اسم ( noun )
• : تعریف: one who predicts the future or tries to obtain hidden knowledge by interpreting signs and omens, esp. an ancient Roman religious official with such a duty; soothsayer.
• مشابه: seer
• مشابه: seer
- They appealed to the augur to divine the future.
[ترجمه گوگل] آنها به فال گیر متوسل شدند تا آینده را خدایی کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها به پیشگویی آینده متوسل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها به پیشگویی آینده متوسل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: augurs, auguring, augured
حالات: augurs, auguring, augured
• (1) تعریف: to be an omen of.
• مشابه: forecast, foretell, omen, portend, promise, prophesy, threaten
• مشابه: forecast, foretell, omen, portend, promise, prophesy, threaten
- The dark clouds augured rain.
[ترجمه گوگل] ابرهای تیره باران را نوید می دادند
[ترجمه ترگمان] ابره ای تیره باران می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ابره ای تیره باران می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Tremendous sales in the first quarter augured success for the company.
[ترجمه گوگل] فروش فوق العاده در سه ماهه اول موفقیت این شرکت را رقم زد
[ترجمه ترگمان] فروش Tremendous در سه ماه اول موفقیت این شرکت را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فروش Tremendous در سه ماه اول موفقیت این شرکت را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to predict by interpreting omens.
• مشابه: divine, prophesy
• مشابه: divine, prophesy
- The seer augured a victory for their army in the upcoming battle.
[ترجمه گوگل] پیشگو پیروزی ارتش آنها را در نبرد پیش رو رقم زد
[ترجمه ترگمان] The یک پیروزی برای ارتش خود در جنگ آینده را به فال نیک گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] The یک پیروزی برای ارتش خود در جنگ آینده را به فال نیک گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• (1) تعریف: to be an omen; bode (usu. fol. by "ill" or "well").
- A sold-out opening night and excellent reviews--these things augur well for a long run of the play on Broadway.
[ترجمه گوگل] یک شب افتتاحیه پرفروش و نقدهای عالی - این چیزها برای اجرای طولانی نمایشنامه در برادوی نوید خوبی می دهد
[ترجمه ترگمان] یک شب آغازین باز و بررسی های عالی - - این چیزها برای اجرای طولانی بازی در برادوی به خوبی به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک شب آغازین باز و بررسی های عالی - - این چیزها برای اجرای طولانی بازی در برادوی به خوبی به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Failure on the two exams augured ill for his passing the course.
[ترجمه Edris nozari] ناکامی در دو امتحان فال بدی برای گذراندن دوره اش بود.|
[ترجمه گوگل] ناکامی در این دو امتحان، گذراندن دوره را برای او به خطر انداخت[ترجمه ترگمان] شکست در دو امتحان به خاطر گذشت زمان از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to predict by interpreting omens.
• مشابه: divine, prophesy
• مشابه: divine, prophesy
- The prophet augured accurately.
[ترجمه گوگل] پیغمبر به دقت فال گرفت
[ترجمه ترگمان] پیغمبر به دقت به آن حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پیغمبر به دقت به آن حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید