bird of prey

/ˈbɜːrdəvˈpreɪ//bɜːdəvpreɪ/

معنی: قوش، مرغ شکاری گوشتخوار
معانی دیگر: (جانورشناسی) پرنده ی شکاری (انواع پرندگان راسته ی falconiformes که پنجه های تیز و منقار قلاب مانند دارند و جانوران دیگر را شکار می کنند)، مره شکاری گوشتخوار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any bird that feeds on other birds or animals, such as a hawk or vulture.

جمله های نمونه

1. We watched a bird of prey swoop down on a mouse.
[ترجمه گوگل]ما تماشای پرنده‌ای شکاری بودیم که روی یک موش به پایین پرید
[ترجمه ترگمان] یه پرنده رو دیدیم که روی یه موش سرازیر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In fact, the only bird of prey I ever saw hovering over the park was a kestrel.
[ترجمه گوگل]در واقع، تنها پرنده شکاری که من تا به حال دیدم که بر فراز پارک شناور بود، یک خرک بود
[ترجمه ترگمان]در واقع تنها پرنده شکاری که من دیدم در پارک پرسه می زد یک kestrel بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is most likely to occur when the bird of prey is behaving in an odd way.
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد زمانی رخ می دهد که پرنده شکاری رفتاری عجیب و غریب داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد زمانی که پرنده شکار به شکل عجیبی رفتار می کند رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No bird of prey hovered overhead, not even the dragonflies disturbed the oily surface of the pond.
[ترجمه گوگل]هیچ پرنده شکاری بالای سرش معلق نبود، حتی سنجاقک ها سطح روغنی حوض را مختل نکردند
[ترجمه ترگمان]هیچ پرنده ای از طعمه در بالای سرمان به پرواز در نیامد، حتی the هم سطح روغنی برکه را به هم ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An owlet is a bird of prey that flies at night.
[ترجمه گوگل]جغد پرنده ای شکاری است که شب ها پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]owlet پرنده شکاری است که شب ها پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A large African bird of prey (Sagittarius serpentarius) with long legs and a crest of quills at the back of the head.
[ترجمه گوگل]یک پرنده شکاری بزرگ آفریقایی (Sagittarius serpentarius) با پاهای بلند و تاج بال در پشت سر
[ترجمه ترگمان]یک پرنده بزرگ آفریقایی با پاهای دراز و یک تاج پر از قلم های پر در پشت سر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is My inheritance a speckled bird of prey to Me?
[ترجمه گوگل]آیا میراث من برای من پرنده شکاری خالدار است؟
[ترجمه ترگمان]میراث من یه پرنده خالدار برای منه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is a young eagle, a bird of prey.
[ترجمه گوگل]او یک عقاب جوان، یک پرنده شکاری است
[ترجمه ترگمان]او یک عقاب جوان، یک پرنده شکاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Golden eagle is a bird of prey, and of the national protected animals.
[ترجمه گوگل]عقاب طلایی یک پرنده شکاری و از حیوانات حفاظت شده ملی است
[ترجمه ترگمان]عقاب طلایی پرنده شکاری است و از حیوانات حفاظت شده ملی محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is also the place to enjoy the most ridiculously tame bird of prey you have ever seen, the striated caracara.
[ترجمه گوگل]این همچنین مکانی برای لذت بردن از مسخره ترین پرنده شکاری است که تا به حال دیده اید، کاراکارای مخطط
[ترجمه ترگمان]این مکان نیز برای لذت بردن از the پرنده وحشی که تا به حال دیده اید نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its very difficult to observe the accurate migrant time of bird of prey, as they fly high and quickly with short stop in midway.
[ترجمه گوگل]مشاهده زمان دقیق مهاجرت پرندگان شکاری بسیار دشوار است، زیرا آنها با توقف کوتاه در میانه راه در ارتفاعات و سریع پرواز می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیار دشوار است که زمان مهاجر دقیق پرنده شکار را مشاهده کنیم، چرا که آن ها بالا پرواز می کنند و به سرعت با توقف کوتاه در وسط پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The powerful harpy eagle—which has razor-sharp, five-inch talons—is the world's largest bird of prey.
[ترجمه گوگل]عقاب قدرتمند هارپی - که چنگال های پنج اینچی تیغی دارد - بزرگترین پرنده شکاری جهان است
[ترجمه ترگمان]یک عقاب harpy قدرتمند - که چنگال های تیز و پنج اینچی دارد - بزرگ ترین پرنده در دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the All England Club gratefully accepted the services of a full-time falconer to patrol the courts with a swooping bird of prey, named Finnegan, acting as a highly effective deterrent.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کلوپ انگلستان با قدردانی خدمات یک شاهین‌باز تمام وقت را پذیرفت تا با پرنده‌ای شکاری به نام فینگان که به‌عنوان یک عامل بازدارنده بسیار مؤثر عمل می‌کند، در دادگاه‌ها گشت‌زنی کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمام اعضای باشگاه انگلستان با حقشناسی خدمات یک روز کامل را برای گشت زنی در دادگاه ها با یک پرنده swooping به نام Finnegan پذیرفتند که به عنوان یک عامل بازدارنده موثر عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قوش (اسم)
falcon, hawk, bird of prey

مرغ شکاری گوشتخوار (اسم)
bird of prey

انگلیسی به انگلیسی

• predatory bird, bird which hunts for its food (eagle, falcon, etc.)
a bird of prey is a bird, such as an eagle or a hawk, that kills and eats other birds and animals.

پیشنهاد کاربران

بپرس