axially

/ˈæksiəli//ˈæksiəli/

در جهت محور، به سوی محور، در خط محور

جمله های نمونه

1. The bending stress varies axially while the average axial stress changes a little.
[ترجمه گوگل]تنش خمشی به صورت محوری تغییر می کند در حالی که تنش محوری متوسط ​​کمی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]فشار خمشی به طور محوری تغییر می کند در حالی که فشار محوری متوسط کمی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The axially moving string system is divided into two spans, i. e. a controlled span and an uncontrolled span, by a tensioner which is located in the middle section of the string.
[ترجمه گوگل]سیستم ریسمان متحرک محوری به دو دهانه تقسیم می شود ه یک دهانه کنترل شده و یک دهانه کنترل نشده، توسط یک کشنده که در بخش میانی رشته قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سیستم رشته حرکت محوری به دو بخش تقسیم می شود ای یک محدوده کنترل شده و یک بازه زمانی کنترل نشده است که در بخش میانی نخ قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The free transverse vibration an axially moving beam on fixed support is investigated by wave propagation.
[ترجمه گوگل]ارتعاش عرضی آزاد یک پرتو متحرک محوری بر روی تکیه گاه ثابت با انتشار موج بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]ارتعاشات عرضی آزاد یک پرتو حرکت محوری بر روی ساپورت ثابت با انتشار موج بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on the limit equilibrium theory for axially symmetric condition, the active earth pressure of circular pit obtained with slip-line method was extended to non-uniform surcharge loading.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری تعادل حدی برای شرایط متقارن محوری، فشار زمین فعال گودال دایره‌ای به‌دست‌آمده با روش خط لغزش به بارگذاری اضافه بار غیریکنواخت گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]بر مبنای تیوری تعادل حدی برای شرایط متقارن محوری، فشار زمین فعال از حفره دایروی همراه با روش خط لغزش به بار اضافی غیر یکنواخت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new kind of axially movable vane turbocharger was presented, and its structure was investigated.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از توربوشارژر پره ای متحرک محوری ارائه شد و ساختار آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از پره های توربین متحرک مورد بررسی قرار گرفت و ساختار آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of its unique stereochemical properties, the axially dissymmetric biaryls have been studied with great interesting since 1970s.
[ترجمه گوگل]به دلیل خواص استریوشیمیایی منحصربه‌فرد آن، بیاریل‌های نا متقارن محوری از دهه 1970 بسیار مورد مطالعه قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]به دلیل خواص stereochemical منحصر به فرد آن، the dissymmetric از دهه ۱۹۷۰ تا کنون مورد توجه بسیاری قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the unit directly to - guangyin Edition axially and circumferential adjustments.
[ترجمه گوگل]در واحد به طور مستقیم به - Guangyin نسخه تنظیمات محوری و محیطی
[ترجمه ترگمان]در این واحد مستقیما به \"نسخه محوری\" و تنظیمات محیطی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The nonlinear vibration of an axially moving viscoelastic belt as typical moving continua was experimentally investigated.
[ترجمه گوگل]ارتعاش غیرخطی یک تسمه ویسکوالاستیک متحرک محوری به عنوان زنجیره متحرک معمولی به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ارتعاشات غیر خطی یک تسمه در حال حرکت محوری به عنوان continua متحرک در حال حرکت به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Face width: the width of the tooth measured axially.
[ترجمه گوگل]عرض صورت: عرض دندان به صورت محوری اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]عرض رو: عرض دندان به طور محوری اندازه گیری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adjust the steering column axially several times and then back to its original position if necessary.
[ترجمه گوگل]ستون فرمان را چندین بار به صورت محوری تنظیم کنید و سپس در صورت لزوم به موقعیت اولیه خود برگردید
[ترجمه ترگمان]ستون فرمان را چند بار به طور محوری تنظیم کرده و در صورت لزوم به موقعیت اصلی خود باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Common inductive transducer has higher sensibility and linearity only when it's ferrite moves axially in the middle of the live solenoid coil.
[ترجمه گوگل]مبدل القایی معمولی تنها زمانی که فریت در وسط سیم پیچ برقی برقی حرکت می کند، حساسیت و خطی بالاتری دارد
[ترجمه ترگمان]مبدل القایی معمولی دارای حساسیت بالاتر و linearity خطی است هنگامی که فریت به طور مستقیم در وسط سیم پیچ زنده solenoid حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new scheme is put forward to design magnetic pulley with large torsional moment by means of planar contact between end-cover and added flange fixed axially by stud bolt.
[ترجمه گوگل]طرح جدید برای طراحی قرقره مغناطیسی با گشتاور پیچشی بزرگ با استفاده از تماس مسطح بین پوشش انتهایی و فلنج اضافه شده که به صورت محوری توسط پیچ گل میخ ثابت شده است، ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]طرح جدید برای طراحی یک قرقره مغناطیسی با گشتاور پیچشی بزرگ با استفاده از تماس مسطح میان پوشش انتهایی و مهره ثابت متمرکز شده با مهره چفت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We could obtain arbitrary interaction length by means of an axially movable "kicker" magnetic field that deflected the electron beam.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم طول برهمکنش دلخواه را با استفاده از یک میدان مغناطیسی متحرک محوری که پرتو الکترونی را منحرف می‌کند، بدست آوریم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم طول تعامل دل خواه را با استفاده از یک میدان مغناطیسی معکوس \"movable\" به دست آوریم که پرتوی الکترونی را منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or on an axis

پیشنهاد کاربران

بپرس