avoidable

/əˌvɔɪdəbl̩//əˈvɔɪdəbl̩/

معنی: اجتناب پذیر
معانی دیگر: پرهیزکردنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of avoid.
متضاد: inevitable, unavoidable

جمله های نمونه

1. Many deaths from heart disease are actually avoidable.
[ترجمه زهرا] درحقیقت بسیاری از مرگ و میر های ناشی از بیماری قلبی اجتناب پذیر هستند
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی در واقع قابل اجتناب هستند
[ترجمه ترگمان]در واقع بسیاری از مرگ ناشی از بیماری های قلبی قابل اجتناب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These injuries were avoidable.
[ترجمه گوگل]این آسیب ها قابل اجتناب بود
[ترجمه ترگمان]این آسیب ها قابل اجتناب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A number of illnesses are entirely avoidable.
[ترجمه گوگل]تعدادی از بیماری ها کاملاً قابل اجتناب هستند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از بیماری ها کاملا قابل اجتناب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Running out of gas is annoying and easily avoidable.
[ترجمه گوگل]تمام شدن بنزین آزاردهنده است و به راحتی قابل اجتناب است
[ترجمه ترگمان]فرار از گاز آزاردهنده و قابل اجتناب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Otherwise mutual incomprehension and avoidable conflict will continue.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت عدم درک متقابل و درگیری قابل اجتناب ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت عدم درک متقابل و مناقشه قابل اجتناب ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was such a waste, so avoidable; ever since he died you must have constantly asked yourself why.
[ترجمه گوگل]این یک اتلاف بود، بنابراین قابل اجتناب بود از زمانی که او مرده است، باید مدام از خود می پرسید چرا
[ترجمه ترگمان]چنین a، چنین avoidable؛ از زمانی که مرد باید پیوسته از خودت می پرسید چرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most accidents are easily avoidable.
[ترجمه گوگل]اکثر تصادفات به راحتی قابل اجتناب هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب تصادفات به راحتی قابل اجتناب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were potentially avoidable factors in all the cases.
[ترجمه گوگل]عوامل بالقوه قابل اجتناب در همه موارد وجود داشت
[ترجمه ترگمان]عوامل قابل اجتناب بالقوه در همه موارد وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tragedy was entirely avoidable.
[ترجمه گوگل]این تراژدی کاملاً قابل اجتناب بود
[ترجمه ترگمان]این تراژدی کاملا قابل اجتناب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The list of avoidable killings not legally construed as murder even in principle could go on and on.
[ترجمه گوگل]فهرست قتل های قابل اجتناب که از نظر قانونی به عنوان قتل تعبیر نمی شوند حتی در اصل می تواند ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]فهرست قتل ها قابل اجتناب قانونا به عنوان قتل تفسیر نشده است حتی در اصل می تواند ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Much of this is completely avoidable.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این موارد کاملاً قابل اجتناب است
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از این موضوع کاملا قابل اجتناب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Too many children are still injured in avoidable accidents.
[ترجمه گوگل]هنوز تعداد زیادی از کودکان در تصادفات قابل اجتناب مجروح می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان در حوادث قابل پیش گیری هنوز زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This Policy shall be avoidable in the event of misrepresentation, misdescription or non-disclosure made by the Insured or his representative in any material particular in respect of this insurance.
[ترجمه گوگل]این بیمه نامه در صورت ارائه نادرست، توصیف نادرست یا عدم افشای صورت گرفته توسط بیمه گذار یا نماینده او در هر مورد خاص در رابطه با این بیمه قابل اجتناب است
[ترجمه ترگمان]این سیاست باید در صورت ارائه اطلاعات نادرست، صریح یا غیر دولتی که توسط the یا نماینده او در هر چیز خاص در رابطه با این بیمه انجام می شود قابل پیش گیری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is avoidable to be a hypocrite to consider individual in the presence of collective.
[ترجمه گوگل]منافق بودن فرد در حضور جمعی قابل اجتناب است
[ترجمه ترگمان]قابل اجتناب است که فرد ریاکار باشد تا فردی را در حضور جمعی در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اجتناب پذیر (صفت)
avoidable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be avoided
something that is avoidable can be prevented from happening.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : avoid
✅️ اسم ( noun ) : avoidance
✅️ صفت ( adjective ) : avoidable
✅️ قید ( adverb ) : _
قابل پیشگیری
قابل اجتناب
پرهیز پذیر

بپرس