1. agha hassan's snoring was audible from upstairs
صدای خرخر حسن آقا از بالا خانه به گوش می رسید.
2. From across the room, the teacher's voice was barely audible.
 [ترجمه گوگل]از آن طرف اتاق، صدای معلم به سختی شنیده می شد 
[ترجمه ترگمان]از آن طرف اتاق صدای معلم به سختی شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. After Len got his new hearing aid, my telephone calls became audible.
 [ترجمه گوگل]بعد از اینکه لن سمعک جدیدش را گرفت، تماس های تلفنی من قابل شنیدن شد 
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه لن کمک های شنوایی جدیدش را دریافت کرد، تماس های تلفنی من به گوش رسید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Commands from Ann's drill sergeant were always easily audible.
 [ترجمه گوگل]دستورات گروهبان مته آن همیشه به راحتی قابل شنیدن بود 
[ترجمه ترگمان]صادر کننده فرمانده آن مرده همیشه به آسانی شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The shot was clearly audible in the silence.
 [ترجمه گوگل]صدای شلیک در سکوت به وضوح شنیده می شد 
[ترجمه ترگمان]صدای شلیک به وضوح شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. An audible gasp went round the court as the jury announced the verdict.
 [ترجمه گوگل]در حالی که هیئت منصفه حکم را اعلام کرد، صدای نفس نفس زدن در دادگاه پیچید 
[ترجمه ترگمان]دادگاه حکم دادگاه را اعلام کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. There was an audible sigh of relief when the news came through that nobody was hurt.
 [ترجمه گوگل]وقتی خبر رسید که کسی صدمه ندیده، آه آسوده ای شنیده می شود 
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر رسید که کسی آسیب نمی بیند، اهی ازسر آسودگی کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. His voice was barely audible above the roar of the crowd.
 [ترجمه گوگل]صدای او به سختی از صدای غرش جمعیت شنیده می شد 
[ترجمه ترگمان]صدای او از غرش جمعیت به زحمت شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She gave an audible sigh of relief.
10. The music was barely audible.
 [ترجمه گوگل]موسیقی به سختی قابل شنیدن بود 
[ترجمه ترگمان]صدای موسیقی به سختی شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. She'd lowered her voice until it was barely audible.
 [ترجمه گوگل]صدایش را کم کرده بود تا جایی که به سختی قابل شنیدن بود 
[ترجمه ترگمان]صدایش را پایین اورده بود تا اینکه به سختی شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Her voice was barely audible above the noise.
 [ترجمه گوگل]صدای او به سختی از سر و صدا شنیده می شد 
[ترجمه ترگمان]صدایش به سختی از بالای سر و صدا شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. There is an audible warning when a certain speed is exceeded.
 [ترجمه گوگل]در صورت تجاوز از سرعت معین، یک هشدار صوتی وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک سرعت مشخص از حد تجاوز کند، یک هشدار قابل شنیدن وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. There followed a barely audible burp.
 [ترجمه گوگل]آروغی به سختی شنیدنی به دنبال داشت 
[ترجمه ترگمان]صدای آروغ زدن به سختی شنیده شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. The noise was audible even above the roar of the engines.
 [ترجمه گوگل]صدا حتی بالای غرش موتورها هم شنیده می شد 
[ترجمه ترگمان]حتی در بالای غرش موتورها صدا شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
16. The Co-lonel's voice was barely audible.
 [ترجمه گوگل]صدای کولونل به سختی قابل شنیدن بود 
[ترجمه ترگمان]صدای Co به سختی شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
17. The sounds made by bats are not audible to the human ear.
 [ترجمه گوگل]صداهای تولید شده توسط خفاش ها برای گوش انسان قابل شنیدن نیست 
[ترجمه ترگمان]صداهای خفاش ها به گوش انسان نمی رسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
18. His voice was unsteady and only just audible.
 [ترجمه گوگل]صدایش ناپایدار بود و فقط قابل شنیدن بود 
[ترجمه ترگمان]صدایش لرزان بود و فقط به زحمت شنیده می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید