biogenesis

/baɪoʊˈdʒenɪsɪs//ˈbaɪəʊˈdʒenɪsɪs/

معنی: پیدایش حیات، زیست زاد، تکامل حیات، سیر تکامل زندگی
معانی دیگر: (این اصل: سازواره های زنده فقط از دیگر سازواره های زنده که مشابه با آنها هستند ناشی می شوند) زیست زایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: biogenetic (adj.), biogenetically (adv.), biogeny (n.)
(1) تعریف: the principle that living organisms are generated only by other living organisms.

(2) تعریف: generation of living organisms by this means.

جمله های نمونه

1. Some basic problems and biogenesis on natural products research were analysed.
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلات اساسی و بیوژنز در تحقیقات محصولات طبیعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی مشکلات اساسی و biogenesis در تحقیقات محصولات طبیعی مورد تحلیل و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mitochondrial biogenesis depends on coordinated expression of genes in the nucleus and mitochondria.
[ترجمه گوگل]بیوژنز میتوکندری به بیان هماهنگ ژن ها در هسته و میتوکندری بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]biogenesis میتوکندری به بیان هماهنگ ژن ها در هسته و میتوکندری بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Biogenesis:The principle that living organisms develop only from other living organisms and not from nonliving matter.
[ترجمه گوگل]بیوژنز: این اصل که موجودات زنده فقط از موجودات زنده دیگر رشد می کنند و نه از مواد غیر زنده
[ترجمه ترگمان]biogenesis: این اصل که موجودات زنده تنها از موجودات زنده دیگر رشد می کنند و نه از ماده nonliving
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This research provided new exploration for investigating the biogenesis of CML and develope gene therapy.
[ترجمه گوگل]این تحقیق اکتشاف جدیدی را برای بررسی بیوژنز CML و توسعه ژن درمانی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق اکتشافی جدیدی را برای بررسی biogenesis of و توسعه ژن بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a renewed interest in the ultimate role of fatty acid synthase (FASN) —a key lipogenic enzyme catalysing the terminal steps in the denovo biogenesis of fatty acids — in cancer pathogenesis.
[ترجمه گوگل]علاقه مجددی به نقش نهایی سنتاز اسید چرب (FASN) - یک آنزیم لیپوژنیک کلیدی که مراحل نهایی در بیوژنز denovo اسیدهای چرب را کاتالیز می کند - در پاتوژنز سرطان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک علاقه دوباره به نقش نهایی اسیده ای چرب synthase (FASN)- یک آنزیم lipogenic کلیدی در مراحل نهایی اسیده ای چرب - در بیماری زایی سرطان - وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mitochondrial genomes encode only a fraction of the genetic information required for their biogenesis and function.
[ترجمه گوگل]ژنوم های میتوکندری تنها بخشی از اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای بیوژنز و عملکرد خود را رمزگذاری می کنند
[ترجمه ترگمان]ژنوم میتوکندری تنها بخشی از اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای biogenesis و عملکرد خود را رمز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the expression changes and profiles of nuclear structure and biogenesis related genes in rat liver regeneration (LR).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تغییرات بیان و پروفایل ساختار هسته ای و ژن های مرتبط با بیوژنز در بازسازی کبد موش صحرایی (LR)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تغییرات و پروفایل ساختار هسته ای و ژن های مرتبط با آن در بازسازی کبد موش (LR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those workers discuss the evidence for and against several models for microbody biogenesis in rat liver.
[ترجمه گوگل]آن کارگران شواهد موافق و مخالف چندین مدل برای بیوژنز میکروبادی در کبد موش را مورد بحث قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]این کارگران در مورد شواهد و علیه چندین مدل برای microbody biogenesis در کبد موش صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two terpene alkaloid of meadowsweet is elaborated to be true alkaloids based on its serine biogenesis. The possibility of biomimetically synthesizing their analogues from iridoids is discussed.
[ترجمه گوگل]دو ترپن آلکالوئید شیرین علفزار به عنوان آلکالوئیدهای واقعی بر اساس بیوژنز سرین آن ساخته شده است امکان سنتز بیومیمتیکی آنالوگ های آنها از ایریدوئیدها مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دو Two alkaloid meadowsweet با توجه به on سرین واقعی خود در based alkaloids be elaborated elaborated is is is is is is be be be be be be be be be be be be be be be be is is is is is is is is is is is is is is is امکان سنتز analogues ترکیبی آن ها از iridoids مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mitochondrial content increasing was one of a important display for skeletal muscle to adaptation exercise as well as its constitute alteration, this was titled "mitochondrial biogenesis".
[ترجمه گوگل]افزایش محتوای میتوکندریایی یکی از نمایش های مهم عضله اسکلتی به تمرینات سازگاری و همچنین ایجاد تغییر در آن بود، این عنوان "بیوژنز میتوکندری" بود
[ترجمه ترگمان]نمونه Mitochondrial که در حال افزایش بود یکی از یک نمایش مهم برای ماهیچه اسکلتی در تمرین سازگاری و نیز تغییر شکل آن بود، این عنوان \"biogenesis mitochondrial\" نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some evidence is available to aid our understanding of the biogenesis of membrane of microbodies in plants.
[ترجمه گوگل]برخی شواهد برای کمک به درک ما از بیوژنز غشای میکروبادی ها در گیاهان در دسترس است
[ترجمه ترگمان]برخی از شواهد برای کمک به درک ما از the غشا of در گیاهان موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some evidence is available aid our understanding of the biogenesis of membrane of microbodies in plants.
[ترجمه گوگل]برخی از شواهد موجود به درک ما از بیوژنز غشای میکروبادی ها در گیاهان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]شواهدی در دست است که به درک ما از the غشا microbodies در گیاهان کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیدایش حیات (اسم)
biogenesis

زیست زاد (اسم)
biogenesis

تکامل حیات (اسم)
biogenesis

سیر تکامل زندگی (اسم)
biogenesis

تخصصی

[زمین شناسی] زیست زایی الف) تشکیل بوسیله عمل ارگانیسم ها مانند ریف های مرجانی. ب) اعتقادی که بر پایه ان، تمام حیات از ارگانیسم های سابقاً زنده بوجود آمده است. مقایسه شود با: abiogenesis

انگلیسی به انگلیسی

• formation of living beings from other living beings

پیشنهاد کاربران

زیوُزایش .
زیوُزایی.
biogenesis ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: زیست زایی
تعریف: به وجود آمدن موجودات زنده از دیگر موجودات زنده
تکامل حیات . پیدایش
تکامل حیات روندتکامل زندگی smirky لبخند زلال
Life to best wishes
Life is at the peak of your best wishes
the salutary of honey
Life is a beautiful sweet smile of your lips
Your lips always smile like heart a honey your
...
[مشاهده متن کامل]

زندگی به اوج بهترین آرزوهای دلت باشد
سلامی از سلامتی شیرینی عسل
زندگی به شیرینی زیبای لبخند لبانت
لب های شما و قلب شما همیشه مثل عاشق لبخند می زنند

زیست پیدایش

بپرس