• : تعریف: the quality or condition of being authentic.
جمله های نمونه
1. the authenticity of a document
معتبر و اصیل بودن سند
2. to verify the authenticity of a document
اصالت یک سند را به ثبوت رساندن
3. Some journalists have cast doubt on the authenticity of the official version of events.
[ترجمه سعید - ر] برخی روزنامه نگاران اعتبار نسخه رسمی رویدادها را مورد شک و تردید قرار دادند.
|
[ترجمه گوگل]برخی از روزنامه نگاران در مورد صحت نسخه رسمی رویدادها تردید کرده اند [ترجمه ترگمان]برخی روزنامه نگاران در مورد اصالت نسخه رسمی رویدادها تردید دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A sentry checked the ID card's authenticity then activated the electronic turnstile.
[ترجمه گوگل]یک نگهبان اصالت کارت شناسایی را بررسی کرد و سپس گردان الکترونیکی را فعال کرد [ترجمه ترگمان]یک نگهبان اعتبار کارت اعتباری را بررسی کرد و سپس در گردان الکترونیکی را فعال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The authenticity of the manuscript is beyond doubt.
[ترجمه گوگل]در صحت این نسخه شکی وجود ندارد [ترجمه ترگمان]صحت این دست نوشته بدون تردید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A handwriting expert witnessed to the authenticity of the letter.
[ترجمه گوگل]یک کارشناس دست خط به صحت نامه گواهی داد [ترجمه ترگمان]یک متخصص دستخط به صحت این نامه اشاره کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Despite its certificate of authenticity, the painting was found to be a fake.
[ترجمه سوسن] با وجود گواهی اصالت آن، معلوم شد که نقاشی جعلی است.
|
[ترجمه گوگل]علیرغم گواهی اصالت آن، این نقاشی تقلبی است [ترجمه ترگمان]با وجود گواهی اصالت آن، این نقاشی ساختگی پیدا شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The entire production evinces authenticity and a real respect for the subject matter.
[ترجمه گوگل]کل تولید نشان دهنده اصالت و احترام واقعی برای موضوع است [ترجمه ترگمان]کل تولید، صحت و احترام واقعی برای موضوع مورد نظر را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The authenticity of the relics is open to doubt.
[ترجمه گوگل]صحت آثار قابل تردید است [ترجمه ترگمان]اصالت این آثار شک و تردید باز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Archaeological evidence may help to establish the authenticity of the statue.
[ترجمه گوگل]شواهد باستان شناسی ممکن است به اثبات صحت مجسمه کمک کند [ترجمه ترگمان]شواهد باستان شناسی ممکن است به ایجاد صحت این مجسمه کمک کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Experts vouch for the painting's authenticity.
[ترجمه گوگل]کارشناسان اصالت نقاشی را تضمین می کنند [ترجمه ترگمان]کارشناسان، صحت این نقاشی را تضمین می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There has been some debate over the authenticity of his will.
[ترجمه گوگل]در مورد صحت وصیت او بحث هایی وجود داشته است [ترجمه ترگمان]بحث هایی در مورد صحت وصیت نامه او صورت گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Derbyshire folk may query the authenticity of this but I defy them not to enjoy the results.
[ترجمه گوگل]مردم دربی شایر ممکن است صحت این را جویا شوند، اما من با آنها مخالفت می کنم تا از نتایج لذت نبرم [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در دربی شر ممکن است در مورد صحت این مساله پرس و جو کنند، اما من به آن ها اجازه نمی دهم که از نتایج آن لذت ببرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. No longer does evidence of authenticity have to rely solely on stylistic criteria, which can be unreliable.
[ترجمه گوگل]دیگر لازم نیست شواهد اصالت تنها بر معیارهای سبکی تکیه کنند، که می تواند غیر قابل اعتماد باشد [ترجمه ترگمان]دیگر هیچ شاهدی مبنی بر صحت و اصالت باید صرفا بر معیارهای سبکی تکیه کند، که می تواند غیرقابل اعتماد باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There can be no doubt about the authenticity of the F-Plan and its claim that dietary fibre will help you slim.
[ترجمه گوگل]در صحت F-Plan و ادعای آن مبنی بر اینکه فیبر رژیمی به لاغری شما کمک می کند، شکی وجود ندارد [ترجمه ترگمان]شکی در مورد اصالت برنامه اف - طرح و ادعای آن وجود ندارد که فیبر رژیمی به شما کمک می کند تا لاغر شوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• reliability; genuineness authenticity is the fact of something having been genuinely made, painted, or written by the person who is thought to have done it. the authenticity of a story or a piece of information is the fact that it is reliable, accurate, and able to be believed.
پیشنهاد کاربران
این کلمه با veracity متفاوت است ، به معنی دقیق است، دروغی مصلحت امیز هم میتواند دقیق باشد اما veracity قابل شک نیست
صحت - واقع نمایی
:Antonym Fake ✔️ اصالت، واقعی بودن ( در مقابل بدلی یا تقلبی بودن ) 👈🏿 I would love to buy a luxury watch for my father as an expensive gift. The watch I have in mind is a Rolex Daytona, which costs around $20, 000. I would buy it from an authorized dealer to ensure its authenticity ... [مشاهده متن کامل]