• : تعریف: abbreviation of "absent without leave," absent without permission from assigned military duty, but not necessarily with the intention of deserting.
جمله های نمونه
1. He's gone AWOL from his base.
[ترجمه گوگل]او از پایگاه خود AWOL رفته است [ترجمه ترگمان]اون از پایگاه فرار کرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The guitarist went AWOL in the middle of the recording.
[ترجمه mah.Roshanak] گیتاریست وسط ضبط یهو رفت ( بدون اطلاع یا کسب اجازه. . . )
|
[ترجمه گوگل]گیتاریست در اواسط ضبط AWOL رفت [ترجمه ترگمان] اون گیتار وسط ضبط از دست رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Two soldiers had gone AWOL the night before.
[ترجمه گوگل]دو سرباز شب قبل AWOL رفته بودند [ترجمه ترگمان]دو نفر قبل از شب فرار کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Two computers have gone AWOL from the office.
[ترجمه گوگل]دو کامپیوتر از دفتر AWOL رفتند [ترجمه ترگمان]دوتا کامپیوتر از اداره فرار کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many young soldiers desert or go Awol after mistreatment and bullying by their superiors or colleagues.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سربازان جوان پس از بدرفتاری و قلدری توسط مافوق یا همکاران خود ترک می کنند یا به اوول می روند [ترجمه ترگمان]بسیاری از سربازان جوان پس از بدرفتاری و بدرفتاری با مافوق ها و یا همکاران خود به awol می روند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The number of AWOL soldiers has doubled since we invaded Iraq.
[ترجمه گوگل]تعداد سربازان AWOL از زمان حمله ما به عراق دو برابر شده است [ترجمه ترگمان]تعداد سربازان غایب از زمانی که به عراق حمله کردیم دو برابر شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The troops went AWOL to express their complaints about the camp.
[ترجمه گوگل]نیروها به AWOL رفتند تا شکایت خود را از اردوگاه بیان کنند [ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی برای بیان شکایات خود درباره این کمپ، غایب شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He stained his military record by going AWOL [ a. w . o . l . = absent without official leave ] .
[ترجمه گوگل]او سابقه نظامی خود را با رفتن به AWOL لکه دار کرد [a w o ل = غایب بدون مرخصی رسمی ] [ترجمه ترگمان]اون سوابق نظامی اون رو با رفتن به فرار از دست داده w o آل - - - - - - - - بدون اینکه رسمی اینجا رو ترک کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is now AWOL from the military, and his whereabouts are unknown.
[ترجمه گوگل]او اکنون AWOL از ارتش است و محل نگهداری او مشخص نیست [ترجمه ترگمان]اون الان از ارتش فرار کرده و موقعیتش نامشخصه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His real father had gone AWOL about 17 years earlier, and after that his mother had remarried.
[ترجمه گوگل]پدر واقعی او حدود 17 سال قبل AWOL رفته بود و پس از آن مادرش دوباره ازدواج کرده بود [ترجمه ترگمان]پدر واقعی او حدود ۱۷ سال قبل از آن ناپدید شده بود، و پس از آن، مادرش دوباره ازدواج کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Several soldiers defected from the army and went AWOL.
[ترجمه گوگل]چند سرباز از ارتش فرار کردند و AWOL رفتند [ترجمه ترگمان]چند سرباز از ارتش پناهنده شدن و از راه فرار فرار کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. John has gone AWOL; he hasn't been in the office in a week.
[ترجمه گوگل]جان AWOL رفته است او یک هفته است که در دفتر نرفته است [ترجمه ترگمان]جان در عرض یک هفته غیبت زده و رفته بود اداره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The pilot is serving 22 days detention for going AWOL.
[ترجمه گوگل]خلبان به دلیل رفتن به AWOL در حال گذراندن 22 روز بازداشت است [ترجمه ترگمان]این خلبان به مدت ۲۲ روز در حال گذراندن ۲۲ روز حبس ابد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Experts estimate that most infantry battalions have two or three soldiers Awol at any one time.
[ترجمه گوگل]کارشناسان تخمین می زنند که اکثر گردان های پیاده نظام در هر زمان دو یا سه سرباز Awol دارند [ترجمه ترگمان]کارشناسان تخمین می زنند که اکثر گردان های پیاده نظام در هر زمان دو یا سه سرباز دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• absent from military duties without authorization
پیشنهاد کاربران
The term **AWOL** ( Absent Without Leave ) originally comes from military contexts, where it refers to a soldier who is absent from duty without permission. However, over time, it has been adopted into everyday language to describe anyone who is unexpectedly absent or missing from a place where they are expected to be. It can be used in various contexts, such as work, school, or even social situations. ... [مشاهده متن کامل]
Here are examples of **AWOL** used in both military and non - military contexts: - - - ### **Military Context**: 1. **English**: The private was declared AWOL after failing to report for duty. **Farsi**: سرباز به دلیل عدم حضور در خدمت، غایب اعلام شد. **Emoji**: 🪖🚫📄 2. **English**: The sergeant went AWOL during the training exercise. **Farsi**: گروهبان در حین تمرینات نظامی غایب شد. **Emoji**: 🪖🏋️♂️🚶♂️ - - - ### **Non - Military Context**: 3. **English**: My coworker went AWOL and didn’t show up for the meeting. **Farsi**: همکارم غایب شد و در جلسه حاضر نشد. **Emoji**: 👨💼🚫🤝 4. **English**: The teacher went AWOL, and the students were left waiting. **Farsi**: معلم غایب شد و دانش آموزان منتظر ماندند. **Emoji**: 👩🏫🚶♀️⏳ 5. **English**: The cat went AWOL for two days, and we were so worried. **Farsi**: گربه برای دو روز ناپدید شد و ما خیلی نگران بودیم. **Emoji**: 🐈⬛🚪😟 6. **English**: The CEO went AWOL during the company’s financial crisis. **Farsi**: مدیرعامل در بحبوحه بحران مالی شرکت غایب شد. **Emoji**: 👨💼🏢🔥🚶♂️ 7. **English**: My phone went AWOL, and I couldn’t find it anywhere. **Farsi**: گوشیم گم شد و نتونستم پیداش کنم. **Emoji**: 📱🚫🔍 8. **English**: The team’s star player went AWOL before the championship game. **Farsi**: ستاره تیم قبل از بازی قهرمانی غایب شد. **Emoji**: ⚽🏆🚶♂️ 9. **English**: The delivery guy went AWOL, and our package never arrived. **Farsi**: پیک غایب شد و بسته ما هرگز نرسید. **Emoji**: 🚴♂️📦🚫 10. **English**: My motivation went AWOL after working long hours. **Farsi**: انگیزه ام بعد از ساعت های طولانی کار ناپدید شد. **Emoji**: 💪😴🚶♂️ - - - ### **Conclusion**: While **AWOL** originated in the military, it is now widely used in everyday language to describe anyone or anything that is unexpectedly absent or missing. It adds a dramatic or humorous tone to the situation, depending on the context. 😊 Here are 10 example sentences with "AWOL" ( Absent Without Leave ) from easy to hard, along with translations in Farsi and appropriate emojis: - - - 1. **Easy**: - **English**: He went AWOL during the meeting. - **Farsi**: او در جلسه غیبت کرد. - **Emoji**: 🚶♂️🚪❌ - - - 2. **Easy**: - **English**: The soldier was reported AWOL. - **Farsi**: سرباز به عنوان غایب گزارش شد. - **Emoji**: 🪖🚫📄 - - - 3. **Medium**: - **English**: She went AWOL after the argument. - **Farsi**: او بعد از بحث ناپدید شد. - **Emoji**: 🗣️🔥🚶♀️ - - - 4. **Medium**: - **English**: The employee went AWOL and didn’t show up for work. - **Farsi**: کارمند غیبت کرد و سر کار حاضر نشد. - **Emoji**: 👨💼🚫🏢 - - - 5. **Medium**: - **English**: The cat went AWOL for three days. - **Farsi**: گربه برای سه روز ناپدید شد. - **Emoji**: 🐈⬛🚪⏳ - - - 6. **Hard**: - **English**: The team’s star player went AWOL before the big game. - **Farsi**: ستاره تیم قبل از بازی بزرگ غیبت کرد. - **Emoji**: ⚽🏆🚶♂️ - - - 7. **Hard**: - **English**: The manager went AWOL when the project needed him the most. - **Farsi**: مدیر وقتی بیشترین نیاز به او بود، غایب شد. - **Emoji**: 👨💼📉🚶♂️ - - - 8. **Hard**: - **English**: The soldier faced consequences for going AWOL during duty. - **Farsi**: سرباز به دلیل غیبت در حین خدمت با عواقب مواجه شد. - **Emoji**: 🪖⚖️🚫 - - - 9. **Hard**: - **English**: The student went AWOL after failing the exam. - **Farsi**: دانش آموز بعد از مردود شدن در امتحان ناپدید شد. - **Emoji**: 🎓📉🚶♂️ - - - 10. **Hard**: - **English**: The CEO went AWOL during the company’s crisis. - **Farsi**: مدیرعامل در بحبوحه بحران شرکت غایب شد. - **Emoji**: 👨💼🏢🔥🚶♂️ Deepseek
adjective [ after verb ] abbreviation for absent without leave: used to say that a member of the armed forces is away without permission صفت، پس از فعل مخفف غیبت بدون مرخصی: به این گفته می شود که یکی از نیروهای مسلح بدون اجازه محل خدمت خود را ترک کند. ... [مشاهده متن کامل]
The pilot is serving 22 days' detention for going AWOL Hundreds of Russian soldiers are going AWOL and refusing to fight as morale plummets, UK intelligence says
غیبت غیر موجّه
کوتاه شده ی "Absent Without Official Leave " : نهست از محل خدمت بدون اجازه ( مرخصی )
غایب شدن نهست کردن گم شدن غیبت کردن
جیم زدن
Absent without leave بدون اجازه رفتن. سرباز فراری
AWOL مخفف کلمات ( absent without leave ) غیبت کردن بدون اجازه، غیبش زده