1. The responsibility was a ball and chain around my ankle.
[ترجمه ترگمان]این مسئولیت یک توپ و زنجیر به دور قوزک پایم بود
[ترجمه گوگل]مسئولیت توپ و زنجیری در اطراف مچ پا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. New technologies can turn from status symbol to ball and chain overnight.
[ترجمه ترگمان]فنآوریهای جدید میتوانند تبدیل به نماد وضعیت به توپ و زنجیر شده در طول شب شوند
[ترجمه گوگل]فن آوری های جدید می توانند از نماد وضعیت به توپ و زنجیره یک شبه تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This belief was like a ball and chain for the allied war effort.
[ترجمه ترگمان]این اعتقاد مانند یک توپ و زنجیر برای تلاشهای جنگ متحد بود
[ترجمه گوگل]این باور مانند توپ و زنجیری برای تلاش نیروهای متحد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If her grandfather removed the ball and chain, he wrote, would she visit?
[ترجمه ترگمان]اگر پدربزرگش توپ و زنجیر را برداشت، به دیدنش خواهد آمد؟
[ترجمه گوگل]اگر پدربزرگش توپ و زنج ...