auxin


معنی: هورمون گیاهی
معانی دیگر: (گیاه شناسی) اوکسین، وخشن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a group of organic compounds, often plant hormones, that affect plant growth.

جمله های نمونه

1. Also unlike auxin, cytokinins promote the growth of lateral buds, not shoot tips.
[ترجمه گوگل]همچنین برخلاف اکسین، سیتوکینین ها باعث رشد جوانه های جانبی می شوند نه نوک ساقه
[ترجمه ترگمان]هم چنین برخلاف auxin، cytokinins رشد جوانه ها جانبی را افزایش می دهد، نه انعام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Apical buds produce a growth hormone called auxin.
[ترجمه گوگل]جوانه های آپیکال هورمون رشدی به نام اکسین تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]جوانه های apical هورمون رشد به نام auxin را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The levels of endogenous Auxin, Zeatin and Zeatin riboside in the middle segment of primary root were all increased obviously by DPC, which might be the key reason for lateral roots induction.
[ترجمه گوگل]سطوح اکسین، زیاتین و ریبوزید زیاتین درون زا در بخش میانی ریشه اولیه همه به وضوح توسط DPC افزایش یافت، که ممکن است دلیل اصلی برای القای ریشه های جانبی باشد
[ترجمه ترگمان]سطوح of درونی، Zeatin و Zeatin در بخش میانی ریشه اولیه همگی با دفاع پاکستان افزایش یافتند که ممکن است دلیل اصلی القا ریشه های جانبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The exogenous auxin and cytokinin are necessary to induced differentiation and proliferation of cells of culture in vitro. 4-D is an important hormone of induced embryogenic calluses.
[ترجمه گوگل]اکسین اگزوژن و سیتوکینین برای تمایز و تکثیر سلول های کشت در شرایط آزمایشگاهی ضروری هستند 4-D هورمون مهم پینه های جنین زا القا شده است
[ترجمه ترگمان]The و cytokinin بیرونی برای ایجاد تمایز و تکثیر سلول های کشت در آزمایشگاه ضروری هستند ۴ - D یک هورمون مهم از calluses embryogenic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The result shows that auxin polar transport plays an important role in adventitious root formation.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که انتقال قطبی اکسین نقش مهمی در تشکیل ریشه‌های تصادفی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که حمل و نقل قطبی auxin نقش مهمی را در تشکیل root اتفاقی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These bars buds themselves also produce auxin.
[ترجمه گوگل]این جوانه های میله ای خود نیز اکسین تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]این میله ها نیز خودشان auxin تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The promotion of adventitious root formation by auxin was proven to be related to ethylene releasing.
[ترجمه گوگل]اثبات شده است که ترویج تشکیل ریشه تصادفی توسط اکسین با آزادسازی اتیلن مرتبط است
[ترجمه ترگمان]اثبات شده است که ارتقای تشکیل ریشه اتفاقی توسط auxin مربوط به انتشار اتیلن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These bats buds themselves also produce auxin.
[ترجمه گوگل]خود این جوانه های خفاش نیز اکسین تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]این خفاش ها خود را نیز تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Auxin homeostasis, polar transport and signaling affect the whole progress of leaf development.
[ترجمه گوگل]هموستاز اکسین، انتقال قطبی و سیگنال دهی بر کل پیشرفت رشد برگ تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]هم ایستایی، حمل و نقل قطبی و سیگنال دهی به کل روند توسعه برگ را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These buds themselves also produce auxin.
[ترجمه گوگل]خود این جوانه ها نیز اکسین تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]این جوانه ها خودشان also تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The invention discloses a new auxin conjugated protein having the function of adjusting the sensitivity of the plant to auxin or adjusting plant leaf area.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک پروتئین کونژوگه اکسین جدید را نشان می‌دهد که وظیفه تنظیم حساسیت گیاه به اکسین یا تنظیم سطح برگ گیاه را دارد
[ترجمه ترگمان]اختراع یک پروتیین مزدوج auxin جدید را نشان می دهد که وظیفه تنظیم حساسیت گیاه به auxin یا تنظیم منطقهی برگ گیاهی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We studied the effect of auxin derived from inflorescence on garlic bolt elongation in Allium sativum L.
[ترجمه گوگل]ما تأثیر اکسین حاصل از گل آذین را بر ازدیاد طول پیچ سیر در Allium sativum L بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما اثر of مشتق شده از inflorescence در طول پیچ سیر در Allium sativum L را مطالعه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With regard to the callus redifferentiation, not only kinetin is needed, but also the effect of auxin concentration of the induction medium is also remarkable.
[ترجمه گوگل]با توجه به تمایز مجدد کالوس، نه تنها به کینتین نیاز است، بلکه اثر غلظت اکسین محیط القایی نیز قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]با توجه به callus redifferentiation، نه تنها kinetin مورد نیاز است، بلکه اثر تراکم auxin محیط القایی نیز قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How wood vinegar (pyroligneous liquor or pyroligneous acid) affects the pathway of signaling in which auxin and cytokinin affect the growth of arabidopsis?
[ترجمه گوگل]چگونه سرکه چوب (الکل پیرولگنیوس یا اسید پیرولگنیوس) بر مسیر سیگنال دهی تأثیر می گذارد که در آن اکسین و سیتوکینین بر رشد آرابیدوپسیس تأثیر می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه سرکه چوب (pyroligneous یا pyroligneous اسید)بر مسیر سیگنال دهی که در آن auxin و cytokinin بر رشد of تاثیر می گذارند، تاثیر می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The result showed that the successful rooting system was closely related to the concentration of macronutrient of MS medium, auxin concentration and developing state of the explant.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که سیستم ریشه‌زایی موفق رابطه نزدیکی با غلظت درشت مغذی محیط کشت MS، غلظت اکسین و وضعیت رشد ریزنمونه دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که سیستم ریشه دهی موفق به شدت مرتبط با غلظت of میانی، غلظت auxin و وضعیت در حال توسعه of می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هورمون گیاهی (اسم)
auxin

انگلیسی به انگلیسی

• plant hormone

پیشنهاد کاربران

بپرس