حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express protest, displeasure, disbelief, or the like.
- Aw, don't make me do it all over again.
[ترجمه گوگل] اوه، مجبورم نکن دوباره این کار را انجام دهم
[ترجمه ترگمان] اه، مجبورم نکن دوباره این کار رو بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اه، مجبورم نکن دوباره این کار رو بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید