در حالی که شمشیر و تبر در هواتکان می دادند به ما حمله ور شدند.
3. They equipped themselves with a pair of sharp axes and set off for the forest.
[ترجمه گوگل]آنها خود را به یک جفت تبر تیز مجهز کردند و به سمت جنگل حرکت کردند [ترجمه ترگمان]آن ها خودشان را با یک جفت محور تیز مجهز کردند و برای جنگل راه افتادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The firemen broke the door in with axes.
[ترجمه گوگل]آتش نشانان با تبر در را شکستند [ترجمه ترگمان]ماموران آتش نشانی در را با تبر می شکستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Away to the left, axes and saws were at work, weedy saplings falling.
[ترجمه گوگل]در سمت چپ، تبرها و اره ها در حال کار بودند، نهال های علف هرز در حال سقوط بودند [ترجمه ترگمان]به سمت چپ، محورها و اره ها در حال کار بودند، و نهال های پوشیده از علف در حال افتادن بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Suppose we are given some outline drawings of axes.
[ترجمه گوگل]فرض کنید چند طرح کلی از محورها به ما داده شده است [ترجمه ترگمان]فرض کنید که ما چند طرح کلی از محورها را به ما داده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The helical axes have significantly different directions in the two structures, and it is not possible to superimpose the helices.
[ترجمه گوگل]محورهای مارپیچ دارای جهت های قابل توجهی در دو ساختار متفاوت هستند و امکان روی هم قرار دادن مارپیچ ها وجود ندارد [ترجمه ترگمان]در این دو ساختار، axes مارپیچی به طور قابل توجهی جهت های مختلفی دارند، و ممکن نیست که the مارپیچ باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The building was apparently symmetrical about both axes, apart from a tall tower at the north-west corner.
[ترجمه گوگل]این بنا ظاهراً در هر دو محور متقارن بود، به غیر از یک برج بلند در گوشه شمال غربی [ترجمه ترگمان]ساختمان ظاهرا از یک برج بلند در گوشه شمال غربی متقارن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Horizontal axes represent percentage population Fig.
[ترجمه گوگل]محورهای افقی درصد جمعیت را نشان می دهند شکل [ترجمه ترگمان]محورهای افقی نشان دهنده درصد جمعیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Quake involves killing opponents with a variety of implements including axes, nail guns and rocket launchers.
[ترجمه گوگل]زمین لرزه شامل کشتن مخالفان با ابزارهای مختلف از جمله تبر، اسلحه میخکوبی و موشک انداز است [ترجمه ترگمان]زلزله شامل کشتن مخالفان با انواع تجهیزات از جمله تبر، تفنگ ناخن و خمپاره انداز می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Under these conditions, the scattered flux is minimal along the crystallographic axes.
[ترجمه گوگل]تحت این شرایط، شار پراکنده در امتداد محورهای کریستالوگرافی حداقل است [ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، شار پراکنده در امتداد محور کریستالوگرافی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Suppose now that we wish to search the database for axes similar in shape to some given axe.
[ترجمه گوگل]اکنون فرض کنید که میخواهیم در پایگاه داده برای محورهایی شبیه به برخی از محورهای داده شده جستجو کنیم [ترجمه ترگمان]فرض کنید که ما می خواهیم پایگاه داده را برای محور مشابه با یک تبر مشخص جستجو کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They wore with pride the badge of the timber corps; crossed axes.
[ترجمه گوگل]آنها با افتخار نشان سپاه چوب را می پوشیدند محورهای متقاطع [ترجمه ترگمان]آن ها با غرور و افتخار به سپاه الوار تکیه داده بودند و تبر را از هم جدا کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The tribes of Central New Guinea use very simple tools such as hammers and axes.
[ترجمه ailin] قبایل مرکز جدید از ابزارهای بسیار ساده ای مانند چکش و تبر استفاده می کنند
|
[ترجمه گوگل]قبایل گینه نو مرکزی از ابزارهای بسیار ساده ای مانند چکش و تبر استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]قبایل گینه جدید از ابزارهای بسیار ساده ای مانند چکش و تبر استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[برق و الکترونیک] محور های مختصات جهت حرکت در یک آدمک ( روبات ) یا سایر سیستم های مکانیکی که عموماً با x، y و z مشخص می شود . [ریاضیات] محور ها
انگلیسی به انگلیسی
• axes, is the plural of axe. axes, is the plural of axis.
پیشنهاد کاربران
جمع axis به معنای محور
horizontal line and a vertical one خط افقی و عمودی را می گویند که برای کشیدن محور به کار می رود