autism

/ˈɒˌtɪzəm//ˈɔːtˌɪzəm/

معنی: عدم توجه بعالم مادی، وهم گرایی
معانی دیگر: (روان شناسی) خود گرایی، اوتیسم، خیال پرستی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: autistic (adj.)
• : تعریف: a developmental disorder usually becoming detectable in very early childhood that is characterized especially by atypical acquisition or use of language as well as atypical patterns of social interaction.

- After ruling out other possibilities, the child was diagnosed with autism.
[ترجمه گوگل] پس از رد احتمالات دیگر، کودک مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه احتمالات دیگر را رد کرد، کودک مبتلا به اوتیسم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The cause of autism is unknown.
[ترجمه گوگل]علت اوتیسم ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]علت اوتیسم نا معلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Autism is four times more common in boys than in girls.
[ترجمه گوگل]اوتیسم در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است
[ترجمه ترگمان]اوتیسم در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The causes of autism are unknown.
[ترجمه گوگل]علل اوتیسم ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]علل اوتیسم نا معلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not just brilliance but a form of autism only now recognised in intelligent people.
[ترجمه گوگل]نه فقط درخشش، بلکه نوعی اوتیسم که اکنون در افراد باهوش شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]نه تنها درخشندگی بلکه نوعی اوتیسم که در حال حاضر در مردم هوشمند به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its students have Down syndrome, autism and mental illness.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان این دانشگاه دارای سندرم داون، اوتیسم و ​​بیماری روانی هستند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان آن مبتلا به سندرم داون، اوتیسم و بیماری روانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sometimes autism is the result of brain damage in early life.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات اوتیسم نتیجه آسیب مغزی در اوایل زندگی است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوتیسم نتیجه آسیب مغزی در اوایل زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Among them are speech, sight, hearing, autism,(sentence dictionary) Down syndrome and traumatic injuries.
[ترجمه گوگل]از جمله آنها می توان به گفتار، بینایی، شنوایی، اوتیسم، (فرهنگ جملات) سندرم داون و آسیب های تروماتیک اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها سخنرانی، بینایی، شنوایی، اوتیسم (فرهنگ لغت مجازات)و جراحت های ناشی از ضربه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Professor Uta Frith, an autism researcher at University College London, said the findings needed to be treated with caution.
[ترجمه گوگل]پروفسور یوتا فریت، محقق اوتیسم در دانشگاه کالج لندن، گفت که این یافته ها باید با احتیاط درمان شوند
[ترجمه ترگمان]پروفسور Uta فریت، محقق اوتیسم در کالج دانشگاه لندن، گفت که یافته ها لازم است با احتیاط درمان شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Autism typically appears around age three and is a neurological disorder that affects a person's ability to communicate and interact with others.
[ترجمه گوگل]اوتیسم معمولاً در حدود سه سالگی ظاهر می شود و یک اختلال عصبی است که بر توانایی فرد در برقراری ارتباط و تعامل با دیگران تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]اوتیسم به طور معمول در حدود سنی ۳ به نظر می رسد و یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است که توانایی فرد برای ارتباط و تعامل با دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I had long suspected he could have autism and our community paediatrician sent him for an assessment.
[ترجمه گوگل]من مدتها مشکوک بودم که او ممکن است اوتیسم داشته باشد و متخصص اطفال ما او را برای ارزیابی فرستاد
[ترجمه ترگمان]مدت مدیدی بود که مشکوک شده بودم که ممکن است اوتیسم داشته باشد و پزشکان جامعه ما او را برای ارزیابی اعزام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Children disorders: restless syndrome, infantile autism, weaken in intelligence, poor develop.
[ترجمه گوگل]اختلالات کودکان: سندرم بی قرار، اوتیسم نوزادی، ضعیف شدن هوش، رشد ضعیف
[ترجمه ترگمان]اختلالات کودکان: سندرم بی قراری، اوتیسم کودکان، ضعیف شدن در هوش، رشد ضعیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Autism is a collection of related neurobiological conditions that is being reported more often.
[ترجمه گوگل]اوتیسم مجموعه ای از شرایط عصبی زیستی مرتبط است که بیشتر گزارش می شود
[ترجمه ترگمان]اوتیسم مجموعه ای از بیماری های neurobiological مرتبطی است که بیشتر گزارش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Sakais also have two sons touched by autism.
[ترجمه گوگل]ساکائی ها همچنین دو پسر دارند که اوتیسم آنها را لمس کرده است
[ترجمه ترگمان]The همچنین دو پسر مبتلا به اوتیسم را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Einstein and Newton may have had a form of autism.
[ترجمه گوگل]اینشتین و نیوتن ممکن است نوعی اوتیسم داشته باشند
[ترجمه ترگمان]انیشتین و نیوتن ممکن است نوعی اوتیسم داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Others would simply sit there stunned, looking as though they were suffering from severe autism.
[ترجمه گوگل]دیگران به سادگی حیرت زده آنجا می نشستند و به نظر می رسیدند که از اوتیسم شدید رنج می برند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به سادگی آنجا نشسته بودند و به نظر می رسید که از اوتیسم شدید رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عدم توجه بعالم مادی (اسم)
autism

وهم گرایی (اسم)
autism, illusionism

انگلیسی به انگلیسی

• developmental disturbance characterized by lack of interaction with the environment (psychology)
autism is a severe mental illness that affects children and makes them unable to respond to other people.

