autonomic

/ˌɒtəˈnɑːmɪk//ˌɔːtəˈnɒmɪk/

معنی: خودبخود، خود مختار، ارادی، منسوببه دستگاه عصبی خودکار
معانی دیگر: خودبه خود، غیر ارادی، ناارادی، خودکار، وابسته به (یا تحت فرمان)دستگاه عصبی خودکار، مستقل، زیست شناسی ارادی، عمدی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: autonomical (adj.), autonomically (adv.)
(1) تعریف: occurring or acting involuntarily or independently; automatic.

(2) تعریف: in physiology, of or relating to the autonomic nervous system.

(3) تعریف: in biology, caused by internal forces or conditions; spontaneous.

جمله های نمونه

1. We conclude that autonomic neuropathy can affect motor functions throughout the gastrointestinal tract.
[ترجمه گوگل]نتیجه می گیریم که نوروپاتی اتونومیک می تواند بر عملکردهای حرکتی در سراسر دستگاه گوارش تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]ما نتیجه می گیریم که ناخوشی autonomic می تواند بر عملکرد موتور در سراسر دستگاه گوارش تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even patients with diabetes mellitus complicated by autonomic neuropathy are not necessarily a contraindication to restorative proctocolectomy.
[ترجمه گوگل]حتی بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس که با نوروپاتی اتونوم عارضه شده اند، لزوماً منع مصرف پروکتوکولکتومی ترمیمی نیستند
[ترجمه ترگمان]حتی بیمارانی که دیابت مبتلا به دیابت دارند، با ناخوشی خود autonomic مشکل ایجاد می کنند و لزوما یک contraindication برای درمان ترمیمی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cardiovascular tests conventionally used for detecting sympathetic autonomic neuropathy may not be adequate to detect a mild, otherwise asymptomatic neuropathy.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های قلبی عروقی که معمولاً برای تشخیص نوروپاتی اتونوم سمپاتیک استفاده می‌شوند ممکن است برای تشخیص نوروپاتی خفیف و در غیر این صورت بدون علامت کافی نباشند
[ترجمه ترگمان]آزمایش های قلبی عروقی که به طور معمول برای تشخیص ناخوشی مستقل عصبی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است برای تشخیص یک ناخوشی ملایم، در غیر این صورت، مناسب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The autonomic nervous system disperses and concentrates pigment throughout the body after external influences such as fear or temperature change.
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی خودمختار پس از تأثیرات خارجی مانند ترس یا تغییر دما، رنگدانه ها را در سراسر بدن پراکنده و متمرکز می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی خود مختار، در سراسر بدن بعد از تاثیرات خارجی مثل ترس یا تغییر دما، در سراسر بدن ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the altitude-related disruption of your autonomic breathing during sleep.
[ترجمه گوگل]این اختلال مربوط به ارتفاع در تنفس خودکار شما در طول خواب است
[ترجمه ترگمان]این اختلال در ارتفاع مربوط به تنفس خود مختار شما در طول خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This study suggests some degree of idiopathic autonomic denervation in patients with slow transit constipation.
[ترجمه گوگل]این مطالعه درجاتی از قطع عصب اتونوم ایدیوپاتیک را در بیماران مبتلا به یبوست آهسته نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به برخی از idiopathic denervation در بیماران مبتلا به یبوست آرام اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Autonomic mobile robot is one focus of the robot field. It all scholars'attention.
[ترجمه گوگل]ربات متحرک خودکار یکی از محورهای حوزه ربات است این همه توجه علما
[ترجمه ترگمان]؟ ربات متحرک Autonomic یکی از focus این ربات است همه آن ها توجه دانشمندان را به خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Paraganglioma is a rare neoplasm, originating from the autonomic nervous system, usually occurs in the head and neck.
[ترجمه گوگل]پاراگانگلیوما یک نئوپلاسم نادر است که از سیستم عصبی خودمختار منشأ می گیرد و معمولاً در سر و گردن ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Paraganglioma یک neoplasm نادر است که از سیستم عصبی خود مختار نشات می گیرد و معمولا در سر و گردن اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The amygdala is an executor of stress behavioral, autonomic and neuroendocrine responses.
[ترجمه گوگل]آمیگدال مجری پاسخ های رفتاری استرس، اتونوم و عصبی غدد درون ریز است
[ترجمه ترگمان]بادامه مجری واکنش های رفتاری، خود مختار و neuroendocrine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective:To study the trend of autonomic nervous in three pairs of suporting ligaments of cervix uteri.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه روند اعصاب اتونومیک در سه جفت رباط پشتیبان دهانه رحم
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه روند سیستم عصبی خود مختار در سه جفت رباط های مایع رحم uteri
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All three diabetic patients had a satisfactory outcome despite the fact that one of them has severe autonomic neuropathy.
[ترجمه گوگل]هر سه بیمار دیابتی علیرغم اینکه یکی از آنها نوروپاتی شدید اتونوم دارد، نتیجه رضایت بخشی داشتند
[ترجمه ترگمان]هر سه بیمار دیابتی نتیجه رضایت بخشی دارند، با وجود این که یکی از آن ها ناخوشی مستقل خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The acetylcholine sweat spot test is an easy, inexpensive, time saving test for detecting autonomic neuropathy.
[ترجمه گوگل]تست نقطه عرق استیل کولین یک تست آسان، ارزان و صرفه جویی در زمان برای تشخیص نوروپاتی اتونومیک است
[ترجمه ترگمان]تست نقطه استیل کولین یک تست ساده و کم هزینه برای تشخیص ناخوشی autonomic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The gastrointestinal tract, however, is another are that may become severely affected by autonomic neuropathy.
[ترجمه گوگل]با این حال، دستگاه گوارش یکی دیگر از مواردی است که ممکن است به شدت تحت تأثیر نوروپاتی اتونومیک قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دستگاه گوارش یکی دیگر از موارد آن است که ممکن است به شدت تحت تاثیر ناخوشی خود مختار قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Impairment of sweating is associated with various manifestations of autonomic neuropathy with and without the presence of other symptoms such as postural hypotension.
[ترجمه گوگل]اختلال در تعریق با تظاهرات مختلف نوروپاتی اتونومیک با و بدون وجود علائم دیگر مانند افت فشار خون وضعیتی همراه است
[ترجمه ترگمان]Impairment عرق کردن با جلوه های مختلف ناخوشی خود autonomic همراه و بدون حضور علایم دیگر مانند postural hypotension مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خودبخود (صفت)
autonomic

خود مختار (صفت)
independent, autonomous, autonomic, self-governed

ارادی (صفت)
voluntary, autonomic

منسوب به دستگاه عصبی خودکار (صفت)
autonomic

انگلیسی به انگلیسی

• autonomous, independent

پیشنهاد کاربران

خود گردان
واژه اختصاصی حوزه فیزیولوژی عصبی است به معنای غیرارادی/ ناآگاه
درست است که این واژه به لحاظ ریشه از autonomy آمده اما به صورت صفت ادامه آن نیست و تنها همین کاربرد و معنا را دارد
بنابراین به معنای خودمختار نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال
autonomic disturbance
اختلال غیرارادی
autonomic reflexes
واکنش های غیرارادی
autonomic drugs

بپرس