autotomy


معنی: تقسیم خودبخود، خودبری
معانی دیگر: (مارمولک ها و ستاره ماهی ها و غیره) قطع عضو خود که در تله و غیره گیر افتاده یا مصدوم شده است (عضو قطع شده دوباره در می آید)، زیست شناسی تقسیم خودبخود، انفصال خودبخود دست یاپا یا عضو حیوان از بدن

جمله های نمونه

1. Some crabs employ an aggressive form of autotomy.
[ترجمه گوگل]برخی از خرچنگ ها از نوع تهاجمی اتوتومی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از خرچنگ یک شکل تهاجمی از autotomy را به کار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is a gorgeous way for us to autotomy.
[ترجمه گوگل]یک راه عالی برای اتوتومی برای ما است
[ترجمه ترگمان]یه راه پر زرق و برق برای ما به \"autotomy\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These results suggest that physical burden and caudal autotomy should be the origin of variation in locomotor capacity in H. bowringii.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که بار فیزیکی و اتوتومی دمی باید منشاء تغییر در ظرفیت حرکتی در H bowringii باشد
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که بار فیزیکی و autotomy دمی باید مبدا تغییر در ظرفیت locomotor در H باشد bowringii
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The autotomy, is kind of way releasing quilt fetters and handcuffs soul's.
[ترجمه گوگل]اتوتومی نوعی راه آزاد کردن بند لحاف و دستبند روح است
[ترجمه ترگمان]The، یک نوع زنجیر است که غل و زنجیر و دست بند را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Furthermore, we observed autotomy phenomenon only appeared on ipsilateral hind foot in model group.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مشاهده کردیم که پدیده اتوتومی تنها در پای عقبی همان طرف در گروه مدل ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ما مشاهده کردیم که پدیده autotomy تنها بر روی پای عقبش در گروه مدل ظاهر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Aim: To explore effect of electroacupuncture stimulation on autotomy and nerve regeneration after sciatic nerve lesion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر تحریک الکتریکی طب سوزنی بر اتوتومی و بازسازی عصب پس از ضایعه عصب سیاتیک
[ترجمه ترگمان]هدف: به منظور بررسی اثر تحریک electroacupuncture بر احیا و بازسازی اعصاب بعد از lesion عصبی عصبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on the results, it was concluded that the shedding behavior in F. ficus is a autotomy.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج، این نتیجه حاصل شد که رفتار ریزش در F ficus یک اتوتومی است
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج، نتیجه گیری شد که افت رفتار در F ficus یک autotomy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Intelligence quotient, dysphoria, and attention deficit hyperactivity disorder, dyssomnia, autotomy were measured using correlated software and measuring scale.
[ترجمه گوگل]ضریب هوش، نارسایی و اختلال بیش فعالی نقص توجه، اختلال خواب، اتوتومی با استفاده از نرم افزار همبسته و مقیاس اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]خارج قسمت اطلاعات، dysphoria و اختلال کم توجهی بیش فعالی، dyssomnia، autotomy با استفاده از نرم افزار هم بسته و مقیاس اندازه گیری اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Phasmatodea is a group of insects with strong regeneration ability of leg autotomy.
[ترجمه گوگل]Phasmatodea گروهی از حشرات با توانایی باززایی قوی در اتوتومی پا است
[ترجمه ترگمان]Phasmatodea گروهی از حشرات با توانایی بازسازی قوی پا autotomy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقسیم خودبخود (اسم)
autotomy

خودبری (اسم)
autotomy

انگلیسی به انگلیسی

• (zoology) discarding of a damaged or trapped part of body (as in a lizard's tail)

پیشنهاد کاربران

[زیست شناسی]
خودبُری اندام ، خود اندام بُری ، بریدن ارادی اندام ، قطع ارادی اندام

بپرس