axilla

/ækˈsɪlə//ækˈsɪlə/

چال زیربغل، زیربغل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: axillae
(1) تعریف: an armpit or a corresponding part, such as the area under a bird's wing.

(2) تعریف: in botany, an axil.

جمله های نمونه

1. Conclusions Hypodermic injection in the medial axilla brought about a striking effect and little pain.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تزریق هیپودرمیک در زیر بغل داخلی اثر قابل توجه و درد کمی به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تزریق hypodermic در the داخلی منجر به اثر قابل توجه و درد کمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The late complications includes skin contractures in the axilla.
[ترجمه گوگل]عوارض دیررس شامل انقباضات پوستی در زیر بغل است
[ترجمه ترگمان]عوارض اخیر شامل contractures پوست در the می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: 79 cases of axilla accessory breast with hemispherical or rugged local surface were resected.
[ترجمه گوگل]روش کار: 79 مورد از پستان جانبی زیر بغل با سطح موضعی نیمکره یا ناهموار برداشته شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۷۹ مورد از breast جانبی axilla با سطح موضعی یا ناهموار، resected بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective : To study the plastic treatment on axilla accessory breast.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه درمان پلاستیکی روی پستان جانبی زیر بغل
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه رفتار پلاستیک بر روی سینه لوازم جانبی axilla
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Proper placement of the axillary roll is under the thorax caudad to the axilla.
[ترجمه گوگل]قرارگیری مناسب رول زیر بغل در زیر دم قفسه سینه تا زیر بغل است
[ترجمه ترگمان]جای مناسب of axillary زیر قفسه سینه caudad تا the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Armpit, axilla, axillary cavity, axillary fossa.
[ترجمه گوگل]زیر بغل، زیر بغل، حفره زیر بغل، حفره زیر بغل
[ترجمه ترگمان]فرورفتگی زیر بغل، فرورفتگی زیر بغل، فرورفتگی زیر بغل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To find out the ideal correct method of the cure serious special axilla - chest scar.
[ترجمه گوگل]هدف برای یافتن روش صحیح ایده آل برای درمان جدی زیر بغل - اسکار قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار یافتن روش صحیح ایده آل برای درمان زخم سینه خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The patients of non-reserved intercostobrachial nerves had abnormal sensation on the skin of medial upper arms and axilla after operation, even feeling pain or cauterize.
[ترجمه گوگل]بیماران اعصاب بین دنده بازویی غیر محفوظ پس از عمل، احساس غیرطبیعی روی پوست بازوهای داخلی و زیر بغل داشتند، حتی احساس درد یا سوزاندن
[ترجمه ترگمان]بیماران non intercostobrachial دارای احساسات غیر عادی بودند و بعد از عمل جراحی، حتی احساس درد یا ناراحتی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Be sure that the restraint does not rub child's axilla or wrist.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که صندلی زیر بغل یا مچ دست کودک را مالش نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که قید و بنده ای انگشتان دست و یا مچ دست کودک را مالش نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Examination of remaining parts of the body, including interdigital webs, axilla and periumbilical area, revealed no signs of scabies.
[ترجمه گوگل]بررسی قسمت‌های باقی‌مانده بدن، از جمله تارهای بین انگشتی، زیر بغل و ناحیه پری ران، هیچ نشانه‌ای از گال را نشان نداد
[ترجمه ترگمان]بررسی بخش های باقیمانده بدن از جمله شبکه های interdigital، axilla و periumbilical، هیچ نشانه ای از scabies نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Polythelia and polymastia usually occur along the embryonic milk lines extending from the axilla to the groin.
[ترجمه گوگل]پولیتلیا و پلی ماستیا معمولاً در امتداد خطوط شیر جنینی که از زیر بغل تا کشاله ران امتداد دارند رخ می دهند
[ترجمه ترگمان]Polythelia و polymastia معمولا در امتداد خطوط شیر embryonic که از the تا کشاله ران امتداد دارند، رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• armpit (anatomy)

پیشنهاد کاربران

زیر بغل
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس