aware of

انگلیسی به انگلیسی

• cognizant of, conscious of, having knowledge of

پیشنهاد کاربران

آگاه بودن از
آگاهی داشتن از
باخبر بودن از
مطلع بودن از
هوشیار بودن به خوبی اگاه بودن
حواس شخص به کسی یا چیزی بودن
know of ( someone or something )
هماهنگ بودن
آگاه از ، مطلع ار
اگاهی داشتن
i'm aware of that یعنی :در جریان هستم
آگاهی از
فهمیدن از
به خوبی دانستن
Im aware of north
من به منطقه شمال به خوبی اگاهم
یاحق
هوشیار از
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس