aviod


دورى کردن از، پرهیزکردن از، طفره زدن از، اجتناب کردن از

جمله های نمونه

1. to aviod paying his taxes, he misstated his income
برای فرار از پرداخت مالیات درآمد خود را کمتر از آنچه بود اعلام کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس