audibility

/ˌɔːdəˈbɪləti//ˌɔːdəˈbɪləti/

معنی: قابلیت استماع، رسایی صدا
معانی دیگر: رسایی صدا، قابلیت استماع

جمله های نمونه

1. As we all known, frequency range of audibility is from 20 Hz to 20,000 Hz.
[ترجمه گوگل]همانطور که همه ما می دانیم، محدوده فرکانس قابل شنیدن از 20 هرتز تا 20000 هرتز است
[ترجمه ترگمان]همانطور که همه می دانیم، محدوده فرکانس of از ۲۰ هرتز تا ۲۰،۰۰۰ هرتز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. SoundRecover is about providing audibility for the full spectrum of sounds and enhancing speech intelligibility.
[ترجمه گوگل]SoundRecover در مورد ارائه قابلیت شنیداری برای طیف کامل صداها و افزایش درک گفتار است
[ترجمه ترگمان]SoundRecover در حال ارائه audibility برای طیف کامل اصوات و افزایش قابلیت فهم گفتار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Doing them for the purposes of visibleness audibility, visuality and intuitionistics.
[ترجمه گوگل]انجام آنها برای اهداف قابل مشاهده بودن شنیداری، بصری و شهودگرایی
[ترجمه ترگمان]این کار را برای اهداف of audibility، visuality و intuitionistics انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Li Yiding's mucic has a certain audibility, her chamber music and symphonic music conduct the modern music techniques as well as the graceful and clear melodies.
[ترجمه گوگل]اما موسیقی لی یدینگ دارای قابلیت شنیداری خاصی است، موسیقی مجلسی و موسیقی سمفونیک او تکنیک های موسیقی مدرن و همچنین ملودی های زیبا و واضح را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]اما Li لی Yiding یک audibility خاص دارد، موسیقی مجلسی او و موسیقی سمفونیک، تکنیک های موسیقی مدرن و نیز آهنگ های زیبا و روشن را اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Audibility of no wonder everywhere complains sound to be in.
[ترجمه گوگل]شنیدن جای تعجب نیست که همه جا از صدا شکایت دارد
[ترجمه ترگمان]هیچ جای تعجب نیست که همه جا جار و جنجال دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Behavior threshold of audibility are usually computed with the threshold of V - wave reaction.
[ترجمه گوگل]آستانه رفتار شنوایی معمولاً با آستانه واکنش موج V محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]آستانه رفتار audibility معمولا با آستانه واکنش موج V محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To evaluate Test-retest reliability of Mandarin monosyllable lists with equivalency in audibility in hearing loss group.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی پایایی آزمون-بازآزمایی فهرست‌های تک هجای ماندارین با هم ارزی در شنوایی در گروه کم شنوایی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی قابلیت اطمینان تست قابلیت اطمینان از لیست monosyllable ماندارین با هم ارزی در audibility در گروه از دست دادن شنوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Allpass and minimum - phase systems are contrasted, and their audibility is discussed.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های Allpass و Minimum فاز با هم مقایسه می‌شوند و قابلیت شنیدن آنها مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]سیستم های Allpass و مینیمم با یکدیگر مقایسه می شوند و audibility آن ها مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابلیت استماع (اسم)
audibility

رسایی صدا (اسم)
audibility

تخصصی

[برق و الکترونیک] قابلیت شنوایی - شنوایی معیاری از شدت صدای معین در مقایسه با شدت صدای شنیده شده بر حسب دسیبل بیان می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• capability of being heard

پیشنهاد کاربران

شنید پذیری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : audibility
صفت ( adjective ) : audible / auditory
قید ( adverb ) : audibly
audibility ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: شنید پذیری
تعریف: قابلیت شنیده شدن صدا
[کامپیوتر - پایگاه داده]
قابلیت حسابرسی

بپرس