baby carriage

/ˈbeɪbiˌkærɪʤ//ˈbeɪbiˌkærɪʤ/

(امریکا) کالسکه ی بچه، صندلی چرخدار بچه (baby buggy هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, four-wheeled carriage used to push a baby around in; perambulator.

جمله های نمونه

1. A charred baby carriage still stood on the altar steps, exactly where it had been found after the massacre.
[ترجمه گوگل]یک کالسکه بچه زغالی هنوز روی پله‌های محراب ایستاده بود، دقیقاً همان جایی که پس از کشتار پیدا شده بود
[ترجمه ترگمان]هنوز یک کالسکه بچه سوخته هنوز روی پلکان محراب قرار داشت، درست همان جایی که بعد از کشتار در آن پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A baby carriage was overturned, and a heavy rain of black ash descended for a long while afterward.
[ترجمه گوگل]کالسکه بچه واژگون شد و باران شدیدی از خاکستر سیاه برای مدتی طولانی بارید
[ترجمه ترگمان]کالسکه بچه واژگون شد و بارانی سنگین از خاکستر سیاه برای مدتی بعد از آن پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She walked out of the door pushing the baby carriage in front of her.
[ترجمه گوگل]او با هل دادن کالسکه کودک جلوی در از در بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]از در بیرون رفت و کالسکه بچه را جلو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mike: You haven't bought a baby carriage yet Maybe I can help.
[ترجمه گوگل]مایک: هنوز کالسکه نخریده ای شاید بتوانم کمکی کنم
[ترجمه ترگمان]تو هنوز یه کالسکه بچه نخریدی شاید بتونم کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where did you buy the baby carriage?
[ترجمه گوگل]کالسکه بچه رو از کجا خریدی؟
[ترجمه ترگمان]کالسکه بچه رو از کجا خریدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have sales promotion on the baby carriage. Think about it.
[ترجمه گوگل]ما تبلیغات فروش در کالسکه کودک داریم در مورد آن فکر کنید
[ترجمه ترگمان]ما در کالسکه بچه یک ترفیع فروش داریم در موردش فکر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ti is our classic, hand - built baby carriage that incorporates iconic style with luxurious design.
[ترجمه گوگل]Ti کالسکه دست ساز کلاسیک ما است که سبک نمادین با طراحی مجلل را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]تی تی تی تی تی تی تی تی تی تی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two women tore the nylons I was wearing - really good ones - another dragged a baby carriage across my ninety-dollar shoes.
[ترجمه گوگل]دو زن نایلون هایی را که من پوشیده بودم پاره کردند - خیلی خوب - یکی دیگر کالسکه بچه ای را روی کفش های نود دلاری من کشید
[ترجمه ترگمان]دو زن من را پاره کردند - واقعا بچه های خوبی بودم - یکی دیگر یک کالسکه بچه را روی کفش های نود دلاری من کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now she is walking toward him, half a block away, pushing a baby carriage.
[ترجمه گوگل]حالا او به سمت او می رود، نیم بلوک دورتر، و یک کالسکه بچه را هل می دهد
[ترجمه ترگمان]حالا او دارد به طرف او می رود، نصف یک بلوک آن طرف تر، یک کالسکه بچه را هل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Death raced downstairs and out the front door to look in the baby carriage under the cherry tree.
[ترجمه گوگل]مرگ به طبقه پایین رفت و از در بیرون رفت تا به کالسکه بچه زیر درخت گیلاس نگاه کند
[ترجمه ترگمان]مرگ به سرعت از پله ها پایین رفت و از در جلویی بیرون رفت تا به کالسکه بچه در زیر درخت گیلاس نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stroller, wheeled carriage for babies
a baby carriage is the same as a baby buggy; used in american english.

پیشنهاد کاربران

روروک با کالسکه یه کوچولو ( ! ) فرق داره:
روروک: ( go cart, rocker, ( scooter
کالسکه: pram ( perambulator ) , baby carriage ( baby ( buggy
baby carriage ( beɪbi k�rɪdʒ ) ( also baby buggy old - fashioned )
baby carriage
کالسکه بچه
روروک
مثال :
Michael is crying , put him in the baby carriage
. please
مایکل داره گریه میکنه لطفا بزارش داخل روروک . . .
اگه دنبال یادگیری لغات و اصطلاحات بیشتر همراه با مثال هستید لطفا به کانال اینستاگرام من سر بزنید ممنونم 😉
languageyar @

بپرس