booking

/ˈbʊkɪŋ//ˈbʊkɪŋ/

قرارداد برای انجام نمایش یا سخنرانی (و غیره) درآینده، پیش گزینی، دفتر رزرو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an engagement for the performance of a musician or other entertainer.

(2) تعریف: a reservation for space, as at a hotel or restaurant or on a plane or ship.
مشابه: reservation

جمله های نمونه

1. booking office
(در تئاتر و ایستگاه راه آهن و غیره) گیشه یا دفتر پیش فروش بلیط،دفتر رزرو

2. All booking must be made by post.
[ترجمه گوگل]تمام رزروها باید از طریق پست انجام شوند
[ترجمه ترگمان]همه جا رزرو شده باید با پست ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tickets are on sale from the booking office.
[ترجمه گوگل]فروش بلیط از دفتر رزرو انجام می شود
[ترجمه ترگمان]بلیط ها در فروش از دفتر رزرو بلیط فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Early booking is essential, as space is limited.
[ترجمه گوگل]رزرو زودهنگام ضروری است، زیرا فضا محدود است
[ترجمه ترگمان]رزرو اولیه ضروری است چون فضا محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I made the booking through a travel agent.
[ترجمه گوگل]من از طریق آژانس مسافرتی رزرو کردم
[ترجمه ترگمان]من تو یه آژانس مسافرتی رزرو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After booking into our hotel, we went straight down to the beach.
[ترجمه گوگل]پس از رزرو هتل، مستقیم به سمت ساحل رفتیم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه به هتل رسیدیم، مستقیم به طرف ساحل رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I made a booking for two double rooms.
[ترجمه گوگل]من برای دو اتاق دو نفره رزرو کردم
[ترجمه ترگمان]من یه اتاق رزرو کردم برای دوتا اتاق دو نفره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Always insist upon seeing your room before booking in.
[ترجمه گوگل]همیشه اصرار داشته باشید که قبل از رزرو اتاق خود را ببینید
[ترجمه ترگمان]همیشه اصرار می کنم که اتاق شما را قبل از ورود به اتاق ملاقات کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He picked up his first booking for a 45th-minute foul on Bull.
[ترجمه گوگل]او اولین کارت زرد خود را برای خطای دقیقه 45 روی بول دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] اون اولین booking رو واسه ۴۵ دقیقه به \"بول\" رزرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your booking will automatically lapse unless you confirm it.
[ترجمه گوگل]رزرو شما به طور خودکار لغو می شود مگر اینکه آن را تأیید کنید
[ترجمه ترگمان]booking اتوماتیک به صورت خودکار وارد میشن مگر اینکه تو تاییدش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A late booking may involve you in extra cost.
[ترجمه گوگل]رزرو دیرهنگام ممکن است شما را با هزینه اضافی همراه کند
[ترجمه ترگمان]یک رزرو دیر ممکن است شامل شما با هزینه اضافی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The booking will be made on receipt of a deposit.
[ترجمه گوگل]رزرو با دریافت سپرده انجام می شود
[ترجمه ترگمان]رزرو بلیط با دریافت یک سپرده انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I took the liberty of booking theatre seats for us.
[ترجمه گوگل]من این آزادی را گرفتم که برایمان صندلی های تئاتر رزرو کنم
[ترجمه ترگمان]من حق رزرو بلیط سالن تئاتر را برای ما به دست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I filled in the booking form and sent it off.
[ترجمه گوگل]من فرم رزرو را پر کردم و ارسال کردم
[ترجمه ترگمان]اتاق رزرو شده را پر کردم و آن را بیرون فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Places on the course are limited and advance booking is essential.
[ترجمه گوگل]مکان های دوره محدود است و رزرو قبلی ضروری است
[ترجمه ترگمان]مکان هایی که در این درس رزرو می شوند محدود هستند و رزرو از قبل ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] کرایه کردن (فیلم )
[فوتبال] ثبت دردفتر

انگلیسی به انگلیسی

• reserving in advance; recording, inscription
a booking is the arrangement that you make when you book something such as a theatre seat or a hotel room.

پیشنهاد کاربران

booking refers to the official process of taking someone into police custody and recording their details in a police record or database
به فرآیند رسمی بازداشت فردی در بازداشت پلیس و ثبت مشخصات وی در پرونده یا پایگاه داده پلیس اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

Handsome guy, wonderful guy, Biden told reporters, appearing to make light of his predecessor's booking at the Fulton County Jail in Atlanta

منابع• https://www.findlaw.com/criminal/criminal-procedure/booking.html
پیش قرار داد، جهت رزرو یا گرفتن مکانی برای یک
ثبت اخطار ( کارت زرد ) در فوتبال
booking ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: ثبت ذخیره
تعریف: تثبیت ذخیرۀ بلیت و اتاق در مهمان خانه و جز آن در زمانی معین
رزرواسیون
ثبت و ضبط، نگاشتن، دفترداری
booking
رزرو
رزرو کردن
booking a room
رزرو کردن اتاق
و. . .
معنی درست تر از همه همون رزرو کردن میشه
رزرو کردن هتل
رزرو
رزرو هواپیما و یا خودرو برای سفر
reservation
رزرو کردن

رزرو کردن
برای هتل استفاده میشه
رزرو کردن
درخواست مسافرت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس