averment

/əˈvɜːrmənt//əˈvɜːmənt/

معنی: ادعا، اظهار قطعی یا مثبت، اظهار محض، بیان
معانی دیگر: اظهار مح­

جمله های نمونه

1. Everybody agree them, without Joan, she is having averment.
[ترجمه گوگل]همه آنها را قبول دارند، بدون جوآن، او بدش می آید
[ترجمه ترگمان]همه قبول می کنن، بدون جون، اون فقط اظهار نظر می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Please sign the letter of statement and averment.
[ترجمه گوگل]لطفا بیانیه و استیضاح را امضا کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا نامه بیانیه و averment را امضا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If I do not have a requirement inside days allegation, averment or hold hearing of witnesses, be about to accept punishment.
[ترجمه گوگل]اگر من نیازی به ادعای چند روزه، مخالفت یا برگزاری استماع شهود نداشته باشم، در شرف پذیرش مجازات هستم
[ترجمه ترگمان]اگر من در عرض چند روز نیازی به اتهام، شهادت دادن و یا شنیدن شاهدان نداشته باشم، باید مجازات شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Zhu Guangbing is urgent, although he again and again averment, but the determination that believes without the person he boosts disaster area.
[ترجمه گوگل]زو Guangbing فوری است، اگر چه او بارها و بارها مخالفت می کند، اما عزم راسخ است که معتقد است بدون شخص او منطقه فاجعه را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]ژو Guangbing، با اینکه دوباره و دوباره averment شده است، ضروری است، اما تصمیمی که بر این باور است که فردی که او را افزایش می دهد، منطقه فاجعه را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everybody agree them, without Joan, she is having a averment .
[ترجمه گوگل]همه آنها را قبول دارند، بدون جوآن، او بدخلقی دارد
[ترجمه ترگمان]همه قبول میکنن، بدون جون، اون فقط یه اظهار نظر داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادعا (اسم)
assertion, claim, pretense, pretension, plea, allegation, purport, protestation, asseveration, averment, postulate

اظهار قطعی یا مثبت (اسم)
averment

اظهار محض (اسم)
averment

بیان (اسم)
pronunciation, explanation, exposition, statement, declaration, display, quotation, remark, presentation, interpretation, mouth, presentment, averment, expression, lip, recitation, diction, wording, locution, say-so

انگلیسی به انگلیسی

• affirmation; proof; declaration

پیشنهاد کاربران

بپرس