audition

/aˈdɪʃn̩//ɔːˈdɪʃn̩/

معنی: استماع، شنوایی، قدرت استماع، ازمایش هنرپیشه
معانی دیگر: هنر آزمایی کردن، در هنر آزمون شرکت کردن، شنیدن، شنود، (هنرپیشگان و هنرمندان) آزمون برای گزینش بازیگر نقش بخصوص، هنر آزمون، سامعه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a trial performance by an actor, musician, or dancer.

- If you want a part in the play, you'll have to perform an audition.
[ترجمه گوگل] اگر می خواهید در این نمایشنامه نقشی داشته باشید، باید یک تست بازیگری انجام دهید
[ترجمه ترگمان] اگر می خواهید نقشی در بازی داشته باشید، باید یک تست بازیگری را اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The club owner liked the band's audition.
[ترجمه گوگل] مالک باشگاه از تست گروه خوشش آمد
[ترجمه ترگمان] صاحب کلاب از تست موسیقی خوشش میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The film's director is holding auditions for the starring roles next week.
[ترجمه گوگل] کارگردان این فیلم هفته آینده تست بازیگری نقش های اصلی را برگزار می کند
[ترجمه ترگمان] کارگردان این فیلم، تست هنرپیشگی را برای بازی در نقش خود در هفته آینده برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of hearing.

(3) تعریف: the ability to hear.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: auditions, auditioning, auditioned
• : تعریف: to test by audition.

- He auditioned the singers who wanted to join the choir.
[ترجمه گوگل] او از خوانندگانی که می خواستند به گروه کر بپیوندند تست داد
[ترجمه ترگمان] او خوانندگان را امتحان کرد که می خواستند به گروه کر ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to try out for a role or position by performing.

- She auditioned for a part in the new musical.
[ترجمه گوگل] او برای یک قسمت در موزیکال جدید تست داد
[ترجمه ترگمان] او برای شرکت در موزیکال جدید امتحان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She had an audition for drama school.
[ترجمه پارسا امینی] او یک آزمون هنری برای مدرسه درام داشت.
|
[ترجمه گوگل]او یک تست بازیگری برای مدرسه نمایش داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه تست بازیگری برای مدرسه drama داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm going to the audition but I don't expect I'll get a part.
[ترجمه گوگل]من به آزمون می روم اما انتظار ندارم بخشی از آن را بگیرم
[ترجمه ترگمان]من به مصاحبه می روم، اما انتظار ندارم نقشی داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His audition went well and he's fairly hopeful about getting the part.
[ترجمه گوگل]تست بازیگری او به خوبی انجام شد و او نسبتاً امیدوار است که این نقش را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]تست او خوب پیش رفت و او تقریبا امیدوار بود که این نقش را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The producer plans to audition dancers tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]تهیه کننده قصد دارد فردا صبح از رقصندگان تست کند
[ترجمه ترگمان]تولید کننده فردا صبح برنامه اجرا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've got an audition for the Bournemouth Symphony Orchestra on Friday.
[ترجمه گوگل]من روز جمعه تستی برای ارکستر سمفونیک بورنموث دارم
[ترجمه ترگمان]در روز جمعه در گروه Orchestra سمفونیک \"Bournemouth\" انتخاب شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the audition, the actors were asked to perform extempore.
[ترجمه گوگل]در ممیزی، از بازیگران خواسته شد تا به صورت برجسته بازی کنند
[ترجمه ترگمان]در گروه بازیگری، از بازیگران خواسته شد که فوری دست به کار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Apparently he made a mess of his audition.
[ترجمه گوگل]ظاهراً او امتحان خود را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]ظاهرا کارش رو خراب کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do you plan to audition for the part?
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید برای این قسمت تست بازیگری بدهید؟
[ترجمه ترگمان]میخوای نقش بازی رو تست کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I did an audition for the part of the queen.
[ترجمه گوگل]من یک تست بازیگری برای نقش ملکه انجام دادم
[ترجمه ترگمان]من یه تست بازیگری برای قسمتی از ملکه انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This audition is a big deal for Joey.
[ترجمه گوگل]این تست برای جوی یک معامله بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این تست برا جویی خیلی مهمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's like an audition: you go-see if they like you.
[ترجمه گوگل]مثل امتحان است: برو ببین دوستت دارند یا نه
[ترجمه ترگمان]مثل یک تست بازیگری میمونه: برو ببین که اونا ازت خوششون میاد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He made all the right noises about my audition but I couldn't tell if he was genuinely impressed.
[ترجمه گوگل]او همه صداهای درست را در مورد استماع من ایجاد کرد، اما نمی‌توانستم بگویم که آیا واقعاً تحت تأثیر قرار گرفته است یا خیر
[ترجمه ترگمان]او تمام صداهایی را در مورد audition من درست کرد، اما نمی توانستم تشخیص دهم که او واقعا تحت تاثیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The audition was attended by a score of young hopefuls.
[ترجمه گوگل]این آزمون با حضور تعدادی از جوانان امیدوار برگزار شد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Taking a cricket bat to the audition isn't a bad idea although you can get the same effect with an umbrella.
[ترجمه گوگل]بردن چوب کریکت به آزمون ایده بدی نیست، اگرچه می‌توانید همان جلوه را با یک چتر دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]گرفتن یک چوب کریکت برای تست بازیگری ایده بدی نیست، با این حال می توانید یک افکت مشابه با یک چتر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I flew to London, went to the audition straight off.
[ترجمه گوگل]من به لندن پرواز کردم، مستقیماً به آزمون آزمایشی رفتم
[ترجمه ترگمان]به سمت لندن پرواز کردم و مستقیم رفتم سراغ تست بازیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استماع (اسم)
audition, listening

