autocratically


بطورمطلق، مستقلانه

جمله های نمونه

1. Scrupulously avoid impeding progress by changing goals autocratically, being indecisive, or holding up resources.
[ترجمه گوگل]با احتیاط از جلوگیری از پیشرفت با تغییر اهداف خودکامه، بلاتکلیف بودن یا حفظ منابع خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]Scrupulously از ممانعت از پیشرفت با تغییر اهداف، تصمیم گیری، و یا نگه داشتن منابع خودداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Liberalism is regarded as against the autocratically monarchical power in its early appearance in which Spinoza, Locke are the early representatives of that thought.
[ترجمه گوگل]لیبرالیسم در ظهور اولیه خود در برابر قدرت سلطنتی استبدادی در نظر گرفته می شود که در آن اسپینوزا و لاک نمایندگان اولیه آن تفکر هستند
[ترجمه ترگمان]لیبرالیسم نسبت به قدرت پادشاهی autocratically در نخستین حضورش در آن، که اسپینوزا، لاک اولین نمایندگان آن اندیشه هستند، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Habsburgs ruled autocratically on almost all questions except taxation and relegated Hungary to the status of a colony, a factor that, together with other factors, stifled economic development.
[ترجمه گوگل]هابسبورگ‌ها تقریباً در همه مسائل به جز مالیات، مستبدانه حکومت کردند و مجارستان را به یک مستعمره تنزل دادند، عاملی که همراه با عوامل دیگر، توسعه اقتصادی را خفه کرد
[ترجمه ترگمان]The تقریبا همه مسائل را به جز مالیات بر باد داد و مجارستان را به وضعیت یک مستعمره تبدیل کرد، عاملی که همراه با عوامل دیگر رشد اقتصادی را خفه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A principality is ruled autocratically and is therefore distinguished from a republic, the only other type of state.
[ترجمه گوگل]یک اصالت به صورت استبدادی اداره می شود و بنابراین از یک جمهوری، تنها نوع دیگر دولت، متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از این امیرنشین بر autocratically حکمرانی می کند و بنابراین از یک جمهوری متمایز است، تنها نوع دیگری از دولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Czars ruled Russia autocratically.
[ترجمه گوگل]تزارها خودکامه بر روسیه حکومت کردند
[ترجمه ترگمان]سزاران روسی autocratically را اداره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A progressive institution in many ways, Rollins was run autocratically by its president, Hamilton Holt.
[ترجمه گوگل]رولینز که از بسیاری جهات یک موسسه مترقی بود، توسط رئیس آن، همیلتون هولت، به طور مستبدانه اداره می شد
[ترجمه ترگمان]A هولت یک موسسه پیشرو بود که توسط رئیس جمهور خود همیلتون Holt اداره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Though he maintained the trappings of a constitutional monarchy, he in fact ruled autocratically, relying on SAVAK, a dreaded secret police, to suppress all forms of opposition.
[ترجمه گوگل]گرچه او ظلمات یک سلطنت مشروطه را حفظ کرد، اما در واقع با اتکا به ساواک، پلیس مخوف مخوف، برای سرکوب همه اشکال اپوزیسیون، حکومتی استبدادی کرد
[ترجمه ترگمان]اگر چه او تجملات یک سلطنت مشروطه را حفظ می کرد، در واقع بر autocratically حکومت می کرد، با اتکا به SAVAK، یک پلیس مخفی ترسناک، برای سرکوب همه اشکال مخالفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The history proves already, all truths are to be in intense at issue get accepted, and public opinion is the foundation that crooked truth heretical ideas is popular instead autocratically .
[ترجمه گوگل]تاریخ از قبل ثابت کرده است، همه حقایق باید به شدت مورد قبول واقع شوند، و افکار عمومی پایه و اساس این است که ایده های بدعت آمیز حقایق کذب به جای خودکامه رایج است
[ترجمه ترگمان]تاریخ ثابت می کند که همه حقایق به شدت در مساله مورد قبول واقع شده اند، و افکار عمومی بنیاد آن است که ایده های crooked به جای autocratically محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an autocratic manner, in a dictatorial manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : autocrat / autocracy / autarchy
✅️ صفت ( adjective ) : autocratic
✅️ قید ( adverb ) : autocratically

بپرس