average revenue

جمله های نمونه

1. Apple also has a revenue sharing model in place, which is a stumbling block in the Chinese market where ARPU (average revenue per user) is one of the lowest in the world.
[ترجمه گوگل]اپل همچنین یک مدل تقسیم درآمد دارد که در بازار چین که ARPU (متوسط ​​درآمد هر کاربر) یکی از پایین‌ترین مدل‌ها در جهان است، مانعی است
[ترجمه ترگمان]اپل همچنین یک مدل به اشتراک گذاری درآمد دارد که یک بلوک لغزش در بازار چین است که در آن ARPU (میانگین درآمد برای هر کاربر)یکی از پایین ترین رده در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Average revenue per active paying account (ARPU) for its games increased percent compared with the previous quarter to 190 yuan ($2 8.
[ترجمه گوگل]میانگین درآمد هر حساب پرداخت فعال (ARPU) برای بازی‌هایش در مقایسه با سه ماهه قبل به 190 یوان (28 دلار) افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]میانگین درآمد در هر حساب پرداخت فعال (ARPU)برای بازی ها در مقایسه با چهارماهه قبلی به ۱۹۰ یوان (۲ دلار)افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. China Mobile said its average revenue per user fell to 67 yuan per month in the three months ending in March, from 76 yuan per month at the end of December.
[ترجمه گوگل]China Mobile اعلام کرد میانگین درآمد هر کاربر آن در سه ماه منتهی به ماه مارس از 76 یوان در ماه در پایان دسامبر به 67 یوان در ماه کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]به گفته چین، درآمد متوسط آن به ازای هر کاربر به ۶۷ سنت در ماه در سه ماه منتهی به ماه مارس، از ۷۶ دلار در ماه در پایان دسامبر کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to Mr. Wu, the weighted average revenue for companies that Citic PE's U. S. dollar fund has invested in was up 70% in the first half of the year from a year earlier.
[ترجمه گوگل]به گفته آقای وو، میانگین موزون درآمد شرکت‌هایی که صندوق دلاری Citic PE در آنها سرمایه‌گذاری کرده است در نیمه اول سال نسبت به سال قبل 70 درصد افزایش داشته است
[ترجمه ترگمان]طبق گفته آقای وو، میانگین درآمد میانگین برای شرکت هایی که U، U است اس سرمایه دلار در نیمه اول سال از یک سال پیش ۷۰ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When this measure is larger than one, which happens in the presence of monopoly power, average revenue declines with output.
[ترجمه گوگل]وقتی این معیار بزرگتر از یک باشد، که در حضور قدرت انحصاری اتفاق می افتد، درآمد متوسط ​​با تولید کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]وقتی این اندازه گیری بزرگ تر از یک است، که در حضور قدرت انحصار اتفاق می افتد، درآمد متوسط با خروجی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Having that knowledge is especially important, because higher activity levels translate into greater average revenue per user.
[ترجمه گوگل]داشتن این دانش بسیار مهم است، زیرا سطوح فعالیت بالاتر به درآمد متوسط ​​بیشتری برای هر کاربر تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]داشتن این دانش به خصوص مهم است، چرا که سطوح فعالیت بالاتر به طور متوسط به درآمد متوسط بیشتری نسبت به هر کاربر تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ultimately, operators want to become one-stop shops for all services and thereby increase their average revenue per user.
[ترجمه گوگل]در نهایت، اپراتورها می خواهند به فروشگاه های یک مرحله ای برای همه خدمات تبدیل شوند و از این طریق میانگین درآمد خود را برای هر کاربر افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اپراتورها خواستار تبدیل شدن فروشگاه های یک طرفه برای تمام خدمات و در نتیجه افزایش درآمد متوسط خود برای هر کاربر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Roth Capital Partners downgraded the stock to "hold" from "buy," on fears of a further fall in average revenue per user (ARPU) and a lackluster product pipeline for the second half of 200
[ترجمه گوگل]شرکای Roth Capital به دلیل ترس از کاهش بیشتر میانگین درآمد هر کاربر (ARPU) و خط لوله ضعیف محصول برای نیمه دوم سال 200، ارزش سهام را از "خرید" به "نگهداری" کاهش داد
[ترجمه ترگمان]شرکای سرمایه راث این سهام را به دلیل ترس از سقوط بیشتر در هر کاربر (ARPU)و یک خط لوله برق بدون برق برای نیمه دوم ۲۰۰ کاهش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to Accenture, low-end retailers such as Family Dollar and Dollar General saw average revenue grow by 19% in total over the past three years and delivered a 78% return to shareholders.
[ترجمه گوگل]طبق گفته Accenture، خرده فروشان ارزان قیمت مانند Family Dollar و Dollar General شاهد رشد متوسط ​​درآمدی 19 درصدی در کل طی سه سال گذشته بوده و بازدهی 78 درصدی را به سهامداران ارائه کرده اند
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرکت Accenture Accenture، خرده فروشان low مانند دلار خانواده و دلار شاهد رشد متوسط ۱۹ % در کل طی سه سال گذشته بودند و ۷۸ % بازده به سهامداران را تحویل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] درآمد متوسط

انگلیسی به انگلیسی

• mean profit, average profit made by a business from the sale of a product or service

پیشنهاد کاربران

( AR ) [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] درآمد متوسط، دریافتی متوسط، متوسط درآمد

بپرس