automaton

/ɒˈtɑːməˌtɑːn//ɔːˈtɒmətən/

معنی: ماشین، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست
معانی دیگر: (انسان یا حیوان) دارای رفتار ماشینی و یکنواخت، آدمک برقی یا مکانیکی، آدم واره، آدم ماشینی، (کامپیوتر) دستگاهی که به طور خودکار و بنابر برنامه ای که قبلا به آن داده شده کاری را انجام می دهد، ماشینی که کارهای انسان را میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: automata, automatons
(1) تعریف: a piece of machinery that resembles a human in some or all functions; robot.
مترادف: robot
مشابه: android, humanoid, machine

(2) تعریف: a person who behaves mechanically or automatically, as if without thought.
مترادف: robot
مشابه: machine, puppet

جمله های نمونه

1. The automaton no longer looked so innocent.
[ترجمه گوگل]خودکار دیگر آنقدر بی گناه به نظر نمی رسید
[ترجمه ترگمان]مرد بی اراده آن قدر معصوم و معصوم به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rising slowly like an automaton, she made her way over to the counter and picked up the receiver.
[ترجمه گوگل]او که به آرامی مانند یک خودکار بلند می شد، به سمت پیشخوان رفت و گیرنده را برداشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که آهسته از جا برمی خاست به طرف پیشخوان رفت و گوشی را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was an automaton, carrying out the simple instructions of her neural program: If whit fly occupied, withhold sperm.
[ترجمه گوگل]او یک خودکار بود و دستورات ساده برنامه عصبی خود را انجام می داد: اگر مگس اشغال می کند، اسپرم را نگه دارید
[ترجمه ترگمان]او یک ماشین بود و دستورها ساده برنامه عصبی خود را انجام می داد: اگر با پرواز کردن، اسپرم را نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was the mechanical accuracy of an automaton.
[ترجمه گوگل]این دقت مکانیکی یک خودکار بود
[ترجمه ترگمان]این دقت مکانیکی یک ماشین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moving like an automaton, she went through all the motions of washing, dressing and putting on make-up.
[ترجمه گوگل]او که مانند یک خودکار حرکت می کرد، تمام حرکات شستن، لباس پوشیدن و آرایش کردن را انجام داد
[ترجمه ترگمان]او مانند یک ماشین حرکت می کرد، تمام حرکات شستن، لباس پوشیدن و آرایش را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If he too is just an automaton driven by his genetic predispositions what can be the scientific value of his observations?
[ترجمه گوگل]اگر او نیز فقط یک خودکار است که توسط استعدادهای ژنتیکی خود هدایت می شود، ارزش علمی مشاهدات او چه می تواند باشد؟
[ترجمه ترگمان]اگر او هم مثل یک ماشین است که محرک ژنتیکی او باشد، می تواند ارزش علمی مشاهدات خود را داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Discrete event system is modelled as automaton.
[ترجمه گوگل]سیستم رویداد گسسته به صورت خودکار مدل‌سازی می‌شود
[ترجمه ترگمان]سیستم رویداد گسسته به عنوان یک ماشین مدل سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The result shows that the finite automaton can accept this limit set.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که خودکار محدود می تواند این مجموعه حد را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که ماشین متناهی می تواند این محدودیت را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you think I an an automaton?
[ترجمه گوگل]به نظر شما من یک خودکار هستم؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنید من یک آدم بی اراده هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this paper, a cellular automaton model is presented to simulate the evacuation process in the square.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک مدل خودکار سلولی برای شبیه سازی فرآیند تخلیه در مربع ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک مدل ماشین سلولی برای شبیه سازی فرآیند تخلیه در میدان ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on the cellular automaton (CA) made up of regular hexagon cells, the nearest neighbor type and periodic boundary condition, equiaxial microstructure as parent phase was obtained.
[ترجمه گوگل]بر اساس اتومات سلولی (CA) ساخته شده از سلول های شش ضلعی منظم، نزدیک ترین نوع همسایه و شرایط مرزی دوره ای، ریزساختار هم محوری به عنوان فاز والد به دست آمد
[ترجمه ترگمان]براساس ماشین سلولی (CA)که از یک شش ضلعی منظم تشکیل شده است، نزدیک ترین نوع همسایه و شرایط مرزی تناوبی، ریزساختار equiaxial به عنوان فاز پدر بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In existing one - dimensional cellular automaton models of traffic flow, drivers'varying behaviors are the deceleration probability.
[ترجمه گوگل]در مدل‌های خودکار سلولی تک بعدی موجود در جریان ترافیک، رفتارهای متفاوت رانندگان احتمال کاهش سرعت است
[ترجمه ترگمان]در مدل سلولی یک بعدی موجود از جریان ترافیک، رفتارها و رفتارهای متغیر احتمال deceleration هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By combining the Automaton with an Elephant Gun, the advanced Technologist can create the Automaton Gunner!
[ترجمه گوگل]با ترکیب خودکار با تفنگ فیل، فن‌شناس پیشرفته می‌تواند توپچی خودکار را بسازد!
[ترجمه ترگمان]با ترکیب automaton با تفنگ فیل، the پیشرفته می تواند the automaton را ایجاد کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I do the same route to work every day, like some sort of automaton.
[ترجمه گوگل]من هر روز همان مسیر را برای رسیدن به محل کار انجام می‌دهم، مانند نوعی خودکار
[ترجمه ترگمان]من همان مسیر را برای کار کردن هر روز، مثل یک نوع ماشین، انجام می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماشین (اسم)
apparatus, machine, engine, mill, automaton, motor, plant, gin, mechanism

