biochemist

/ˌbaɪoʊˈkemɪst//ˌbaɪəʊˈkemɪst/

معنی: متخصص شیمی حیاتی والی، ویژهگر زیست شیمی
معانی دیگر: متخصص شیمی حیاتی والی، ویژه گر زیست شیمی

جمله های نمونه

1. Stoichiometric procedures also help the biochemist to follow the metabolic processes that take place in organisms.
[ترجمه گوگل]روش های استوکیومتری همچنین به بیوشیمیست کمک می کند تا فرآیندهای متابولیکی را که در موجودات اتفاق می افتد دنبال کند
[ترجمه ترگمان]فرایندهای stoichiometric نیز به زیست شناسان کمک می کنند تا فرآیندهای متابولیکی را که در موجودات زنده رخ می دهند، دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nor, had he sought to recruit a biochemist, was there any laboratory space available for his work.
[ترجمه گوگل]همچنین، اگر او به دنبال استخدام یک بیوشیمیست بوده است، هیچ فضای آزمایشگاهی برای کار او وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]همچنین اگر می خواست زیست شیمیدان را استخدام کند، هیچ فضایی برای کار او وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A biochemist colleague has kindly provided me with a bottle of hydrogen peroxide, and enough hydroquinone for 50 bombardier beetles.
[ترجمه گوگل]یکی از همکاران بیوشیمی‌دان با مهربانی یک بطری پراکسید هیدروژن و هیدروکینون کافی برای 50 سوسک بمب‌افکن به من داد
[ترجمه ترگمان]یکی از همکاران زیست biochemist، با یک بطری آب اکسیژنه، و به اندازه کافی هیدروکینون برای ۵۰ سوسک بمب افکن، به من کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some biochemists have built up quite elaborate blueprints for forms of life utterly different from our own.
[ترجمه گوگل]برخی از بیوشیمی دانان طرح های کاملاً دقیقی برای اشکال زندگی کاملاً متفاوت از زندگی ما ساخته اند
[ترجمه ترگمان]برخی از biochemists طرح های بسیار استادانه ای برای اشکال زندگی که کاملا متفاوت از ما هستند، ساخته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lucid, a 53-year-old biochemist, plans a 143-day stay aboard Mir as a guest researcher.
[ترجمه گوگل]لوسید، یک بیوشیمی دان 53 ساله، قصد دارد به عنوان محقق مهمان 143 روز در کشتی میر بماند
[ترجمه ترگمان]lucid، یک زیست شیمیدان ۵۳ ساله، در حال برنامه ریزی برای یک اقامت ۱۴۳ روزه بر روی میر به عنوان یک پژوهشگر مهمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's a concern echoed by Sheng Ding, a biochemist at The Scripps Research Institute in San Diego, California, who wasn't involved in the research.
[ترجمه گوگل]این نگرانی‌ای است که شنگ دینگ، بیوشیمی‌دان مؤسسه تحقیقاتی اسکریپس در سن دیگو، کالیفرنیا، که در این تحقیق شرکت نداشت، تکرار می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یک نگرانی در Sheng دینگ، زیست شیمیدان موسسه تحقیقات Scripps در سن دیگو، کالیفرنیا است که در این تحقیق شرکت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She a biochemist who works on the frontiers of biology.
[ترجمه گوگل]او یک بیوشیمیست است که روی مرزهای زیست شناسی کار می کند
[ترجمه ترگمان]او زیست biochemist است که در مرزه ای زیست شناسی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And if I had an experienced biochemist or molecular biologist at the bench for a year or two it probably would have cost the same and would have been done faster.
[ترجمه گوگل]و اگر من یک بیوشیمیست یا بیولوژیست مولکولی باتجربه برای یک یا دو سال روی نیمکت داشتم، احتمالاً همان هزینه را داشت و سریعتر انجام می شد
[ترجمه ترگمان]و اگر یک زیست شیمیدان با تجربه و یا یک زیست شناس مولکولی در نیمکت برای یک یا دو سال داشته باشم، احتمالا همین کار را خواهد کرد و ممکن است سریع تر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His wife, a biochemist, was a dietician at a research institute.
[ترجمه گوگل]همسر او که یک بیوشیمی بود، یک متخصص تغذیه در یک موسسه تحقیقاتی بود
[ترجمه ترگمان]همسر او، زیست شیمیدان، a در موسسه تحقیقاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've picked him because he's a biochemist, so he understands what I tell him.
[ترجمه گوگل]من او را انتخاب کردم زیرا او یک بیوشیمیست است، بنابراین او می فهمد که من به او چه می گویم
[ترجمه ترگمان]من اونو انتخاب کردم چون اون یه biochemist، پس اون چیزی که من بهش میگم رو درک می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She is a biochemist, with a strong background in genetics and molecular biology.
[ترجمه گوگل]او یک بیوشیمیست، با پیشینه قوی در ژنتیک و زیست شناسی مولکولی است
[ترجمه ترگمان]او زیست شیمیدان است و سابقه قوی در زمینه ژنتیک و زیست شناسی مولکولی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Polish biochemist named Casimir Funk isolated what was in the brown stuff. It turned out to be thiamine.
[ترجمه گوگل]یک بیوشیمی دان لهستانی به نام کازیمیر فانک آنچه را که در مواد قهوه ای بود جدا کرد معلوم شد تیامین است
[ترجمه ترگمان]یک زیست شیمیدان لهستانی به نام کازیمیر فانکی آنچه را که در ماده قهوه ای بود جدا کرد معلوم شد که thiamine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The interest of psychiatrists was aroused, and so was that of biochemists.
[ترجمه گوگل]علاقه روانپزشکان برانگیخته شد و بیوشیمی دانان هم همینطور
[ترجمه ترگمان]علاقه روان پزشکان برانگیخته شد، و به همین ترتیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During his later years, Landsteiner formed a friendship with Linus Pauling, the American biochemist who won the Nobel Prize in chemistry in 195
[ترجمه گوگل]لندشتاینر در سالهای پایانی زندگی خود با لینوس پاولینگ، بیوشیمیدان آمریکایی که در سال 195 جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد، دوستی برقرار کرد
[ترجمه ترگمان]Landsteiner در سال های پایانی خود با لاینس پاولینگ، زیست شیمیدان آمریکایی که در سال ۱۹۵ برنده جایزه نوبل شیمی شد، رابطه دوستی برقرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متخصص شیمی حیاتی والی (اسم)
biochemist

ویژهگر زیست شیمی (اسم)
biochemist

تخصصی

[شیمی] زیست شیمیدان، متخصص شیمى حیاتى والى، ویژه گر زیست شیمى

انگلیسی به انگلیسی

• one who specializes in biochemistry (study of chemical processes in organisms)
a biochemist is a scientist or student who studies biochemistry.

پیشنهاد کاربران

biochemist ( شیمی )
واژه مصوب: زیست‏شیمیدان
تعریف: کسی که در حیطۀ زیست‏شیمی تخصص داشته باشد

بپرس