back to square one
از اول، ازخان اول، دوباره از سر
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اصطلاح
یعنی باید از اول روی یک برنامه دوباره کار کنید، زیرا تلاش قبلی شما به طور کامل شکست خورده است.
... [مشاهده متن کامل]
از اول، دوباره کاری را شروع کردن ( به دلیل شکست، ناکامی، عدم موفقیت و. . . )
سر خانه اول برگشتن
مثال:
you are back to square one.
مثال:
معادل back to the drawing board : به معنی برگشت به پله اول
به دلیل شکست یا موفق نشدن در کاری آن را از ابتدا شروع کردن
سر خونه اول رفتن
روز از نو، روزی از نو