- Some language learners find aural comprehension of the new language more difficult than reading comprehension.
[ترجمه موسوی] برای برخی زبان آموزان، درک شنیداری زبان جدید دشوارتر از درک خواندنی است.
|
[ترجمه گوگل] برخی از زبان آموزان درک شنیداری زبان جدید را دشوارتر از درک مطلب خواندن می دانند [ترجمه ترگمان] برخی از زبان آموزان زبان جدید را پیچیده تر از درک مطلب درک می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Aural methods of foreign language teaching have their greatest emphasis on learning language through hearing.
[ترجمه گوگل] روش های شنیداری آموزش زبان های خارجی بیشترین تاکید خود را بر یادگیری زبان از طریق شنیدن دارند [ترجمه ترگمان] روش های aural آموزش زبان خارجی بیش ترین اهمیت خود را بر یادگیری زبان از طریق شنوایی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The opera was an aural as well as a visual delight.
[ترجمه موسوی] این اپرا لذتی شنیداری و دیداری می بخشید.
|
[ترجمه گوگل]این اپرا یک لذت شنیداری و همچنین بصری بود [ترجمه ترگمان]اپرا یک aural و یک شادی بصری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sound track gives us the aural before the visual cue; it is as if the thunder arrives before the lightning.
[ترجمه گوگل]آهنگ صوتی قبل از نشانه بصری به ما گوش می دهد گویی رعد و برق قبل از رعد و برق فرا می رسد [ترجمه ترگمان]مسیر صحیح به ما the را قبل از نمایش بصری می دهد؛ مثل این است که رعد قبل از برق می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. However, lower your aural sights a little and £200 - £300 will get you a perfectly adequate operator.
[ترجمه گوگل]با این حال، چشم انداز شنیداری خود را کمی پایین بیاورید و 200 تا 300 پوند یک اپراتور کاملاً مناسب را برای شما به ارمغان می آورد [ترجمه ترگمان]با این حال، پایین آوردن مناظر aural کمی و ۲۰۰ - ۳۰۰ پوند برای شما یک اپراتور کاملا مناسب خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Maybe they genuinely like their kind of aural semolina.
[ترجمه گوگل]شاید آنها واقعاً نوع سمولینا شنیداری خود را دوست دارند [ترجمه ترگمان] شاید اونا از kind خوششون اومده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To give the learner visual, tactile and aural stimuli, which increase the learning experience.
[ترجمه گوگل]دادن محرک های بصری، لمسی و شنیداری به زبان آموز که باعث افزایش تجربه یادگیری می شود [ترجمه ترگمان]برای دادن به محرک های تصویری، لمسی و aural یاد گیرنده، که تجربه یادگیری را افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It means that it has fewer aural clues from which to decipher the sense.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که سرنخ های شنیداری کمتری برای رمزگشایی حس دارد [ترجمه ترگمان]این به این معنی است که نشانه های aural کمتری از آن وجود دارد تا معنی آن را کشف کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gallon Drunk are an aural offence.
[ترجمه گوگل]Gallon Drunk یک جرم شنیداری است [ترجمه ترگمان]مست مست توهین بزرگی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The two main tasks of acquiring oral/aural competence and achieving basic literacy are dealt with in the course's two parallel streams.
[ترجمه گوگل]دو وظیفه اصلی کسب صلاحیت شفاهی / شنیداری و دستیابی به سواد پایه در دو جریان موازی دوره بررسی می شود [ترجمه ترگمان]دو وظیفه اصلی کسب صلاحیت شفاهی \/ aural و دستیابی به سواد پایه در دو جریان موازی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The aural assaults detracted from the pleasure of the dances, to say the least.
[ترجمه گوگل]ضربات شنیداری حداقل از لذت رقص ها می کاهد [ترجمه ترگمان]از صدای aural، از لذت رقص، شکایت شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The effect is often more of a complex aural collage than a medley of covers and originals.
[ترجمه گوگل]این افکت اغلب بیشتر یک کلاژ شنیداری پیچیده است تا ترکیبی از جلدها و نسخه های اصلی [ترجمه ترگمان]این اثر اغلب بیشتر از یک ترکیب aural پیچیده است تا ترکیبی از ملافه ها و نسخه های اصلی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We hope the trend continues, until such aural excursions become a regular happening rather than a rare treat.
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که این روند ادامه یابد، تا زمانی که چنین گشت و گذارهای شنیداری به یک اتفاق عادی تبدیل شود تا یک لذت نادر [ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که این روند ادامه داشته باشد، تا زمانی که این گردش های aural به یک اتفاق عادی تبدیل شوند تا یک درمان نادر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Aural practice is one of the important sectors in comprehensive language communication.
[ترجمه گوگل]تمرین شنیداری یکی از بخش های مهم در ارتباطات فراگیر زبانی است [ترجمه ترگمان]عمل aural یکی از بخش های مهم در ارتباط با زبان جامع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The aural aspect will move into a new realm of three dimensional sound.
[ترجمه گوگل]جنبه شنیداری به قلمرو جدیدی از صدای سه بعدی منتقل می شود [ترجمه ترگمان]جنبه aural به یک قلمرو جدید از سه صدای سه بعدی تبدیل خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Study of the transmission that about aural signal realized by digital signal, at embedded system based on the TCP/IP protocol.
[ترجمه گوگل]مطالعه انتقال سیگنال صوتی که توسط سیگنال دیجیتال در سیستم تعبیه شده بر اساس پروتکل TCP/IP انجام می شود [ترجمه ترگمان]مطالعه انتقال که در حدود aural سیگنال دریافتی از سیگنال دیجیتال در سیستم تعبیه شده مبتنی بر پروتکل TCP \/ IP است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گوشی (صفت)
auric, otic, aural, auricular
مربوط به گوش یا سامعه (صفت)
aural
تخصصی
[سینما] صوتی
انگلیسی به انگلیسی
• of the ear or hearing aural means related to the sense of hearing.
پیشنهاد کاربران
مربوط به گوش یا حس شنوایی
فازی درتشنج که بیمار بوهای خاص یاصدا یا نور می بیند