auscultation

/ˌɔːskəlˈteɪʃən//ˌɔːskəlˈteɪʃən/

معنی: گوش کردن
معانی دیگر: (پزشکی) معاینه از راه گوش کردن به صداهای داخل بدن (مستقیما یا به کمک گوشی)، شنود درمانی، گوش کردن بصداهای داخل بدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: listening to the heart, lungs, or the like for the purpose of medical diagnosis, usu. with a stethoscope or other instrument.

جمله های نمونه

1. In a normal labour intermittent auscultation with a Pinard stethoscope could not be regarded as an inadequate or negligent form of assessment.
[ترجمه گوگل]در یک زایمان طبیعی، سمع متناوب با گوشی پزشکی پینارد نمی تواند به عنوان یک شکل ارزیابی ناکافی یا سهل انگارانه در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]در عمل ضربان قلب معمولی با گوشی Pinard گوشی را نمی توان به عنوان یک شکل ناقص یا مسامحه کارانه ارزیابی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It also can provide long auscultation and analysis of a patient.
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند سمع و تجزیه و تحلیل طولانی مدت بیمار را فراهم کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن می تواند ضربان قلب و تجزیه و تحلیل طولانی مدت یک بیمار را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By auscultation, the doctor can not only learn about the changes of the phonatory organ, but also infer the pathological changes of the internal organs.
[ترجمه گوگل]با سمع، پزشک نه تنها می تواند در مورد تغییرات اندام آوایی اطلاعات کسب کند، بلکه تغییرات پاتولوژیک اندام های داخلی را نیز استنباط کند
[ترجمه ترگمان]با شنیدن ضربان قلب، پزشک قادر به یادگیری در مورد تغییرات اندام phonatory نیست، بلکه تغییرات pathological اندام های داخلی را نیز استنباط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cardiac auscultation is widely used to evaluate cardiac function in patients.
[ترجمه گوگل]سمع قلب به طور گسترده ای برای ارزیابی عملکرد قلب در بیماران استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ضربان قلب به طور گسترده ای برای ارزیابی عملکرد قلب در بیماران استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An abnormal sound heard in auscultation.
[ترجمه گوگل]صدای غیر طبیعی که در سمع شنیده می شود
[ترجمه ترگمان]یک صدای غیر معمول در گوش دادن به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions Compared with traditional auscultation method, gradual withdrawal method can effectively and safely improve the rate of correct ideal anatomic placement of L-DLT.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری در مقایسه با روش سنتی سمع، روش ترک تدریجی می‌تواند به طور موثر و ایمن میزان قرارگیری آناتومیک ایده‌آل L-DLT را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در مقایسه با روش ضربان قلب سنتی، روش خروج تدریجی می تواند به طور موثر و با اطمینان میزان تعیین مکان صحیح ایده آل در of را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another diagnostic method is auscultation and olfaction.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از روش های تشخیصی سمع و بویایی است
[ترجمه ترگمان]یک روش تشخیصی دیگر، auscultation و olfaction است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chest auscultation usually reveals scattered to diffuse crackles and rhonchi .
[ترجمه گوگل]سمع قفسه سینه معمولاً کراکل ها و رونچی های پراکنده تا منتشر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ضربان قلب در قفسه سینه اغلب پخش می شود تا crackles و rhonchi پخش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are inspection, auscultation and olfaction, interrogation, palpation of the pulses.
[ترجمه گوگل]آنها بازرسی، سمع و بویایی، بازجویی، لمس نبض هستند
[ترجمه ترگمان]ان ها بازرسی، ضربان و استشمام، بازجویی و لمس نبض هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The four diagnostic methods refer to inspection, auscultation and olfaction, inquiry and palpation.
[ترجمه گوگل]چهار روش تشخیصی عبارتند از معاینه، سمع و بویایی، پرس و جو و لمس
[ترجمه ترگمان]چهار روش تشخیصی به بررسی، آزمایش auscultation و olfaction، پرسشگری و palpation مراجعه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Auscultation means listening to the patient's voice, speaking, respiration, coughing and moaning.
[ترجمه گوگل]سمع به معنای گوش دادن به صدای بیمار، صحبت کردن، تنفس، سرفه و ناله است
[ترجمه ترگمان]auscultation یعنی گوش دادن به صدای بیمار، حرف زدن، تنفس، سرفه و ناله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lungs are clear to auscultation bilaterally, without any wheezes, rales, or rhonchi.
[ترجمه گوگل]ریه ها به صورت دو طرفه بدون هیچ گونه خس خس، رال یا رونچی قابل سمع هستند
[ترجمه ترگمان]ریه ها بدون هیچ گونه خس خس، بدون هیچ خس خس، یا rhonchi و یا rhonchi وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Examination of the neck includes inspection, palpation and auscultation.
[ترجمه گوگل]معاینه گردن شامل معاینه، لمس و سمع است
[ترجمه ترگمان]معاینه گردن شامل بازرسی، ضربان قلب و ضربان قلب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. C . Chest. Auscultation of the lungs for wheezes and crackles may indicate asthma or heart failure.
[ترجمه گوگل]سی قفسه سینه سمع ریه ها برای خس خس و ترقه ممکن است نشان دهنده آسم یا نارسایی قلبی باشد
[ترجمه ترگمان]ج قفسه سینه خس خس ریه ها برای خس خس کردن و ترق و تروق به نشانه ضعف یا نارسایی قلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Examination of the chest was unremarkable with no evidence of hyperinflation and clear auscultation.
[ترجمه گوگل]معاینه قفسه سینه بدون شواهدی از تورم شدید و سمع واضح غیرقابل توجه بود
[ترجمه ترگمان]امتحان صندوق بدون هیچ شواهدی از hyperinflation و auscultation وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوش کردن (اسم)
auscultation

انگلیسی به انگلیسی

• act of listening with a stethoscope

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : auscult/ation ✅ تلفظ واژه: aws - kul - TĀ - shun ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: سمع: گوش دادن به صداهای درون بدن ( معمولاً درون قفسه ی سینه یا شکم ) ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
[پزشکی] سمع: گوش دادن به صداهای درون بدن ( معمولاً درون قفسه ی سینه یا شکم )
گوش دادن به صداهای بدن با استفاده از گوشی پزشکی
معاینه سمعی

بپرس