شنوایی (اسم)
hearing, audition, ear

قدرت استماع (اسم)
audition

ازمایش هنرپیشه (اسم)
audition

انگلیسی به انگلیسی

• test given to a performer (musician, actor, etc.) to determine the level of his abilities
give an audition; participate in an audition (test given to a performer to determine the level of his abilities)
an audition is a short performance that someone gives so that a director can decide if they are good enough to be in a play, film, or orchestra.
if you audition or if someone auditions you, you perform an audition.

پیشنهاد کاربران

هنر آزمایی
test performance given by a singer , actor , etc
دوستان اون بالا خودِ آبادیس یه معادل ( برابرِ ) ناب و همه چی تموم گفته
��������هنرآزمایی��������
به نظرم واقعا گویا، خوش بیان، فراگیر و جامع و زیبا و ایرانیه.
برای همه ی گونه های مختلف آزمون های هنری ( تست بازیگری/تست صداپیشگی/تست خوانندگی / تستِ . . . ) هم می شه ازش بهره برد.
...
[مشاهده متن کامل]

اگه کلی بخوایم بگیم، می گیم:
هنرآزمایی ( تستِ هنری )
اگه بخوایم به صورت مشخص بگیم، می گیم:
هنرآزماییِ خوانندگی ( تستِ خوانندگی )
هنرآزماییِ بازیگری ( تستِ بازیگری )
هنرآزماییِ صداپیشگی ( تستِ صداپیشگی )
و . . .

1 - ازمون خوانندگی یا بازیگری
ازمون عملی
مثل ازمون شهری رانندگی
جلسه استماع در مجلس
جلسه رسمی پاسخگویی به سوالات
تست بازیگری، تست خوانندگی و . . . ( اجرایی کوتاه از بازیگری، خوانندگی و . . . و قضاوت شدن و رای گرفتن به منظور بازیگری در تلوزیون، فیلم سینمایی، خوانندگی و نوازندگی در کنسرت و . . . )
این کلمه معنی شنوایی هم میده
آزمون هنرپیشگی ( گویندگی، خوانندگی، بازیگری، رقص و. . . )
این کلمه معانی بسیاری دارد:
مانند: جلسه انتخاب بازیگران
تست بازیگری
شنوایی، قدرت استماع، استماع، ازمایش هنرپیشه، سامعه
آزمون هنری عملی ( بازیگری و خوانندگی و. . . )
آزمون
Some people that listen to you
چند نفر از افرادی که به تو در یک مسابقه نظر می دهند
امتحان یا آزمون انواع هنر که به صورت اجرایی و عملی صورت بگیرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس