aureate

/ɔːriet//ɔːriet/

معنی: طلایی، طلایی رنگ
معانی دیگر: زرین، دارای روکش طلا یا آب طلا، طلایی کردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: golden in color; gilded.
مشابه: golden

(2) تعریف: splendid, brilliant, or ornate, sometimes affectedly, as an overly artificial literary style.
متضاد: austere

جمله های نمونه

1. Piscine color is aureate or white, it is the five elements belongs to gold, gold is OK unboiled water, reason urges money power stronger.
[ترجمه گوگل]رنگ ماهی اوریت یا سفید است، این پنج عنصر متعلق به طلا است، طلا خوب است آب نجوش نیافته، عقل قدرت پول را قوی تر می کند
[ترجمه ترگمان]رنگ Piscine سفید یا سفید است، این پنج عنصر متعلق به طلا، طلا و آب unboiled است، دلیل آن قدرت پول را قوی تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why do you have aureate long hair woollen cloth?
[ترجمه گوگل]چرا پارچه پشمی مو بلند اوریت دارید؟
[ترجمه ترگمان]چرا پارچه پشمی بلندی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If no matter sunlight melt out aureate streetscape.
[ترجمه گوگل]اگر نور خورشید مهم نیست، منظره خیابانی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]اگر چه اهمیتی دارد که نور خورشید از زیر نور خورشید محو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Aureate scent - bottle can give person sex appeal mature sense, general and young girl flinches.
[ترجمه گوگل]رایحه Aureate - بطری می تواند به فرد جذابیت جنسی حس بالغ، لرزش عمومی و دختر جوان بدهد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، یک بطری عطر می تواند جاذبه جنسی فرد را به فرد بالغ نشان دهد، و این دختر جوان و جوان به خود می پیچد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Young girl also can be gone after luxuriant aureate, perfume is not exceptional also!
[ترجمه گوگل]دختر جوان نیز می تواند به دنبال آراسته مجلل رفته باشد، عطر نیز استثنایی نیست!
[ترجمه ترگمان]هم چنین دختر جوان می تواند به دنبال luxuriant aureate باشد، عطر هم استثنایی نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Byron himself is a disembodied idea, an aureate memory, compared with Aaron.
[ترجمه گوگل]خود بایرون در مقایسه با هارون یک ایده بی‌جسم است، یک خاطره‌ی آراسته
[ترجمه ترگمان]خود بایرن در مقایسه با آرون یک ایده بی روحی و حافظه aureate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If your sitting room is half dado or aureate wall, avoid by all means is gorgeous color, should choose mainly plain coloured fabrics.
[ترجمه گوگل]اگر اتاق نشیمن شما نیمه دادو یا دیوار است، از رنگ های زیبا اجتناب کنید، باید پارچه های رنگی عمدتا ساده را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر اتاق نشیمن نیمه dado یا aureate باشد، از رنگ زیبایی اجتناب کنید، باید به طور عمده پارچه های رنگارنگ را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Residential building appearance uses aureate glass, outside wall concrete ply 1 foot.
[ترجمه گوگل]ظاهر ساختمان مسکونی از شیشه اوریت استفاده می کند، دیوار بیرونی بتن لایه 1 فوت
[ترجمه ترگمان]نمای ساختمان مسکونی از شیشه wall استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having the aureate cushion for leaning on of candy strip, use make it of fabrics of silks and satins .
[ترجمه گوگل]با داشتن بالشتک اوره برای تکیه بر نوار آب نبات، آن را از پارچه های ابریشمی و ساتن بسازید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که بالش طلائی را برای تکیه دادن به نوار چسب، از پارچه ابریشمی و ساتن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was been aureate by this to infect in autumn. infatuating with.
[ترجمه گوگل]من در پاییز به این بیماری مبتلا شدم شیفته با
[ترجمه ترگمان]در پاییز به این نتیجه رسیدم که آن را آلوده کرده ام infatuating
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Receive reception newest message: Aureate spreading gradually towards the domain beyond dress and dress.
[ترجمه گوگل]دریافت دریافت جدیدترین پیام: Aureate به تدریج به سمت حوزه ای فراتر از لباس و لباس گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]دریافت جدیدترین پیام: Aureate به تدریج به سمت حوزه ای فراتر از لباس و لباس پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bed Wei is in two aureate copper to buckle proper ground to enchase be in in upturned eaves, easy manner.
[ترجمه گوگل]تخت وی در دو مس اوره است تا زمین مناسب را ببندد تا در لبه‌های لبه‌ای روبه‌رو قرار گیرد، به شیوه‌ای آسان
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" وی در دو aureate مس قرار دارد تا زمین مناسب خود را به شکل لبه های برگشته و کج و معوج به تن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The desk lamp of aureate entablement also is communicating implicative costly style.
[ترجمه گوگل]لامپ رومیزی entablement aureate نیز سبک پرهزینه مهمی را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]چراغ رومیزی of entablement نیز در حال برقراری ارتباط با سبک پرهزینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Catoon and caricature doing have like fruit basket, aureate string, Ailisi learn a garden?
[ترجمه گوگل]کاتون و کاریکاتور انجام می دهند مانند سبد میوه، رشته آراسته، آیلیسی باغ یاد بگیرند؟
[ترجمه ترگمان]کاریکاتور و کاریکاتور مانند سبد میوه، نخ، Ailisi، باغ و باغ میوه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طلایی (صفت)
auburn, golden, gilt, auric, aureate

طلایی رنگ (صفت)
aureate

تخصصی

[نساجی] رنگ طلائی

انگلیسی به انگلیسی

• golden; shiny, brilliant

پیشنهاد کاربران

بپرس