ماشین خودکار (اسم)
automaton

ادم مکانیکی (اسم)
automaton, robot

ادم بی اراده (اسم)
automaton

الت دست (اسم)
tool, automaton, guinea pig, stooge, cat's-paw

تخصصی

[سینما] عروسک مکانیکی
[کامپیوتر] ماشین خودکار .

انگلیسی به انگلیسی

• robot; self-acting machine; person who behaves mechanically
if you say that someone is an automaton, you mean that they act without thinking, usually because they are tired or bored.

پیشنهاد کاربران

آدم برقی
۱ _ ماشین خودکار
Thing or machine that works by itself
۲ _ انسان بی اراده
Person who acts without thought or feeling
کسی که حرف تکراری میزنه
همه دوستان درست میگن، به معنی ادم اهنی و ربات و. . بکار میره
ولی مهم ترین معنیش که خیلی هم معروفه به معنی کسی که یک حرفی رو مثل ربات تکرار میکنه و فقط بازگو میکنه
هم به معنی همون ربات و آدم ماشینی هست و هم به آدمی اشاره می کنه که بی اراده هست. آدمی که مثل یک ربات بدون اختیار و بدون فکر کردن عمل می کنه.
- He has become an automaton, repeating the same dull things over and over.
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/automaton• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/automaton
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : automate
✅️ اسم ( noun ) : automat / automatic / automation / automatism / automaton
✅️ صفت ( adjective ) : automatic
✅️ قید ( adverb ) : automatically
( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 )
🖊 توضیح: a machine that operates on its own without the need for human control, or a person who acts like a machine, without thinking or feeling
🔍 مترادف: robot
...
[مشاهده متن کامل]

💡 معادل فارسی: آدم آهنی، ربات انسان نما
✅ مثال: I take the same route to work every day, like some sort of automaton

automaton
automaton ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: خودکاره
تعریف: هر دستگاهی مانند روبات که به طور خودکار عمل می‏کند
ربات , ماشین خودکار
– He believes that automatons would ultimately displace human labor
– I do the same route to work every day, like some sort of automaton
ادم اهنی/ربات
=robot
خودکار ، خودکاره ، خود کارکرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس