1. problems attributed to unemploymentمسایل وابسته به بیکاری2. healing properties attributed to garlicخاصیت های شفابخشی که به سیر نسبت داده می شود3. this play is attributed to shakespeareاین نمایشنامه منتسب به شکسپیر است.
وابسته به . . .منسوبمنتسبمربوطمرتبطنسبت داده می شودمنتسبمنسوب، نسبت داده شدهنسبت دادن، ارتباط دادن، مربوط دانستنمرتبطارتباط دارد+ عکس و لینک