ تفریح فرصت خوبی برای کودکان هست تا تمدد اعصاب کنند- استراحت کنند - خستگی به در کنند5|2 [ترجمه ترگمان]مرخصی گرفتن برای بچهها یه شانس خوبه برای اینکه بچهها رو منفجر کنن [ترجمه گوگل]رسیس فرصت خوبی برای بچه ها است تا بخار را بکشد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Jody lets her blow off steam first. [ترجمه شهره] جودی اول به او اجازه بده تا آرامش خودش رو بدست بیاره.0|0 [ترجمه ترگمان]جودی \"بذار اول تخلیه کنه\" [ترجمه گوگل]جودی اجازه می دهد تا او را اول ضربه بخار [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. She just needed to blow off steam. [ترجمه ترگمان] اون فقط نیاز ... معنی کلمه blow off steam به انگلیسی blow off steam• relieve pressure, relieve stress; let out energy, use up excess energy blow off steam را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران حسن ا دود از کله کسی بلند شدن علی اکبر منصوری اصطلاح) فشار عصبی،دق و دلی، خشم و عصبانیت را خالی کردن- استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن! - تخلیه انرژی Everyone needs to blow off steam sometimes هر کسی گاهی اوقات باید(به یک نحوی) خودش رو خالی کند./ نیاز دارد با داد زدن، جیغ کشیدن و فریاد زدن فشار های عصبی خودش رو از بین ببرد!/نیاز دارد که انرژی خودش رو تخلیه کند! Setayesh-Arya خالی کردن عصبانیت-اصطلاح مرجان کوثری عصبانیت و خشم خود را خالی کردن AmirMahdi به معنی درد دل کردن و سبک شدن هم هست. AmirMahdi Call me anytime you need to blow off some steam:هر وقت خواستی درد دل کنی و سبک بشی به من زنگ بزن. معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها زهرا روشنی > Lipemia رومینا بهار > extreme interview فرهنگ > شاربن حسین > نسک (گلباف) 🖤MANI🖤 > depart 🖤MANI🖤 > departer فردی شکست خورده > تمام عقلی سپهر صدیقی نژاد > co text نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodعلی حیدرFigureامین آریامحمدرضا ایوبی صانعمحمد حاتمی نژادSeyyedalith فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته حی داور بنده پروری بگسست نام کره ای رهگذران رب جلیل نگون اقبال غلتید