اسم ( noun )
• (1) تعریف: the sudden rush of a large quantity of snow, ice, or rocks down a mountain.
• مترادف: landslide, snowslide
• مشابه: cataclysm, rush
• مترادف: landslide, snowslide
• مشابه: cataclysm, rush
- The mountain village was buried in the avalanche.
[ترجمه گوگل] روستای کوهستانی در میان بهمن مدفون شد
[ترجمه ترگمان] روستای کوهستانی در سقوط بهمن دفن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] روستای کوهستانی در سقوط بهمن دفن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the sudden and overwhelming influx of anything.
• مترادف: deluge, flood, inundation, spate
• مشابه: flurry, hail, influx, rush
• مترادف: deluge, flood, inundation, spate
• مشابه: flurry, hail, influx, rush
- The radio station received an avalanche of telephone calls after the broadcast.
[ترجمه گوگل] ایستگاه رادیویی پس از پخش بهمن تماس های تلفنی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] ایستگاه رادیویی یک بهمن تماس های تلفنی را پس از پخش این برنامه دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ایستگاه رادیویی یک بهمن تماس های تلفنی را پس از پخش این برنامه دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: avalanches, avalanching, avalanched
حالات: avalanches, avalanching, avalanched
• : تعریف: to fall or come down suddenly, as in an avalanche.
• مترادف: fall
• مشابه: cascade, rush, slide, tumble
• مترادف: fall
• مشابه: cascade, rush, slide, tumble
- The library's bookshelves avalanched as the building shook.
[ترجمه گوگل] قفسه های کتاب کتابخانه با لرزش ساختمان بهمن فرو ریخت
[ترجمه ترگمان] کتابخانه کتابخانه در حالی که ساختمان به لرزه افتاده بود، کتاب کتابخانه را به لرزه درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کتابخانه کتابخانه در حالی که ساختمان به لرزه افتاده بود، کتاب کتابخانه را به لرزه درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to inundate or overwhelm with a large amount of something.
• مترادف: flood, inundate, overwhelm
• مشابه: deluge, overrun, swamp
• مترادف: flood, inundate, overwhelm
• مشابه: deluge, overrun, swamp
- The TV station was avalanched with letters of protest from viewers.
[ترجمه گوگل] تلویزیون با نامه های اعتراضی بینندگان پر شد
[ترجمه ترگمان] این ایستگاه تلویزیونی مملو از نامه های اعتراض از سوی بینندگان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این ایستگاه تلویزیونی مملو از نامه های اعتراض از سوی بینندگان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید