authoring

جمله های نمونه

1. Here are a few tips on authoring and site design.
[ترجمه گوگل]در اینجا چند نکته در مورد نویسندگی و طراحی سایت آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا چند نکته در مورد نوشتن و طراحی سایت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He enjoys a second career authoring books on legal subjects and has contemplated writing fiction.
[ترجمه گوگل]او از شغل دوم خود لذت می برد و کتاب هایی در مورد موضوعات حقوقی می نویسد و به نوشتن داستان های تخیلی فکر کرده است
[ترجمه ترگمان]او از کتاب نوشتن کتاب دوم در زمینه مسائل حقوقی برخوردار است و به دنبال نوشتن داستان تخیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using authoring software such as Touch Explorer Plus, this offers great potential for the teaching of history.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار تالیف مانند Touch Explorer Plus، این پتانسیل بسیار خوبی برای آموزش تاریخ ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نرم افزار تالیف نظیر Touch Explorer Plus، این پتانسیل عالی برای آموزش تاریخ ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Software and cards together provide a complete authoring and delivery environment of unrivalled power.
[ترجمه گوگل]نرم‌افزار و کارت‌ها با هم یک محیط کامل تالیف و تحویل با قدرت بی‌رقیب را فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]نرم افزارها و کارت های همراه با هم یک نوشتن کامل و محیط تحویل قدرت بی نظیر را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Portability: Since authoring tools are proprietary, your portability is limited to whatever they offer.
[ترجمه گوگل]قابلیت حمل: از آنجایی که ابزارهای تالیف اختصاصی هستند، قابلیت حمل شما به هر چیزی که ارائه می دهند محدود می شود
[ترجمه ترگمان]قابلیت حملونقل: از آنجا که ابزارهای تالیف، اختصاصی هستند، قابلیت حمل شما محدود به هر چیزی است که آن ها ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To support SMIL authoring, Real released its own XML/SMIL authoring tool, SMILGen, in September 200
[ترجمه گوگل]برای پشتیبانی از نویسندگی SMIL، Real ابزار نگارش XML/SMIL خود، SMILGen را در سپتامبر 200 منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]برای پشتیبانی از نوشتن SMIL، Real، ابزار تالیف XML \/ SMIL را در سپتامبر ۲۰۰ منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Controls are created to serve specific purposes, and authoring controls is just another programming task.
[ترجمه گوگل]کنترل‌ها برای خدمت به اهداف خاصی ایجاد می‌شوند و کنترل‌های تألیف فقط یکی دیگر از وظایف برنامه‌نویسی است
[ترجمه ترگمان]کنترل ها برای خدمت به اهداف خاص ایجاد می شوند، و کنترل نوشتن فقط یک کار برنامه نویسی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The authoring component of a web presence is what it would suggest: the wording.
[ترجمه گوگل]مؤلفه نویسندگی یک حضور وب چیزی است که نشان می دهد: عبارت
[ترجمه ترگمان]جز نوشتن یک حضور وب چیزی است که نشان می دهد: جمله بندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This type of rule authoring is achieved by pulling the desired data from WebSphere Commerce and presenting them in the JRules editors in an intuitive manner.
[ترجمه گوگل]این نوع نوشتن قوانین با استخراج داده های مورد نظر از WebSphere Commerce و ارائه آنها در ویرایشگرهای JRules به روشی بصری به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این نوع از نوشتن قانون با کشیدن داده های مورد نظر از اتاق بازرگانی WebSphere و ارایه آن ها در the JRules به روش شهودی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many companies sell Web authoring software.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها نرم افزار تالیف وب را می فروشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها نرم افزارهای تالیف وب را می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The authoring language used to create documents on the World Wide Web HTML defines the structure and layout of a Web document by using a variety of tags and attributes.
[ترجمه گوگل]زبان نویسندگی مورد استفاده برای ایجاد اسناد در HTML وب جهانی، ساختار و طرح یک سند وب را با استفاده از انواع تگ ها و ویژگی ها تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]زبان نوشتن به کار رفته برای ایجاد سند در وب HTML، ساختار و چیدمان یک سند وب را با استفاده از انواع برچسب ها و ویژگی ها تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the authoring tool will be a traditional office program such as Word or OpenOffice Writer, what will be on the server to hold this?
[ترجمه گوگل]اگر ابزار تالیف یک برنامه آفیس سنتی مانند Word یا OpenOffice Writer باشد، چه چیزی روی سرور برای نگهداری آن وجود خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]اگر ابزار تالیف یک برنامه دفتری سنتی مانند نویسنده Word یا OpenOffice باشد، چه چیزی روی سرور است که این کار را انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is on trial - authoring a calling for political reform in the tightly ruled country.
[ترجمه گوگل]او در حال محاکمه است - خواهان اصلاحات سیاسی در کشور تحت حاکمیت شدید است
[ترجمه ترگمان]او در حال محاکمه - نوشتن یک فراخوان برای اصلاحات سیاسی در کشور تحت حاکمیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lucitd Viewer is an authoring tool that allows developers to create interesting, immersive experiences.
[ترجمه گوگل]Lucitd Viewer یک ابزار نویسندگی است که به توسعه دهندگان اجازه می دهد تجربیات جالب و همه جانبه ای ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]نمایشگر Lucitd یک ابزار تالیف است که به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا تجارب جالب و همه جانبه خلق کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Part 1 focuses on WSDL authoring: You will learn how to manually create a WSDL interface, and then compare your effort with the output of a WSDL authoring tool.
[ترجمه گوگل]بخش 1 بر نوشتن WSDL تمرکز دارد: شما یاد خواهید گرفت که چگونه به صورت دستی یک رابط WSDL ایجاد کنید و سپس تلاش خود را با خروجی ابزار نوشتن WSDL مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]بخش ۱ بر روی تالیف WSDL تمرکز دارد: شما یاد می گیرید چطور یک رابط WSDL بسازید، و سپس تلاش خود را با خروجی ابزار تالیف WSDL مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) composing, preparing of a multimedia display; writing of hypertext and its preparation

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : author / authorize
✅️ اسم ( noun ) : author / authorization / authoress / authoring / authority / authorizer authoritarian / authoritarianism / authorship
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : authorial / authoritarian / authoritative / authorized / authorizable
✅️ قید ( adverb ) : authoritatively

نوشتن - نگارش - تالیف

بپرس