authenticated

/ɒˈθentəˌket//ɔːˈθentɪkeɪt/

معنی: تصدیق شده
معانی دیگر: (verb transitive) اعتباردادن، سندیت یا رسمیت دادن، تصدیق کردن

جمله های نمونه

1. The painting has been authenticated by experts.
[ترجمه گوگل]این نقاشی توسط کارشناسان تایید شده است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی توسط متخصصان تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The art dealer authenticated the painting as an original.
[ترجمه گوگل]فروشنده آثار هنری، نقاشی را به عنوان یک نقاشی اصلی تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]تاجر هنر نقاشی را به عنوان یک اصل تصدیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Experts have authenticated the writing as that of Byron himself.
[ترجمه گوگل]کارشناسان این نوشته را به عنوان نوشته خود بایرون تأیید کرده اند
[ترجمه ترگمان]متخصصان این نامه را به نام خود بایرن تایید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The letter has been authenticated by handwriting experts.
[ترجمه گوگل]این نامه توسط کارشناسان دست خط تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]این نامه توسط متخصصان خط اعتبار تصدیق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A tape recording properly authenticated can be admissible.
[ترجمه گوگل]یک نوار ضبط شده که به درستی احراز هویت شده باشد، قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]یک نوار که به درستی تصدیق شده باشد می تواند قابل پذیرش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Cook, one of only two authenticated portraits of him, would not have gained an export licence.
[ترجمه گوگل]کوک، یکی از تنها دو پرتره تایید شده از او، مجوز صادرات دریافت نمی کرد
[ترجمه ترگمان]کوک، یکی از تک چهره های تایید شده او، اجازه صدور گواهی نامه صادر نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Digital certificates provide electronic credentials that enable authenticated and encrypted communications and transactions between sites and individuals over the Internet.
[ترجمه گوگل]گواهی‌های دیجیتال، اعتبارنامه‌های الکترونیکی را ارائه می‌کنند که ارتباطات و تراکنش‌های احراز هویت شده و رمزگذاری شده را بین سایت‌ها و افراد از طریق اینترنت امکان‌پذیر می‌سازد
[ترجمه ترگمان]گواهی نامه های دیجیتالی، اعتبار الکترونیکی فراهم می کند که ارتباطات معتبر و رمزنگاری شده و تراکنش بین سایت ها و افراد بالای اینترنت را ممکن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once the first impact crater had been authenticated, other candidates quickly became known.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اولین دهانه برخوردی تأیید شد، نامزدهای دیگر به سرعت شناخته شدند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین حفره ضربه تصدیق شد، کاندیداهای دیگر به سرعت شناخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Loch Ness Monster's existence has not been authenticated.
[ترجمه گوگل]وجود هیولای دریاچه تایید نشده است
[ترجمه ترگمان]وجود هیولای دریاچه لاک نس تایید نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A classical message authenticated encryption protocol based on quantum one-way functions was proposed.
[ترجمه گوگل]یک پروتکل رمزگذاری تأیید شده پیام کلاسیک بر اساس توابع یک طرفه کوانتومی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک پیغام کلاسیک از یک پروتکل رمزنگاری معتبر براساس توابع یک روش کوانتومی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed the U. S. government has authenticated many of them using bin Laden's distinctive voiceprint.
[ترجمه گوگل]در واقع، دولت ایالات متحده بسیاری از آنها را با استفاده از صدای متمایز بن لادن تأیید کرده است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت U اس دولت بسیاری از آن ها را با استفاده از voiceprint متمایز بن لادن تصدیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the users who will be authenticated using the pass-through server,(sentence dictionary) it would not be possible to use the passwd command to change the user's password.
[ترجمه گوگل]برای کاربرانی که با استفاده از سرور عبور احراز هویت می شوند (فرهنگ جمله ها) استفاده از دستور passwd برای تغییر رمز عبور کاربر امکان پذیر نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای کاربرانی که با استفاده از کارگزار گذر از طریق سرور مجاز خواهند بود (فرهنگ لغت)این امکان وجود ندارد که از دستور passwd برای تغییر گذرواژه کاربر استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result, the remarkable properties of our authenticated key agreement protocol are low computation cost, narrow bandwidth requirement, and high security level.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، ویژگی های قابل توجه پروتکل توافقنامه کلید احراز هویت شده ما هزینه محاسباتی کم، نیاز به پهنای باند باریک و سطح امنیت بالا است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، ویژگی های قابل توجه پروتکل توافق کلید تایید شده ما، هزینه محاسباتی پایین، نیاز پهنای باند باریک و سطح امنیت بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. a. An authenticated teletransmission of a credit or amendment will be deemed to be the operative credit or amendment, and any subsequent mail confirmation shall be disregarded.
[ترجمه گوگل]آ ارسال از راه دور تأیید شده اعتبار یا اصلاحیه به عنوان اعتبار یا اصلاحیه عملیاتی تلقی می شود و هرگونه تأیید پستی بعدی نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]a یک اعتبار معتبر از یک اعتبار یا اصلاح فرض می شود که اعتبار و یا اصلاحیه عملی باشد، و هرگونه تاییدیه نامه بعدی را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In addition, provably secure three-party authenticated key agreement protocols for realizing the new lower bounds are proposed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پروتکل‌های توافقنامه کلید احراز هویت سه‌جانبه ایمن برای تحقق مرزهای پایین‌تر جدید پیشنهاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، provably پروتکل های توافقی کلیدی تایید شده را برای تحقق مرزه ای پایین تر جدید تضمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تصدیق شده (صفت)
acknowledged, authenticated, certified, confirmed

انگلیسی به انگلیسی

• verified, validated, confirmed

پیشنهاد کاربران

اصالت سنجی شده
راستی آزمایی شده
تأییدشده
معتبر
ثبت شده

بپرس