beryllium

/bəˈrɪliəm//bəˈrɪliəm/

معنی: فلز بریلیوم برنگ خاکستری فلادی
معانی دیگر: (شیمی) بریلیم (عنصر کمیاب که سخت و سفید است و به طور خالص یافت نمی شود، مخفف آن: be، وزن اتمی: 9/0122، شماره ی اتمی: 4، نقطه گداز: 128c)، فلز بریلیوم بعلامت be برنگ خاکستری فولادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element of the alkaline-earth group that has four protons in each nucleus and occurs in pure form as a hard, light, gray solid, chiefly used in alloys with copper and in aerospace material. (symbol: Be)

جمله های نمونه

1. Amorphous beryllium hydride, as ablator, can increase conversion from laser to X - rays .
[ترجمه گوگل]بریلیم هیدرید آمورف، به عنوان ابله کننده، می تواند تبدیل از لیزر به اشعه ایکس را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]Amorphous beryllium هیدرید (به عنوان ablator)می تواند تبدیل را از لیزر به اشعه های ایکس افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Beryllium bronze alloy explosion-proof tools: belongs to the national class C level product, in a concentration of 21% hydrogen gas homework not detonate gas.
[ترجمه گوگل]ابزار ضد انفجار آلیاژ برنز بریلیم: متعلق به محصول سطح C ملی است، در غلظت 21٪ گاز هیدروژن تکلیف گاز منفجر نمی شود
[ترجمه ترگمان]ابزار ضد انفجار آلیاژ برنز Beryllium: متعلق به محصول سطح C طبقه ملی، در غلظت ۲۱ درصد از تکالیف گاز هیدروژن است که گاز را منفجر نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Urine - Determination of beryllium - Graphite furnace atomic absorption spectrometry.
[ترجمه گوگل]ادرار - تعیین بریلیم - طیف سنجی جذب اتمی کوره گرافیت
[ترجمه ترگمان]Urine - تعیین طیف سنجی جذب اتمی beryllium - گرافیت Graphite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Explain why barium forms peroxide but beryllium does not.
[ترجمه گوگل]توضیح دهید که چرا باریم پراکسید تشکیل می دهد اما بریلیم تشکیل نمی دهد
[ترجمه ترگمان]توضیح دهید که چرا باریم forms، اما beryllium این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The development and applications of ductile beryllium bronze material as well as the trend of replacing the alloy by other new alloys are reviewed.
[ترجمه گوگل]توسعه و کاربرد مواد برنزی بریلیم انعطاف پذیر و همچنین روند جایگزینی آلیاژ با سایر آلیاژهای جدید بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]توسعه و کاربرد مواد برنزی beryllium ductile و نیز روند جایگزینی آلیاژ با دیگر آلیاژهای جدید مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Determination of micro beryllium in scheelite by polarography was studied.
[ترجمه گوگل]تعیین میکرو بریلیم در اسکیلیت با استفاده از پلاروگرافی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تعیین میکرو beryllium در scheelite توسط polarography مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beryllium, bismuth, and bromine must be considered as well.
[ترجمه گوگل]بریلیم، بیسموت و برم نیز باید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]Beryllium، bismuth و برومین را نیز باید در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With this system beryllium can be detected in the range 5×10~ ( - 8 ) M - 1×10~ ( - 5 ) M.
[ترجمه گوگل]با این سیستم می توان بریلیم را در محدوده 5×10~ (-8) M - 1×10~ (-5) M تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]با این سیستم beryllium می تواند در محدوده ۵ * ۱۰ (- ۸)M - ۱ * ۱۰ (- ۵)شناسایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However the toxic properties of beryllium limit its application.
[ترجمه گوگل]با این حال خواص سمی بریلیم کاربرد آن را محدود می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، خواص سمی of کاربرد آن را محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We should stop using beryllium whenever possible.
[ترجمه گوگل]در صورت امکان باید استفاده از بریلیوم را متوقف کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید هر زمان که ممکن است از beryllium استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The environment And beryllium bronze explosion-proof tools don't magnetic (0), so magnetic field environment is the ideal tool, foreign operations customer called the magnetic tools.
[ترجمه گوگل]محیط و ابزار ضد انفجار بریلیم برنزی مغناطیسی نیستند (0)، بنابراین محیط میدان مغناطیسی ابزار ایده آلی است، مشتری عملیات خارجی به نام ابزار مغناطیسی
[ترجمه ترگمان]محیط و beryllium برنزی beryllium - ابزار اثبات مغناطیسی (۰)، بنابراین محیط میدان مغناطیسی ابزار ایده آلی است که مشتری عملیات های خارجی آن را ابزار مغناطیسی نام گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seventy years after the discovery that beryllium dust causes disease, the depth of this epidemic is unplumbed, probably involving more than a million exposed workers.
[ترجمه گوگل]هفتاد سال پس از کشف این موضوع که گرد و غبار بریلیوم باعث بیماری می شود، عمق این بیماری همه گیر نیست و احتمالاً بیش از یک میلیون کارگر در معرض خطر را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]هفتاد سال پس از کشف این موضوع که خاک beryllium موجب بیماری می شود، عمق این بیماری همه گیر، احتمالا بیش از یک میلیون کارگر در معرض خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The condition of color reaction of beryllium with sulfosalicylic acid was studied.
[ترجمه گوگل]شرایط واکنش رنگ بریلیم با اسید سولفوسالیسیلیک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط واکنش رنگ of با اسید sulfosalicylic مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At 3:20pm the screwdriver slipped causing the upper beryllium sphere to fall creating a prompt critical reaction and a burst of radiation.
[ترجمه گوگل]در ساعت 3:20 بعد از ظهر پیچ گوشتی لیز خورد و باعث افتادن کره بریلیوم فوقانی شد و یک واکنش بحرانی فوری و انفجار تشعشع ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۳: ۲۰ بعد از ظهر، پیچ گوشتی وارد حوزه بالای beryllium شده و باعث ایجاد واکنش بحرانی سریع و انفجار تشعشع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلز بریلیوم برنگ خاکستری فلادی (اسم)
beryllium

تخصصی

[شیمی] بریلیم، نام دیگر گلوسینیم - عنصر کمیاب که سخت و سفید است و به طور خالص یافت نمی شود

انگلیسی به انگلیسی

• (be) lightweight metallic chemical element commonly used in alloys

پیشنهاد کاربران

بپرس