پیشنهاد کاربران

( روانشاسی ) درخود مانده. اوتیسم
مثال:
Jim Sinclair a prominent autism activist said, when parents say I wish my child did not have autism. ” What they’re really saying is “I wish the child I have did not exist and I had a different non - autistic child instead.
...
[مشاهده متن کامل]

جیم سینکلر یک فعال اوتیسم سرشناس و مشهور گفت: وقتی والدین می گویند ارزو می کنم بچه ام اوتیسم نداشته باشد. چیزی که آنها واقعا می گویند این است که آرزو می کنم بچه ای که دارم وجود نداشت و من بجای او یک بچه ی بدون ابتلا به اوتیسم دیگر داشتم.

در روانشناسی: در خودماندگی
مرض گوشه گیری
اتیسم autism
اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص می شود . علائم این اختلال در سه سال اول زندگی بروز می کند . علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است .
I have ADHD and autism and special needs in real life do don't judge me guys
اوتیسم
autism ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: درخودماندگی
تعریف: اختلالی روانی که شواهد نخستین آن در اوایل کودکی ظاهر می‏شود و کودک مبتلا در برقرار کردن ارتباط و تعامل اجتماعی و بازی کردن نقایص چشمگیری دارد
Autism is a disorder that is affecting more and more children
He says the wrong words to you and me and he is backward. He has no interest in communication, he is not able to go to the bathroom. Her mother tries to think about her marriage if her autism is not such a big problem
...
[مشاهده متن کامل]

بیماری اوتیسم از مادر به بچه میرسد
جملات من و تو را به اشتباه میگوید و عقب مانده هست فاقد علاقه به برقراری ارتباط ، توانایی انجام دستشویی و حمام رفتن ندارد به شدت در بلوغ دوران سختی رابه سر خواهد برد دوران مدرسه رفتن برای او بی نتیجه خواهد بود. مادرش سعی کند برای ازدواج او فکر کند اگر اوتیسم او مشکل انچنان بزرگی نباشد
آن زن خیلی از درون هم مثل مادرش هست مادرش میگفت استاد دانشگاه گفته انگشترت رو به نامزدت پس بده من بگیرمت قبلش هم میگف تمام دوستام ازدواج کردن من موندم
نامزدش هم بهش نامه میداد اونم به نامزدش در دوران دوستی ( کلا اون خانواده دشمن تو هستن نمیدونم گروهشون کیان احساس میکنم یکی از عموتو جزاون گروه هست عموی جدا احتمال احتمال جاوید چون گفتن این این پسر رو به راه بد میکشونه بخدا جاوید رو خاله بد گفت
اصلی دشمن عمه پسر رو حسینی
دشمن گروهی از فامیل پسرو حتی طرف مرد قصد رکود ( معامله قصد خرید رکود فریب ) رو پسر همه فن

autism spectrum: طیف اوتیسم
( Autism Spectrum Disorder ) یا ASD اختلال طیف اوتیسم
ترجمه هایی که که آمده ( عدم توجه به عالم واقعی - وهم گرایی ) هیچ ربطی به اوتیستیم ندارد و کاملا اشتباه است. بسیاری روانشناسان داخلی از واژه های اصلی اوتیسم/ اوتیست/ اوتیستیک استفاده می کنند و در متون هم
...
[مشاهده متن کامل]
اغلب همین ها آمده اما اگر قرار باشد به فارسی ترجمه شود در خودماندگی ترجمه ی صحیح است. aut از واژه ی autos به معنی خویشتن گرفته شده و مثل باقی واژه هایی که با پیشوند های aut یا auto شروع می شوند ترجمه ی آن هم همیشه ( دست کم تقریبا همیشه ) دربردارنده ی �خود� است ( مثل automatic، automobile و غیره ) . در روانشناسی هم به کسی گفته می شود درخودمانده که علایق بسیار محدود اما بسیار شدید دارد و شدیدا به موضوعات مورد علاقه ی خود - معمولا طرز کار نوعی از سیستم یا دستگاه حالا می تواند یک ماشین حساب باشد یا دستگاه اقتصادی یک کشور - متمرکز است. این افراد، که اغلب مذکر هستند، توانایی بالا در درک و ساخت �دستگاه� دارند اما درک هیجانات و احساسات دیگران برایشان دشوار است.

درخودماندگی
کناره گیری از واقعیات
در خود ماندگی ، در خود فرورفتگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس