1. He attacked greedy bosses for awarding themselves big rises.
[ترجمه گوگل]او به رئیسهای حریص حمله کرد که به خودشان اعطا میکردند
[ترجمه ترگمان]او به bosses حریص برای اینکه خود را بزرگ کنند، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به bosses حریص برای اینکه خود را بزرگ کنند، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The referee looked across at his linesman before awarding the penalty.
[ترجمه گوگل]داور قبل از اعلام پنالتی به خطنمایش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]داور قبل از اعطای مجازات به linesman خود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داور قبل از اعطای مجازات به linesman خود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Referee Michael Reed had no hesitation in awarding a penalty.
[ترجمه گوگل]مایکل رید، داور مسابقه، هیچ تردیدی در اعلام پنالتی نداشت
[ترجمه ترگمان]مایکل رید، داور مسابقه، در اعطای یک جریمه تردید نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مایکل رید، داور مسابقه، در اعطای یک جریمه تردید نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The government is awarding small, pump-priming grants to single mothers who are starting their own businesses.
[ترجمه گوگل]دولت به مادران مجردی که کسب و کار خود را راه اندازی می کنند کمک های مالی کوچک اعطا می کند
[ترجمه ترگمان]دولت در حال اعطای کمک های مالی اندک به مادرانی است که کسب وکار خود را آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت در حال اعطای کمک های مالی اندک به مادرانی است که کسب وکار خود را آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As yet, no awarding body is involved in this part of the process for the funeral industry.
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ ارگان اعطایی در این بخش از فرآیند صنعت تشییع جنازه دخیل نیست
[ترجمه ترگمان]در عین حال، هیچ گونه awarding در این بخش از فرآیند برای صنعت مراسم تدفین دخیل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عین حال، هیچ گونه awarding در این بخش از فرآیند برای صنعت مراسم تدفین دخیل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Reducing taxes, reducing rents, awarding more prizes on the trust fund, reducing administrative charges, reducing insurance fund contributions?
[ترجمه گوگل]کاهش مالیات، کاهش اجاره بها، اعطای جوایز بیشتر به صندوق امانی، کاهش هزینه های اداری، کاهش سهم صندوق های بیمه؟
[ترجمه ترگمان]کاهش مالیات ها، کاهش اجاره، اعطای جوایز بیشتر به صندوق امانی، کاهش هزینه های اداری، کاهش مشارکت صندوق بیمه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاهش مالیات ها، کاهش اجاره، اعطای جوایز بیشتر به صندوق امانی، کاهش هزینه های اداری، کاهش مشارکت صندوق بیمه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We hope that the awarding of the contract will help to safeguard our national electronic warfare capability well into the next century.
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که اعطای این قرارداد به حفظ توانایی جنگ الکترونیک ملی ما در قرن آینده کمک کند
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که اعطای قرارداد به حفظ قابلیت جنگ الکترونیکی ملی ما در قرن بعد کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که اعطای قرارداد به حفظ قابلیت جنگ الکترونیکی ملی ما در قرن بعد کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The board voted 8-1 Tuesday in favor of awarding the grant for the shelter at 341 Eddy St.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره سه شنبه 8-1 به نفع اعطای کمک هزینه برای پناهگاه در خیابان ادی 341 رأی داد
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره ۸ - ۱ سه شنبه به نفع اعطای کمک به پناه گاه در ۳۴۱ خیابان سن رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره ۸ - ۱ سه شنبه به نفع اعطای کمک به پناه گاه در ۳۴۱ خیابان سن رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. C., jury awarding Food Lion $ 5 million in damages for fraud and trespassing.
[ترجمه گوگل]C, هیئت منصفه به Food Lion 5 میلیون دلار غرامت به دلیل کلاهبرداری و تجاوز به قانون اعطا کرد
[ترجمه ترگمان]سی ان ان، هیات داوران به مبلغ ۵ میلیون دلار خسارت به کلاهبرداری و تجاوز به املاک وارد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سی ان ان، هیات داوران به مبلغ ۵ میلیون دلار خسارت به کلاهبرداری و تجاوز به املاک وارد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The awarding of rehabilitation loans and grants still awaited council approval despite the sizable waiting lists.
[ترجمه گوگل]اعطای وام های توانبخشی و کمک های بلاعوض با وجود لیست های انتظار قابل توجه همچنان در انتظار تصویب شورا بود
[ترجمه ترگمان]اعطای وام های احیا و کمک های مالی هنوز با وجود فهرست های انتظار قابل ملاحظه در انتظار تصویب شورا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعطای وام های احیا و کمک های مالی هنوز با وجود فهرست های انتظار قابل ملاحظه در انتظار تصویب شورا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. From 1969 it was awarding honorary degrees.
[ترجمه گوگل]از سال 1969 درجات افتخاری را اعطا می کرد
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۶۹ اعطای مدرک افتخاری به او اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۶۹ اعطای مدرک افتخاری به او اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cheapening the awarding of decorations did not originate in a Bosnia minefield, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، ارزان شدن اعطای جوایز از میدان مین بوسنی سرچشمه نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، اعطای جوایز اعطای مدال در میدان مین بوسنی به وجود نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، اعطای جوایز اعطای مدال در میدان مین بوسنی به وجود نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Awarding Period: The grant-in-aid and scholarship will be awarded in each semester after applications are assessed.
[ترجمه گوگل]دوره اعطا: کمک هزینه و بورس تحصیلی در هر ترم پس از ارزیابی درخواست ها اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]دوره Awarding: کمک هزینه و بورس تحصیلی در هر ترم بعد از ارزیابی برنامه های کاربردی اعطا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوره Awarding: کمک هزینه و بورس تحصیلی در هر ترم بعد از ارزیابی برنامه های کاربردی اعطا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The awarding of medals at world's fairs was an important tradition.
[ترجمه گوگل]اهدای مدال در نمایشگاه های جهانی سنت مهمی بود
[ترجمه ترگمان]اعطای مدال در نمایشگاه های جهانی یک سنت مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعطای مدال در نمایشگاه های جهانی یک سنت مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Chief Judge of the World Peace Prize Awarding Council, Hon. Lester Wolff, is an experienced and distinguished statesman who has worked hard his entire life for world peace.
[ترجمه گوگل]رئیس قاضی شورای اعطای جایزه صلح جهانی، محترم لستر ولف، یک دولتمرد باتجربه و برجسته است که تمام زندگی خود را برای صلح جهانی سخت کار کرده است
[ترجمه ترگمان]The لس تر وولف، رئیس دیوان عالی صلح جهانی، یک سیاست مدار باتجربه و برجسته است که تمام عمر خود را برای صلح جهانی به سختی کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The لس تر وولف، رئیس دیوان عالی صلح جهانی، یک سیاست مدار باتجربه و برجسته است که تمام عمر خود را برای صلح جهانی به سختی کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید