[ترجمه هانیه] هنگامیکه هواپیما با خلبان خودکار بود، سقوط کرد.
|
[ترجمه افشین ع] هواپیما وقتی سقوط کرد در حالت اتوپایلوت بود ( در فارسی اتوپایلوت مصطلح تر از خلبان خودکار است به همین علت ترجمه نکردم )
|
[ترجمه گوگل]هواپیما هنگام سقوط در حالت خلبان خودکار بود [ترجمه ترگمان]هواپیما وقتی سقوط کرد خلبان اتوماتیک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The autopilot can be connected up with the flight recorder.
[ترجمه گوگل]خلبان خودکار را می توان با ضبط کننده پرواز متصل کرد [ترجمه ترگمان]خلبان خودکار را می توان به دستگاه ثبت پرواز متصل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He overrode the autopilot when he realised it was malfunctioning.
[ترجمه افشین ع] وقتی فهمید اتوپایلوت درست کار نمی کند آن را غیرفعال کرد
|
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شد که خلبان خودکار خراب است، او را زیر پا گذاشت [ترجمه ترگمان]وقتی فهمید که این کار بد عمل می کند، the را رد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trislanders have no autopilot, and in most cases no dual control.
[ترجمه گوگل]Trislander ها فاقد اتوپایلوت هستند و در بیشتر موارد کنترل دوگانه ندارند [ترجمه ترگمان]Trislanders هیچ خلبان خودکار ندارند، و در اغلب موارد کنترل دوگانه ندارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He set his autopilot for the descent and checked his charts for Moscow's Sheremetyevo Airport.
[ترجمه گوگل]او خلبان خودکار خود را برای فرود تنظیم کرد و نمودارهای خود را برای فرودگاه شرمتیوو مسکو بررسی کرد [ترجمه ترگمان]خلبان اتوماتیک خود را برای فرود آمدن روی زمین آماده کرد و نقشه های خود را برای فرودگاه Sheremetyevo مسکو چک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Jenny dozed off and he switched on the autopilot.
[ترجمه گوگل]جنی چرت زد و خلبان خودکار را روشن کرد [ترجمه ترگمان]جنی چرت زد و خلبان خودکار هواپیما را روشن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Put Alvin into autopilot to maintain a constant heading; go ahead a little on the pot that controls the forward thrusters.
[ترجمه گوگل]آلوین را در خلبان خودکار قرار دهید تا یک عنوان ثابت حفظ شود روی گلدانی که پیشرانه های جلو را کنترل می کند کمی جلو بروید [ترجمه ترگمان]Alvin را به صورت خودکار در نظر بگیرید تا یک حرکت دائمی داشته باشید؛ کمی جلوتر از یک قابلمه که thrusters را کنترل می کند، بروید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the struggle the autopilot was accidentally disengaged, sending the aircraft into a dive.
[ترجمه گوگل]در این مبارزه، خلبان خودکار به طور تصادفی از کار افتاد و هواپیما را به شیرجه فرستاد [ترجمه ترگمان]در این مبارزه، خلبان خودکار به طور تصادفی کنار گذاشته شد و هواپیما را به درون یک شیرجه پرتاب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Anywhere you go in space, your ship's autopilot could divert to an unknown rendezvous.
[ترجمه گوگل]به هر کجا در فضا بروید، خلبان خودکار کشتی شما می تواند به یک قرار ملاقات ناشناخته منحرف شود [ترجمه ترگمان]هر جایی که به فضا بروید، کشتی خلبان اتوماتیک می تواند به قرار ملاقات ناشناس برود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To simplify the robustness design of missile autopilot, an optimization method in time domain is proposed.
[ترجمه گوگل]برای ساده سازی طراحی استحکام خلبان خودکار موشک، یک روش بهینه سازی در حوزه زمان پیشنهاد شده است [ترجمه ترگمان]برای ساده سازی طراحی کلی سیستم خودکار موشک، یک روش بهینه سازی در حوزه زمان پیشنهاد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By analysing the characteristics of the autopilot, this paper presents a method for reliability apportionment of autopilot, and gives out an application example.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل ویژگیهای خلبان خودکار، این مقاله روشی را برای تقسیم قابلیت اطمینان خودکارپایلوت ارائه میکند و یک مثال کاربردی ارائه میدهد [ترجمه ترگمان]این مقاله با تجزیه و تحلیل ویژگی های خلبان خودکار، روشی را برای قابلیت اطمینان apportionment، ارائه می دهد و نمونه ای از کاربرد را ارایه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Problem: Autopilot in altitude hold mode produces a 200 fpm descent.
[ترجمه گوگل]مشکل: خلبان خودکار در حالت نگه داشتن ارتفاع یک فرود با سرعت 200 فریم در دقیقه ایجاد می کند [ترجمه ترگمان]مشکل: Autopilot در حالت تعلیق در ارتفاع ۲۰۰ fpm را تولید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. According to the autopilot guide method, a longitudinal system control model for the air borne dispenser has been built.
[ترجمه گوگل]با توجه به روش راهنمای خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای توزیع کننده هوا ساخته شده است [ترجمه ترگمان]بر طبق روش هدایت خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای the که دارای نیروی هوایی است ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Autopilot integrative test system can accomplish the component test and the system combine test, which are stipulated in the test precis.
[ترجمه گوگل]سیستم تست یکپارچه خلبان خودکار می تواند تست اجزا و تست ترکیب سیستم را که در تست دقیق ذکر شده است، انجام دهد [ترجمه ترگمان]سیستم تست یکپارچه منسجم می تواند تست جزیی و تست ترکیب سیستم را انجام دهد، که در تست test تصریح شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I worked the last hour of my shift on autopilot.
[ترجمه گوگل]آخرین ساعت شیفتم را با خلبان خودکار کار کردم [ترجمه ترگمان]من آخرین ساعتی که شیفت کاری - م رو انجام دادم کار کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• automatic steering device in an airplane automated control system which watches over an airplane while in flight
پیشنهاد کاربران
کلمه "autopilot" به حالتی اشاره دارد که در آن افراد کارها را به طور خودکار و بدون تفکر عمیق انجام می دهند، مشابه حالت رانندگی خودکار. در این حالت، فرد ممکن است به طور ناخودآگاه فعالیت هایی را انجام دهد که عادت شده اند و نیازی به توجه و تصمیم گیری آگاهانه ندارند. ... [مشاهده متن کامل]
تفاوت "autopilot" با کلمات مشابه اینکه "autopilot"، فرد ممکن است حتی از اقدامات خود آگاه نباشد، و بدون آگاهی کامل و در حالت غفلت انجام می دهد، در حالی که "conscious, " "automatic, " و "habitual" بیشتر به نوع و مراقبت نسبت به عمل مربوط می شوند.
خودجوش
خودران
عملکرد خودکار
autopilot ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: دستگاه خلبانی خودکار تعریف: سامانهای که بهطور خودکار هواگَرد را حول سه محور اصلی پایدار نگه میدارد|||متـ . خلبانی خودکار