automatization


معنی: خودکاری، حرکت غیر ارادی، حالت خودکار
معانی دیگر: خودکاری، حرکت غیر ارادی، حالت خودکار

جمله های نمونه

1. For improving production efficiency automatization level of the wooden floor, a continuous flitch machine was developed.
[ترجمه گوگل]برای بهبود سطح خودکارسازی راندمان تولید کف چوبی، یک دستگاه فلیچ پیوسته توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]برای بهبود بهره وری تولید در سطح چوبی، یک ماشین flitch پیوسته توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This tester has functions of whole-procedure automatization, temperature compensation, automatic pressure value corrected to standard atmospheric condition, and so on.
[ترجمه گوگل]این تستر دارای عملکردهای خودکارسازی کل فرآیند، جبران دما، مقدار فشار خودکار اصلاح شده به شرایط استاندارد جوی و غیره است
[ترجمه ترگمان]این تست کننده توابع whole، جبران دما، مقدار فشار اتوماتیک شده به شرایط جوی استاندارد و غیره را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Computer room is the supreme headquarters about information automatization in a university library. Safety in the computer room is an important guarantee to daily library work.
[ترجمه گوگل]اتاق کامپیوتر بالاترین مقر در مورد خودکارسازی اطلاعات در کتابخانه دانشگاه است ایمنی در اتاق کامپیوتر تضمین مهمی برای کار روزانه کتابخانه است
[ترجمه ترگمان]اتاق کامپیوتر، مرکز اصلی اطلاعات در مورد automatization اطلاعات در یک کتابخانه دانشگاهی است ایمنی در اتاق کامپیوتر تضمین مهمی برای کار روزانه کتابخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The automatization appearance and control equipment as a industry automatization technology is rdaching at a genuine numeral intelligentize and network age with the driving of high and new technology.
[ترجمه گوگل]ظاهر و تجهیزات کنترلی اتوماسیون به عنوان یک فناوری اتوماسیون صنعتی در عصر هوشمندسازی و شبکه اعدادی واقعی با به حرکت درآوردن فناوری های پیشرفته و جدید رو به رشد است
[ترجمه ترگمان]ظهور automatization و تجهیزات کنترلی به عنوان یک تکنولوژی automatization صنعت در یک عصر دیجیتال واقعی و در عصر شبکه با هدایت تکنولوژی بالا و جدید، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Feedwater, ink supply shut presss adopt high automatization system, magic eye control.
[ترجمه گوگل]آب تغذیه، پرس های بسته تامین جوهر، سیستم خودکارسازی بالا، کنترل چشم جادویی را اتخاذ می کنند
[ترجمه ترگمان]Feedwater، منبع جوهر، سیستم high را به فرزندی قبول کن، کنترل چشم جادویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Along with development of newspapering, automatization of newspaper machine is greatly improving.
[ترجمه گوگل]همزمان با توسعه روزنامه نگاری، خودکارسازی دستگاه روزنامه به شدت در حال بهبود است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر توسعه newspapering، automatization دستگاه روزنامه به شدت در حال بهبود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the improvement of agricultural automatization, more and more study focuses on automatically processing image and extracting information.
[ترجمه گوگل]با بهبود اتوماسیون کشاورزی، مطالعه بیشتر و بیشتر بر پردازش خودکار تصویر و استخراج اطلاعات متمرکز است
[ترجمه ترگمان]با بهبود بخش کشاورزی، مطالعات بیشتر و بیشتری بر روی پردازش خودکار تصویر و استخراج اطلاعات متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The research of this system would realize the automatization of weighing up vary kinds of cannon-shot and typewriting, reduce the intensity of labor and improve the work efficiency.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد این سیستم به خودکارسازی توزین انواع توپ و تایپ، کاهش شدت کار و بهبود راندمان کار پی می برد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در این سیستم متوجه خواهند شد که تعداد زیادی از kinds و typewriting مختلف، شدت کار را کاهش داده و کارایی کار را بهبود می بخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In order to improve automatization of warship, autocontrol the Cylindrical Radially Contracting Air Clutch.
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود خودکارسازی کشتی جنگی، کلاچ هوای انقباض شعاعی استوانه ای را کنترل کنید
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود improve ناو جنگی،، autocontrol Air Air cylindrical Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch Clutch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the development of industry automatization. Supervisory control system based GRPS is applied broadly.
[ترجمه گوگل]با توسعه اتوماسیون صنعت GRPS مبتنی بر سیستم کنترل نظارتی به طور گسترده اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه صنعت نساجی سیستم کنترل سرپرستی و سرپرستی به صورت گسترده اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Considering automatization and intelligence during the design the air condition controlled system, can simplify the operation.
[ترجمه گوگل]در نظر گرفتن خودکارسازی و هوشمندی در طول طراحی، سیستم کنترل تهویه مطبوع، می تواند عملیات را ساده کند
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن automatization و اطلاعات در طول طراحی سیستم کنترل وضعیت هوا، می تواند عملیات را تسهیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The utility model has the advantages of high automatization, high concentrating ratio, difficult coke formation, and good oil-water separating effect.
[ترجمه گوگل]مدل سودمند دارای مزایای اتوماسیون بالا، نسبت غلظت بالا، تشکیل کک دشوار و اثر جداسازی خوب روغن از آب است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی دارای مزایای بازدهی بالا، نسبت تمرکز بالا، تشکیل coke سخت، و تاثیر خوب جداسازی آب - آب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But also make the management of the drugstore automatization and consecution, avoid of bringing confusion of management.
[ترجمه گوگل]اما همچنین مدیریت داروخانه را خودکارسازی و پیگیری کنید، از سردرگمی مدیریت جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]اما همچنین باعث می شود که مدیریت داروخانه automatization و consecution، از ایجاد سردرگمی در مدیریت جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper is of some value to the automatization and intelligentize study of cargo handling system.
[ترجمه گوگل]این مقاله برای اتوماسیون و مطالعه هوشمند سیستم جابجایی محموله ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مقداری از ارزش برای مطالعه automatization و intelligentize سیستم جابجایی کالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خودکاری (اسم)
automation, automatization

حرکت غیر ارادی (اسم)
automatization, automatism

حالت خودکار (اسم)
automatization

انگلیسی به انگلیسی

• mechanization, use of machines in place of human manpower (also automatisation)

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: خودکاریزش

⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkārizesh

⚫ آمیخته از: خودکار ( automate ) و �‍یزش� ( ization )
...
[مشاهده متن کامل]


⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

بپرس