aurally

جمله های نمونه

1. The new musical was visually and aurally appealing.
[ترجمه گوگل]موزیکال جدید از نظر بصری و شنیداری جذاب بود
[ترجمه ترگمان]موسیقی جدید به صورت بصری و جذاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An apparatus, system, and method are disclosed for aurally indicating progress.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه، سیستم و روش برای نشان دادن پیشرفت به صورت شنیداری فاش شده است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه، سیستم، و روش برای aurally اشاره شده است که پیشرفت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Music is an aurally perceived phenomenon.
[ترجمه گوگل]موسیقی یک پدیده شنیداری است
[ترجمه ترگمان]موسیقی پدیده ای شناخته شده تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All of this was aurally transmitted and aurally taught.
[ترجمه گوگل]همه اینها به صورت شنیداری منتقل می شد و به صورت شنیداری آموزش داده می شد
[ترجمه ترگمان]همه این ها aurally منتقل شده و aurally تدریس می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The performance is aurally and visually exciting.
[ترجمه گوگل]اجرا از نظر شنیداری و بصری هیجان انگیز است
[ترجمه ترگمان]این عملکرد aurally و از نظر بصری هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Main Offender" is the standout visually as well as aurally.
[ترجمه گوگل]"مجرم اصلی" از نظر بصری و همچنین شنیداری برجسته است
[ترجمه ترگمان]\"مجرم اصلی\"، برجسته ظاهر شده و نیز aurally است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Radio can't dazzle us with visual spectacles, it has to capture and hold our attention aurally.
[ترجمه گوگل]رادیو نمی تواند ما را با عینک های بصری خیره کند، باید توجه ما را به صورت شنوایی جلب کند و نگه دارد
[ترجمه ترگمان]رادیو نمی تواند ما را با عینک بصری خیره کند، بلکه باید توجه ما را جلب کند و نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The 'tv' media type, for example, is a multimodal media type that renders both visually and aurally to a single canvas.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نوع رسانه "tv" یک نوع رسانه چندوجهی است که هم به صورت بصری و هم به صورت شنیداری به یک بوم منفرد ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، نوع رسانه تلویزیون یک نوع رسانه چند multimodal است که هم به صورت بصری و هم aurally را به یک بوم ساده تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Further, there should be no discrimination in copyright laws against visually, aurally or learning disabled persons.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در قوانین کپی رایت نباید هیچ تبعیضی علیه افراد دارای معلولیت بینایی، شنیداری یا یادگیری وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ تبعیض در قوانین کپی رایت در برابر افراد معلول، aurally یا یادگیری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The creation of new worlds is absolute, both visually and aurally.
[ترجمه گوگل]خلق دنیاهای جدید هم از نظر بصری و هم از نظر شنیداری مطلق است
[ترجمه ترگمان]ایجاد دنیاهای جدید، هم از نظر بینایی و هم از نظر بصری، مطلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's also worth pointing out that the built-in external speaker on the Pre 3 is well above average, making a quick YouTube showing a pleasant experience for all involved -- even aurally.
[ترجمه گوگل]همچنین شایان ذکر است که بلندگوی خارجی داخلی Pre 3 بسیار بالاتر از حد متوسط ​​است و یک یوتیوب سریع تجربه‌ای دلپذیر را برای همه افراد درگیر نشان می‌دهد - حتی از نظر شنیداری
[ترجمه ترگمان]همچنین شایان ذکر است که سخنگوی خارجی موجود در بخش قبل از ۳ به خوبی بالاتر از میانگین است، ساخت یک یوتیوب سریع که تجربه خوشایندی را برای همه درگیر نشان می دهد - حتی aurally
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The smoke from the incensory alone was not psychedelic enough to produce chemical refraction visually and aurally. The rising water air mixture in the forests also contributed a lot.
[ترجمه گوگل]دود حاصل از سوزاندن به تنهایی به اندازه کافی روانگردان نبود که بتواند از نظر بصری و شنیداری انکسار شیمیایی ایجاد کند افزایش مخلوط هوای آب در جنگل ها نیز کمک زیادی کرد
[ترجمه ترگمان]دود از the به تنهایی به اندازه کافی روان نبود که انکسار شیمیایی را به صورت بصری و aurally تولید کند آب بالا و رو به بالا در جنگل ها نیز بسیار موثر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• via the ear

پیشنهاد کاربران

بپرس