auscultate

/ˈɔːskəlˌteɪt//ˈɔːskəlteɪt/

معنی: گوش دادن، معاینه کردن
معانی دیگر: (پزشکی) با گوشی معاینه کردن، با گوش دادن معاینه کردن، شنود درمانی کردن، تحت معاینه قرار گرفتن، گوش دادن طب

جمله های نمونه

1. Now let me auscultate and percuss you.
[ترجمه گوگل]حالا بگذار تو را سمع و کوبه بزنم
[ترجمه ترگمان]حالا بگذار گوش بدهم و به تو گوش بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. H . Observe lung inflations and auscultate the chest adequate ventilation.
[ترجمه گوگل]اچ تورم های ریه را مشاهده کنید و تهویه مناسب قفسه سینه را بشنوید
[ترجمه ترگمان]ه inflations ریه را مشاهده کنید و از قفسه سینه مناسب استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Monitor client's respiratory status. Auscultate lung sounds at least q 8 h.
[ترجمه گوگل]وضعیت تنفسی مشتری را کنترل کنید صداهای ریه را حداقل 8 ساعت سمع کنید
[ترجمه ترگمان]وضعیت تنفسی مراجعه کننده auscultate شش به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. H. Observe lung inflations and auscultate the chest for adequate ventilation.
[ترجمه گوگل]H تورم های ریه را مشاهده کنید و قفسه سینه را برای تهویه کافی بشنوید
[ترجمه ترگمان]H تکمیل inflations ریه را مشاهده کرده و سینه را برای تهویه مناسب بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is a kind of batteries, easy to carry to ward, with portable auscultate teaching electronic instrument.
[ترجمه گوگل]این یک نوع باتری است که به راحتی قابل حمل است و ابزار الکترونیکی آموزشی قابل حمل است
[ترجمه ترگمان]این نوعی از باتری ها است که حمل و نقل با ابزار الکترونیکی سیار قابل انتقال آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods The Parents of 52 children were taught how to auscultate chest with binaural stethoscope, and the auscultatory results were compared with the results of doctors.
[ترجمه گوگل]روش‌ها به والدین 52 کودک نحوه سمع کردن قفسه سینه با گوشی‌پزشکی دو گوش آموزش داده شد و نتایج شنوایی با نتایج پزشکان مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]روش های والدین ۵۲ کودک یاد گرفتند که چگونه سینه را با گوشی طبی سنج to، و نتایج auscultatory با نتایج پزشکان مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوش دادن (فعل)
auscultate, listen, hark

معاینه کردن (فعل)
examine, auscultate

انگلیسی به انگلیسی

• listen with a stethoscope

پیشنهاد کاربران

معاینه از طریق گوش دادن
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس